پیشینه آموزش مصر

از دانشنامه ملل
نسخهٔ تاریخ ‏۲۲ نوامبر ۲۰۲۳، ساعت ۲۰:۱۲ توسط Samiei (بحث | مشارکت‌ها) (صفحه‌ای تازه حاوی «مقوله آموزش در مصر از سابقه­ای کهن برخوردار و همزاد تاریخ مصر است. مصریان با اختراع خط که تأثیر تعیین کننده­ای در آموزش و گسترش علم داشت، اولین گام را در توسعه تمدنی برداشتند. آموزش در عهد فرعون­ها هر چند با فراز و فرودهایی همراه بوده، همواره م...» ایجاد کرد)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

مقوله آموزش در مصر از سابقه­ای کهن برخوردار و همزاد تاریخ مصر است. مصریان با اختراع خط که تأثیر تعیین کننده­ای در آموزش و گسترش علم داشت، اولین گام را در توسعه تمدنی برداشتند. آموزش در عهد فرعون­ها هر چند با فراز و فرودهایی همراه بوده، همواره مورد اهتمام قرار داشت و کودکان از سن 4 تا 10 سالگی به خواندن، نوشتن و آشنایی با حساب می­پرداختند. در دوره اسلامی نیز آموزش مورد توجه بود و به ویژه در عهد فاطمی­ها این مقوله یکی از اهتمام­های خلیفه­های فاطمی به شمار می­رفت. مراکز علمی و آموزشی متعددی در این عهد تأسیس شد که مهمترین آنها جامع الازهر از نقاط عطف تاریخ آموزش در مصر و جهان اسلام است. قاهره در دوره فاطمی­ها و پس از آن طی قرون متمادی، مرکز آموزش علوم دینی در جهان اسلام بود و طالبان علم از سراسر سرزمین­های اسلامی روانه مرکز علمی و آموزشی جامع الازهر می­شدند. تا اوایل قرن نوزدهم، شیوه­های آموزشی سنتی ادامه داشت و مکتب­خانه­ها، زاویه­ها و مدارس دینی وابسته به مساجد بزرگ در شهرها و بالاخره نهاد الجامع الازهر، نهادهای اصلی آموزش سنتی در مصر بود (موسوعة مصرالحدیثة، ،1996، 7:4).

در دوران معاصر، از سال­های اولیه قرن نوزدهم و در عهد حکومت محمدعلی که از سال 1805 آغاز شد، شیوه­های نوین آموزشی با الهام از شیوه­های آموزشی در اروپا مبنای برنامه­های آموزشی قرار گرفت و ابتدا فعالیت مراکز آموزش عالی (1816) و سپس مراکز آموزش راهنمایی (1825) و بالاخره مدارس ابتدایی (1832) آغاز شد. طی چند دهه حکومت محمدعلی گروه­های متعددی از جوانان مصری برای کسب آموزش و مهارت­های جدید روانه اروپا شدند و البته تأسیس مدارس خارجی نیز علیرغم آثار سوء فرهنگی، در گسترش اهتمام و اشتیاق به آموزش تأثیرگذار بود. تأکید قانون اساسی مصوب سال 1923 بر الزامی بودن آموزش برای پسران و دختران مصری و تأسیس دانشگاه دولتی در سال 1925، نقطه عطفی در روند آموزش بود. پس از انقلاب سال 1952 افسران آزاد، دموکراسی آموزشی شعار اصلی دولت در این حوزه بود که زمینه و امکانات آموزشی را برای همه گروه­ها در همه مقاطع، به طور رایگان فراهم می­آورد. (www.sis.gov.eg;2015). تأسیس وزارت آموزش و پرورش  در سال 1955 به جای وزارت معارف نشان از توجه به مقوله تربیت در کنار آموزش داشت. از آن پس مسئولیت مطالعه و پیشنهاد سیاست آموزش و پرورش براساس سیاست­های ملی و قومی در تمام مقاطع پیش از دانشگاه بر عهده این وزارتخانه قرار گرفت (موسوعة مصر الحدیثة، همان:11) . از سال 1957، استراتژی توسعه اقتصادی و اجتماعی کشور به مقوله آموزش گره خورد واز سال 1990 نیز مسئله آموزش به عنوان اولین و بزرگترین پروژه ملی مصر در توسعه جامعه و رویارویی با چالش­های آینده مطرح شد. بر این اساس نشست­های متعدد با هدف ایجاد تحول در شیوه­ها و محتوای برنامه­های آموزشی برگزار و دستاوردهای آن در اختیار کارشناسان و برنامه­ریزان حوزه آموزش قرار گرفت (الخطة الاستراتیجیة للتعلیم،16:2014). قانون اساسی مصوب سال 2014 نیز در 6 ماده (از ماده 19 تا 25) به مقوله آموزش پرداخته است. براساس ماده 19 این قانون، دوره آموزش الزامی شامل دو دوره ابتدایی و دبیرستانی و آموزش در مراکز دولتی مجانی است. قانون اساسی مزبور دولت را مکلف کرده است تا نسبت به تأمین بودجه اقدام­های لازم را انجام دهد و تلاش کند تا روند تخصیص بودجه به سمتی پیش رود که در نهایت بودجه آموزش به سطح شاخص­های جهانی برسد. ماده 24 قانون مزبور همچنین بر آموزش زبان عربی،  تاریخ ملی و پرورش دینی به عنوان مواد اساسی آموزش­های پیش از دانشگاه در همه مراکز آموزشی دولتی و غیردولتی تأکید کرده است.

دولت مصر برای سال تحصیلی 2013-2014، مبلغ 5/82 میلیارد پوند مصری معادل 11.9 میلیارد دلار آمریکا از بودجه 52.7 میلیارد دلاری خود را به حوزه آموزش اختصاص داده است که 40% از درآمد ناخالص ملی را شامل شده است. در همین دوره 16.7 از هزینه­های خانواده­های مصری مربوط به آموزش فرزندان بوده است (www.sis.gov.eg;2015).