تئاتر مدرن در لبنان
گروه تأتر معاصر كه به مدرسه تأتر معاصر بيروت هم شهرت داشت، توسط منير ابودبس از پيشگامان هنر تأتر امروز لبنان تأسيس شد ابودبس كه برخي او را پدر تأتر امروز لبنان دانستهاند (باشا ،پیشین، 648) تلاش كرد تا روح شرقي را در قالبهاي غربي نمايش بدمد. اين گروه تآتر تا آغاز جنگ داخلي نمايشنامههاي متعددي را كه عمدتاً به كارگرداني ابودبس بود بر روي صحنه برد. اديب شهريار از سوفوكلس، مكبث و هملت از شكسپير، دكتر فاوست از گوته، پادشاه ميميرد از يونسكو و استثناء و قاعده از برشت در زمره نمايشنامههاي بود كه توسط گروه تآتر معاصر اجرا شد. (الراعي ، 215).
گروههاي تآتر ديگري هم در اين سالها شكل گرفت كه از جمله آنها تأتر ملي بود كه بعدها به تأتر شو شو معروف شدو توسط حسن علاء الدين با عنوان هنري شوشو بنيانگذاري شد و از پديدههاي جديد در تاريخ تآتر معاصر لبنان بود. نمايشنامههاي اين گروه معمولاً كميك و تك نفره اجرا ميشد و با رويكردي انتقادي به طرح مسائل اجتماعي و سياسي مردمپسند ميپرداخت. گروه ديگري كه در اين سالها فعاليت داشت، گروه تآتر مردمي لبنان بود كه به گروه برادران رحباني شهرت داشت و عمدتاً به اجراي نمايشنامههاي راديويي و اپرا اهتمام ميورزيد. (پيشين، 217).
از ديگر هنرمندان حوزه تآتر كه در اين سالها در مقام كارگردان و يا بازيگر، نقش قابل توجهي در شكلگيري تآتر امروز لبنان داشتند، نامهايي چون يعقوب الشدراوي، ريمون جباره، انطوان كرباج، شكيب خوري و بيرج فازليان قابل ذكرند.
با آغاز جنگ داخلي، هنر تآتر چون ديگر حوزههاي فرهنگي هنري، به ويژه در سالهاي اول جنگ، دچار ركود شد و بسياري از هنرمندان ناگزير از ترك وطن شدند و گروهي هم از ادامه فعاليتهاي هنري بازماندند. در چنين فضايي، گروههاي تآتر خياباني و مردمي تا حدودي خلاء موجود را پر كرد كه با كمترين امكانات در مكانهاي عمومي به اجرا ميپرداختند. از سالهاي اول دهه هشتاد هم با بازگشت برخي از هنرمندان به وطن، زمينه فعاليتهاي هنري و نمايشي به تدريج فراهم شد كه تا پايان جنگ با فراز و فرودهايي ادامه يافت. بديهي است بيشتر موضوعات مورد اهتمام تأتر در آن سالها، مسائل و رويدادهاي جنگ وآثار رواني اجتماعي آن بود.
با پايان جنگ 15 ساله بااینکه نسل جديدي از هنرمندان جوان به صحنه تآتر آمدند و برخي از پيشكسوتان اين حوزه چون روجيه عساف، شكيب خوري و ريمون جباره نيز فعاليتهاي خود را از سر گرفتند و تأتر لبنان جاني تازه گرفت، به دلائل گوناگون، دوران طلائي تأتر لبنان در دهههاي شصت و هفتاد تكرار نشد. مشكلات و موانع گوناگوني بر سرر راه تآتر امروز لبنان قرار دارند كه برخي سياسي، بخشي اقتصادي و بعضي ديگر جنبه جهاني دارند. ريمون جباره معتقد است تآتر امروز لبنان رو به زوال است و علت آن را تقسيمبنديهاي سياسي و طائفي ميداند كه حوزه تآتر را تحت تأثير قرار داده است. شكيب خوري كه از كارگردانان برجسته امروز لبنان و به تدريس رشته تآتر هم اشتغال دارد، از اينكه تآتر به عنوان وسيله تعبير انساني از مشكلات و دغدغههاي اجتماعي، از مسير اصلي خود خارج و در وضعيتهاي سياسي گرفتار آمده، گلهمند است. او همچنين هزينههاي بالاي اجراي تأتر و عدم حمايتهاي لازم در اين خصوص را يكي ديگر از عوامل عدم پيشرفت تآتر ميداند. جلال خوري نيز معتقد است تآتر لبنان بازتاب واقعيتهاي امروز اين كشور است. وي ميگويد: تآتر ما نسخهبرداري از تآتر غرب است و بحران امروز تآتر هم تابعي از بحران جهاني تآتر است. او همچنين مشكلات مالي و سستي مضامين را عامل ديگري ميداند كه وضعيت نامطلوب تآتر رقم زده است. *
البته بايستي توجه داشت علاوه بر مشكلات مورد اشاره هنرمندان لبناني، فزوني رو به روز كانالهاي ماهوارهاي، خود عامل مهمي در جذب مخاطبان عام تآتر است كه لبنان هم از اين امر مستثني نبوده است.
*در مصاحبه با روزنامه لبناني السفير مورخ 25/1/2010