هنرهای تجسمی در افغانستان
هنرهایی مانند نقاشی، تذهیب، مینیاتور، خطاطی، مجسمهسازی و تریینی رشد زیادی در افغانستان داشته است، این هنرها قبلا در قالب ساختن بتها و بتخانههای بزرگ (برای مثال، در بامیان) و منارههای بزرگ (مانند غور و هرات) شکلگرفته بود؛ ولی پس از ورود اسلام در ساختن مساجد، مدارس دینی، مراقد مبارکه و... ظاهر شد؛ مانند مسجدجامع هرات، مسجدجامع غزنی، روضه ۱، عبدالحکیم طبیبی؛ تاریخ هرات در عهد تیموریان؛ ص ۸۷. ۲.همان، ص ۸۹.
شریف در مزار شریف، بنای امامزادهها و قبور پیران و مشایخ. از هنرهای ذکرشده برای تزیین، زیباسازی، رنگآمیزی و افزایش جذابیت بناها استفاده میشد.
مجسمهسازی قدمتی دیرین در افغانستان دارد و مراحل باشکوه متفاوتی را پشت سر نهاده است: این هنر در دوره کوشانیان و تیموریان به بالاترین مرتبه خود رسید. بخش عمده آثار پدیدآمده و برجایمانده مربوط به این دو دوره است. از زیباترین آثار مجسمهسازی میتوان به مجسمههای بودا و سمچهای آن در بامیان، پیش از آن در موندیگک قندهار، پنجوایی قندهار و تپه کلان در جلالآباد اشاره کرد که آثاری هم در آنها به دست آمده است. تذهیب قدمتی دیرین در افغانستان دارد و به دوران پیش از اسلام میرسد؛ ولی در عصر تیموریان به بالاترین رشد خود رسید. تذهیب هنر زرنگاری و گل و بوتهسازی نیز خوانده شده و از این هنر برای نوشتن کلمات قرآن با آبطلا استفاده میشده است. مینیاتور در هنرهای تجسمی کاربرد زیادی دارد و در گذشته، با خط و خوشنویسی و تذهیب در ارتباط نزدیک بود و زینتافزای کتابهایگرانبها، مانند شاهنامه و رباعیات خیام بود.کمالالدین بهزاد از بزرگان این رشته هنری است.
از هنرهای فوق و هنرهای تزیینی برای گلدوزی روی پارچهها و تزیین لباسها، طراحی و نقش و نگارگری روی ظروف و ابزارآلات مختلف استفاده میشده است.
هنر خطاطی و خوشنویسی بارزترین هنر اسلامی است و در سراسر تاریخ اسلامی رواج و رونق داشته است؛ ولی اوج این هنر مربوط به عصر تیموری است که رواج فراوانی یافت و به کمال خود رسید
۲۵۵
۲۵۶
و خطاطان و خوشنویسان بزرگی، مانند خواجه تاجالدین اختیار، عبدالحی، خواجه عبدالله مروارید، میرعلی هروی به ظهور رسیدند. آثار خطاطان در مسجدجامع هرات، بناهای تاریخی مختلف، زیارتگاهها، بعضی کتابها و نوشتهها، مانند الهینامه خواجه عبدالله انصاری، قرآن، مراقد چهارده معصوم علیهالسلام، مراقد شهدا و تابلوهای مختلف مشاهده میشود. در دوره حکومت درانی نیز خطاطانی، مانند میر عبدالرحمان حسینی، محمدحسین سلجوقی، محمدیعقوب خان کابلی و میرزا عبدالغفور هروی ظاهر شدند. بسیاری از صنایعدستی، مانند شیشهگری، سنگتراشی، حکاکی، خراطی روی چوب، کاشیکاری، تولید ظروفی مانند آفتابه، لگن، قاشق و کارد که جنبه هنری داشته یا از هنر برای تزیین آنها استفاده میشده، کاربرد و توسعه فراوانی در افغانستان داشته است، از این میان سنگتراشی و حکاکی پررونقترین آنها بوده و نمونههای آن را میتوان در بناها و روی قبور اولیا و مشایخ مشاهده کرد.