سیاست های راهبردی توسعه جامعه فرهنگی چین
سیاستهای راهبردی توسعهی جامع فرهنگی چین
1- پیشبرد فرهنگ و هنر سوسیالیستي از طریق بالا بردن رشد و آگاهی نخبگان، و پیاده سازی راهبرد تولید انبوه آثار برجسته: این راهبرد در تمامی سطوح، نهادهایی که عهده دار امور فرهنگی هستند را ملزم ميكند تا پیشرفت و توسعهی فعاليتهاي فرهنگی را در اولويت قرار دهند و زمينهاي فراهم كنند تا مردم آثار بيشتر و بهتري مصرف نمايند. خلق آثار انبوه و برجسته و در شأن ملت و سازگار با نیازهای روز، از جمله راهبردهای توسعهی فرهنگی و هنری چین است. به منظور پیاده ساختن این راهبرد، وزارت فرهنگ چین از دههی1980 با بسيج امكانات و منابع براي اجراي طرحهای بنيادين در جهت تضمين برآورده کردن نیازهاي انساني، و مادی طرحهای مهم تولیدی؛ ايجاد سیستم ارزیابی و بررسی كارآمدی مديريت و هماهنگی تولید آثار برجسته؛ تقویت مؤسسات تولید کنندهی برنامه؛ ايجاد سيستم پرداخت کمک هزينهی مالی و پاداشدهي به تولیدات فرهنگی و هنری به منظور تشویق به توليد آثار هنری برجسته؛ تشويق بازارهاي محلی و تأمين سرمایههای لازم براي تولید برنامههای فاخر؛ آموزش هنرآفرينان براي بهبود کفیت برنامهها؛ تقويت مدیریت فعالیتهای فرهنگی و هنری و ارزشيابي لازم جهت ارتقاي فرايند كار؛ تعيين بالاترین جایزهی دولتی، یعنی جایزهی فرهنگ«وِنهووا» تلاشهای گستردهای را به عمل آورد.
2- تأکید بر رونق و ارتقاي مدیریت بازار فرهنگی: از زمان اجرای سیاست اصلاحات و درهاي باز در سال 1978، بازار فرهنگی توسعهی روزافزوني يافته است. درحال حاضر، یک سیستم جامع بازار، شامل بازار نمایش، بازار سرگرمی، بازار صوتی و تصویری، بازار نشر، بازار هنری، بازار فیلم، بازار آثار باستانی، بازار آموزش هنري و بازار فرهنگ بین المللی، در حد قابل قبولی شکل گرفته است. اين سيستم در زمینهی مالکیت چندگانهی دولتی، جمعي، فردي، سرمايه گذاري خارجي يا مشاركتی كه همزمان با يكديگر توسعه مي يابند، موفقیتهايي را به بار آورده است. توسعهی بازار فرهنگی به معنای آماده سازي و هدايت توسعهی بازار فرهنگی، کمال بخشیدن به ساز و كار بازار، تأمین موفقیت بازار تفریحات و برنامههای شادی آفرين براي مردم از طریق مصرف محصولات فرهنگی است. قدرت بخشیدن به مدیریت به معنای: تكميل قوانین و مقررات و تنظيم فعالیتهای بازار فرهنگ برای ورود محصولات و خدمات فرهنگی بهتر؛ مبارزه با فعالیتهای مختلف غیرمجاز در این بازار با استفاده از راهکارهای اقتصادی، اجرايي و قانونی و حراست از حقوق و منافع مشروع از طریق اعمال قانون، حمایت از حقوق مشروع كساني که به قوانین و آئین نامهها پایبند بوده و تقویت مدیرانی است که در چارچوب قانون کار میکنند؛ و استفاده از قدرت متمرکز براي پاکسازی بازار فرهنگی از طريق جمع آوری محصولات غیراخلاقی و انتشارات غیرمجاز، و برخورد با عرفانهاي انحرافي که باعث مسموم ساختن افکار و زندگی فرهنگی مردم میگردند.
3- اتخاذ مسیر صحیح، اجرای سیاستهاي کلی، در دست داشتن ابتكار، انتخاب فعاليتهاي ضروری و مهم براي گسترش نفوذ و دوستی و هدایت فعالانهی مبادلات فرهنگی: دولت چین همیشه به مبادلات فرهنگی با کشورهای خارجی توجه داشته و اهمیت و نقش آن را کاملا درک میکند. «چوئن لای» نخست وزیر اسبق، مبادلات فرهنگي با ساير كشورها را بهعنوان یکی از دو رکن اساسی روابط خارجی چین دانسته وگفته است: «تبادل فرهنگی با کشورهای مختلف، درست مانند همکاریهای اقتصادی، شرط مهمی برای ترویج و تثبیت صلح، دوستی و همکاری میان کشورهاست.» دِنگ شیائوپینگ نیز گفته است:«ما باید جسورانه دستاوردهاي فرهنگی جوامع انسانی را جذب کرده و از آنها فرا بگیریم. فرمولهاي عملي پیشرفته و روشهای مدیریتی کشورهای امروزي(از جمله کشورهای پیشرفتهی کاپیتالیستی) كه نمايانگر قانون تولید در جامعهی مدرن است، نيز بايد آموخته شوند.» در سال1996، «اصل «اتخاذ مسیر صحیح، پيروي از سیاست کلی در دوستی، در کنفرانس ملی مبادلات فرهنگی به تصویب رسید. براساس این اصل، در مبادلات فرهنگی، چین هرگز نظام اجتماعي و ايدئولوژي خود را به دیگران تحمیل نخواهد کرد. در عینحال، هرگز اجازه نمیدهد که كشورهاي ديگر نظامهاي اجتماعي و ايدئولوژي خود را بر چین تحمیل کنند. عملكرد تبادل فرهنگی، بخش مهمي از اصلاحات چین و سیاست درهاي باز این کشور است که با عمق یافتن اصلاحات، مبادلات خارجی نیز به اشكال مختلف در حال گسترش است.
4- توسعهی فعالیتهای فرهنگی مردمي بر اساس اصل«فعال، سالم، غنی و متنوع سازی» و خدمت به مردم: رفع نیازهای روز افزون مادی و فرهنگی تودهی مردم و بهبود کفیت فرهنگي کل جامعه، هدف بنیادین توسعهی نهضت فرهنگی نوین سوسیالیستی است. دولت حق تمام شهروندان برای مشارکت برابر در فعالیتهای فرهنگی را تضمین و از شرکت مردم در فعالیتهای فرهنگی و هنری پشتیبانی میکند. کار فرهنگی مردمي، توسعهی فعالیتهای فرهنگی مردم، با هدف ايجاد زیربنايی محکم براي توسعهی نهضت فرهنگ سوسیالیستي، حمایت از روشهای زندگی سالم و متمدن، تشويق فرهنگهای محلي، شهری و روستایی، تأسيس انجمنهای فرهنگی، تشیکلات فرهنگی و بهبود کفیت حيات فرهنگي مردم است. هدف از ساختار اصلی شبکهی فرهنگی مردمي این استکه نمايشگاههاي هنری در سطح شهر و مراكز فرهنگی در سطح استان و پايگاههاي فرهنگي در سطح شهركها ساخته شده و در بلندمدت یک شبکهی فرهنگی که بتواند بهطور همزمان مناطق شهری و روستایی را تحت پوشش قرار دهد تشکيل و فعالیتهای متنوع فرهنگی برای زنده نگهداشتن حيات فرهنگی مردم و بالا رفتن استاندارد زندگی آنها صورت گيرد.
ترکیب فرهنگ سنتی محلی با فستیوا لهای جدید، و فرهنگ با اقتصاد و تجارت، اشتیاق مردم را برای مشارکت در فعالیتهای فرهنگی برانگیزاند. فرهنگ استفاده از اوقات فراغت از نظر محتوا و شکل، متنوع و غنیتر شود. افزون بر فعالیتهای فرهنگی سنتی از جمله نواختن سازهای موسیقی، آوازخواني در اپرای پکن، خوشنویسی و نقاشی، فعالیتهای دیگری مانند خوانندگي وسالنهای حرکات موزون، اجرای کنسرت و موسیقی، و سالنهای بازیهای تلویزیونی و سایر سرگرمیها و تفریحات نیز فعال و از سوی نهادهای دولتی و غیر دولتی مورد حمایت و تشویق قرار گیرند. ایجاد منطقهی فرهنگي پيشرفته؛ دالانهای فرهنگی مرزی؛ اجرای طرح قاصدک(پارکهای فرهنگی)؛ سفر به ییلاقات و مناطق خوش آب و هوا؛ اجرای طرح دانش(گسترش کتابخانه های عمومی)؛ و برگزاری سال بینالمللی هنر از جمله فعالیتهایی هستند که در این راستا راه اندازی و آغاز به کار نمایند.
5- اتخاذ سیاستهای ویژه برای حمایت و توسعهی فرهنگ اقليتهای قومی: همچنان که ذکر آن رفت، چین کشوری است با 56 گروه قومی مختلف که براساس اعلام رسمی دولت این کشور، همهی آنها در سیاست، اقتصاد و فرهنگ با هم برابر هستند و دولت برای سرعت بخشیدن به توسعهی اقتصادی و فرهنگی این اقلیتها، بر اساس ویژگیها و نیازهای هر قوم، به آنها کمک میکند. به ظاهر تمام گروههای قومی، در به كارگيري و توسعهی زبان نوشتاری و گفتاري و حفظ يا اصلاح سنتهای خود آزادند. دولت در مناطقي كه اقليتها متمركز هستند، مناطق خودمختار منطقهاي ايجاد كرده است. در این مناطق نهادهاي مستقلي ايجاد شدهاند كه مستقل از دولت مرکزی عمل میكنند. بر اساس قانون اساسی و ساير قوانین، مناطق آزاد در پذیرفتن سیاستهای ویژه و راهکارهای منعطف، با در نظر گرفتن ويژگيهاي محلي خود، آزادند تا توسعهی اقتصادی و فرهنگی خود را دنبال كنند. نهادهاي مستقل براي انجام وظایف خود، یک یا چند زبان متداول در منطقه را به کار ميگیرند. در صورت بهرهگيري از چندين زبان، بايد زبان یکی از اقوام که دارای حاکمیت است، به عنوان زبان اصلی در نظر گرفته شود. مناطق آزاد حق توسعهی ادبیات، هنر، مطبوعات، انتشارات، رادیو، فیلم و تلویزیون با ویژگیهای ملی خود را دارا بوده و میتوانند در سطح ملی به گردآوری، تلفیق، ترجمه و انتشار کتاب پرداخته و از میراث ملی تاریخی و فرهنگی خود که شامل مناظر طبیعی، اماكن تاریخی و آثار باستانی با ارزش میشود، حمایت کنند. دولت براي حفظ سنتهاي فاخر اقليتها، سیاستهای ویژهاي را برای حمایت و توسعهی فرهنگ و هنر آنها اتخاذ كرده است. از جملهی اين سياستها ميتوان به تحقیق روی آثار باستانی در مناطق مرزی و اقليتهاي قومی، حمایت از توسعهی اپراهای اقلیتهای قومي، برانگیختن رقابت بين آنها براي توسعه و بهرهبرداري کامل از منابع فرهنگی غنی، و تقویت ساختار و فنآوری و ابزارهاي مورد نياز فرهنگی براي رشد يكسان همهی فرهنگهای اقوام اشاره کرد. ساخت امکانات فرهنگی، تربيت نیروهاي هنري و فرهنگی، مبادلات فرهنگی خارجی و حفظ آثار باستانی با اولویت به اجرا گذاشته میشود. در مبادلات فرهنگی و هنری خارجی، 30 تا 4 درصد از گروههای نمایشی هنری اعزامی به خارج از کشور را گروههای هنری اقلیتها تشکیل میدهند. براي تقويت گروههای هنری و تربيت نیروهای فرهنگی و هنری، دانشگاهها و مدارس تحت نظر دولت مرکزی، استانها و مناطق خودمختار، موظفند واحدهای ویژهی درسی و آموزشی برای اقلیتها داير کنند.
6- تأکید بر اصلاح و مرمت، تمرکز در پشتیبانی و حفاظت مؤثر، بهرهگيري منطقی و تقویت مدیریت میراث تاریخی فرهنگی در عصر نوین: کشور چین با تاریخی به قدمت 5 هزار سال، یکی از معدود کشورهای دنیاست که قدیمیترین آثار باستانی را دارد. نیاکان ملت چین آثار فرهنگی غنی، درخشان و ملموسي همچون بناهای باستانی، مقبرههای امپراتوران، ساختمانها، کتابها واسناد و نوشتههای تاریخی، اسباب و ابزار، باغات، ادبیات، نقاشیها، منبت کاریها و... بسیاری از خود برجاي گذاشتهاند. افزون بر اينها، ميراث معنوي شامل آداب و رسوم، جشنهای مناسبتی، مهارتهای سنتی، ترانهها و آوازهای محلی، ضرب المثلها، ادبیات شفاهی، نغمههاي کودکانه، اپراهای محلی، آکروبات و بندبازی نيز از میراث فرهنگی برجای مانده از آنها است. این آثارگوناگون و متنوع نشانگر فرزانگی اقوام 56 گانهی چین، و نتیجهی تعامل و جذب از دیگر فرهنگها و تمدنهای دنیا است. این آثار نه تنها برای چین، بلکه براي كل بشریت ميراثي با ارزش به شمار میروند. با توجه به قدمت هزاران سالهی بسیاری از اين آثار، و احتمال تخریب و نابودی آنها در اثر عوامل طبیعی و انسانی، چنانچه براي حراست و حفاظت از آنها اقدامی نشود، احتمالا نابود خواهند شد. برای ایجاد هماهنگی بین حفاظت و بهرهبرداري منطقی از این آثار، دولت وظیفهی«حفاظت مؤثر، بهرهبرداري منطقی و تقویت مدیریت» را که لازمهی حفاظت از آثار و بهرهبرداری اقتصادی، حفاظت از آثار و منافع مردم، و نيز سیستم مدیریتی و نظام اقتصادی بازار سوسیالیستي است، بر عهده دارد.
دولت چین برای حفظ و نگهداری از آثار باستاني، سیستم حفاظتی طبقهبندی شدهاي را به مورد اجرا گذاشته و آثار باستانی و تاریخی منقول را براساس ارزش آنها به سه دستهی محلی(درجهی3) ملی(درجهی2) و بین المللی(درجهی1) تقسیم کرده و از آنها به شكل علمی نگهداری میشود. از آثار باستانی غیرمنقول نیز از طریق اعطای حق مالكيت به مؤسسات حفاظت از آثار، حراست میشوند. در این نظام، مسؤولیت حفاظت از آثار به حكومتهاي مرکزی و محلي واگذار شده است.
7- تقویت و توسعهی مدیریت و مسئولیت رسانههای خبری، تبلیغاتی و انتشاراتی: از آغاز اجراي سیاست اصلاحات و درهای باز، مسئولیت رسانههای خبری، تبلیغاتی و انتشاراتی چین، گسترش سريعي یافتهاند. درحالحاضر، در اين كشور بیش از دو هزار روزنامه، نزدیک به ده هزار فصلنامه و مجله و نزدیک به600 چاپخانه فعالیت دارد كه سالانه بیش از سیصدهزار عنوان کتاب در زمینههای مختلف منتشر میکنند. همچنین، بیش از 350 مؤسسهی بزرگ تولید و تکثیر اقلام صوتی و تصویری وجود دارد که سالانه صدها ميلیون محصول تولید و منتشر ميكنند. افزون براینها، بیش از 1200 ایستگاه رادیویی و نزدیک به هزار ایستگاه تلویزیونیفعال هستند که میزان پوشش تلویزیونی در کشور به /3/96درصدرسیده است. امروزه روزنامه، مجله، رادیو و تلویزیون و اینترنت، بخش قابل توجهی از زندگی روزانهی مردم چين را تحت تأثیر قرار داده است. استفادهی وسیع از علوم و تکنولوژیهاي مدرن، و وسایل اطلاع رسانی چندرسانهاي و ارتباطات ماهوارهای، موجب بهبود امور خبری، تبلیغاتی و انتشاراتی شده و قدرت رقابتپذیری چین در این زمینهها را به میزان زیادی افزایش داده است. برنامههای رادیویی و تلویزیون ماهوارهای چین امروزه به زبانهای مختلف در سرتاسر جهان شامل آسیا، اروپای شرقی، آفریقای شمالی و آمر یکای شمالی پخش و موجب بهبود مبادلات فرهنگی و رسانهای چین با ساير کشورها شده است.
براساس قوانین دولت چین، آزادی مطبوعات سوسیالیستی شامل آزادی بیان و نشر، بخشی از حقوق دموكراتيك در نظام سوسیالیستي است که حق حاكميت مردم بر كشور را تضمين ميكند.از این منظر آزادی مطبوعات سوسیالیستی دو بعد دارد: نخست آنکه مردم از رویدادهای واقعی داخلی و خارجی و اطلاعات مختلف آگاهی پیدا میکنند، در امور دولتی و مدیریت امور اجتماعی مشارکت میکنند و نهادهای دولتی و دولتمردان را از طریق رسانهها تحت نظارت دارند. دوم آنکه نظرات خود را اظهار کرده و به بحث آزاد میپردازند و طي اين بحثها، نظرات خود را تکمیل و در آن بازنگري کرده و توسط رسانهها آموزش ميبينند . ( idb)