رسانهها و وسائل ارتباط جمعی لبنان
مقوله مطبوعات در لبنان، هم به لحاظ سابقه و هم از جنبه كيفي و آزاديهاي گسترده، يك پديده استثنايي در جهان عرب است. سابقه انتشار روزنامه و مجله در اين كشور به قرن نوزدهم بازميگردد و اين روند با فراز و فرودهاي تا دوره قيموميت استمرار يافت. مطبوعات در لبنان در سالهاي اوليه دهه پنجاه، در فراهم آوردن زمينههاي استقلال نقش تأثيرگذاري را ايفا كردند و پس از استقلال نيز فعاليتهاي مطبوعاتي از گسترش بيشتري برخوردار شد. اوج شكوفايي مطبوعات در لبنان، دهه 60 و نيمه اول دهه هفتاد بود. تصويب قانون مطبوعات در سال 1962 كه نظارتهاي دولتي را بر مطبوعات به حداقل و آنها را از دخالت نهادهاي حكومت مصونيت ميبخشيد از يكسو و وجود اقتصاد آزاد و حضور فضاي باز و گرايشهاي سياسي و فكري گوناگون از سوي ديگر، زمينه را براي ظهور نشريات متنوع در حوزههاسي سياسي، اجتماعي و فرهنگي فراهم ساخت. مطبوعات اين سالها پيش از آن كه انعكاس دهنده مسائل داخلي باشند، به طرح مباحث مطرح و انعكاس چالشهاي سياسي و فكري آن روز در جهان عرب ميپرداختند و از سواحل اقيانوس هند تا اقيانوس اطلس خواننده داشتند (الصليبي 1991،2،237 ).
امروز نيز عليرغم تحولات سياسي اجتماعي در جهان عرب و ظهور مطبوعات متنوع و رسانههاي جديد شنيداري و ديداري، رسانههاي لبنان در مقايسه با ديگر كشورهاي عرب منطقه از آزادي بيشتري برخوردارند.
با وجود ويژگيهاي پيش گفته، بيشتر رسانههاي لبنان يا در تملك احزاب و جريانهاي سياسي و يا وابسته به طوئف مذهبي اين كشورند (التقرير الوطني 2009، 29).رسانههاي امروز لبنان در واقع انعكاس دهنده ساختار طائفي و مواضع سياسي احزاب و جريانهاي سياسي اين كشور و گاه نيز مواضع سياسي برخي كشورهاي منطقهاند كه معمولاً از حمايتهاي مالي و سياسي آنها برخوردارند. اين ويژگيها هر چند به تعدد مطبوعات و تنوع مباحث و مواضع مطروحه انجاميده است، دامنه آزاديها را در جهت منافع و مواضع طائفي و حزبي محدود و امكان طرح مباحث و رويكردهاي مستقل و در جهت منافع و مصالح عالي كشور را به حداقل ميرساند.
قانون مطبوعات* اين كشور ، در سال 1948 در 61 ماده تصويب و پس از آن به دليل برخي محدويتهاي پيشبيني شده در آن، از جمله تعطيلي نشريات به دليل تخلف، مورد اعتراض قرارگرفت ولذا در سال 1952 تعديل شد كه آزاديهاي بيشتر مطبوعات و مصونيت آنها را از دخالتهاي دولت تضمين ميكرد.با اصلاح مجدد آن در سال 1962 ، دامنه اين آزاديها گستردهتر از پيش شد و زمينه افزايش فعاليتهاي مطبوعاتي فراهم گشت.
به استناد قانون مطبوعات، تعداد روزنامههاي سياسي 25 و نشريات ادواري 20 عنوان خواهد بود؛ بنابراين، انتشار نشريات جديد منوط به خريد امتياز ديگر نشرياتي است كه انتشار آنها متوقف شده است.
به استناد ماده 58 قانون مزبور، نشريات غيرسياسي از درج اخبار و مباحث و هر گونه تحليل و تفسير سياسي ممنوع شدهاند. به موجب ماده 62 آن، توهين به اديان به رسميت شناخته شده، ترويج تعصبات طائفي و نژادي ممنوع و نشريات متخلف، حداكثر به مدت 5 روز توقيف و به دستگاه قضائي ارجاع ميشوند. بحز موارد معدود كه توقيف موقت نشريات را در پي دارد،› تعطيلي آنها در قانون مطبوعات غيرمجاز دانسته شده است. در لبنان، دادگاه مطبوعات، رسيدگي قضائي به جرايم رسانهاي را بر عهده دارد. به موجب ماده 99 قانون ياد شده، شوراي تنبيهي براي رسيدگي تخلفات حرفهاي مطبوعات متشكل از 5 عضو با مسئوليت رئيس سنديكاي مطبوعات و عضويت نمايندگان سنديكاهاي مطبوعاتي و يك حقوقدان تشكيل ميشود. اين شورا ميتواند مجازتهائي چون تذكر تنبيهي و محروميت از فعاليت مطبوعاتي حداكثر براي 2 سال را براي متخلفان در نظر گيرد.
سنديكاهاي مطبوعاتي اين كشور از سابقهاي طولاني برخوردارند و با تصويب قانون مطبوعات رسميت يافتند. به موجب ماده 77 قانون مطبوعات لنبان، رسانههاي مكتوب اين كشور داراي دو سنديكاي مستقلاند؛ سنديكاي مطبوعات و سنديكاي نويسندگان مطبوعات. سنديكاي مطبوعات متشكل از صاحبان مطبوعات سياسي و غيرسياسي است. سنديكاي نويسندگان مطبوعات نيز متشكل از نمايندگا، نويسندگان مطبوعات است. شرط عضويت در اين سنديكا آن است كه نويسندگي مطبوعاتي حرفه اصلي و منبع درآمد فرد باشد. اتحاديه سنديكاهاي مطبوعات لبنان در واقع مجمع مشترك و حرفهاي مطبوعات و متشكل از نويسندگان و صاحبان مطبوعات است كه رياست آن را مسئول سنديكاي مطبوعات و دبير آن نيز مسئول سنديكاي نويسندگان است. به موجب ماده 90 قانون مطبوعات از درون اين اتحاديه، شوراي عالي مطبوعات شكل ميگيرد كه مسئوليت هماهنگي دو سنديكاي مزبور، پيگيري امور حقوقي نزد وزارت اطلاعرساني، رسيدگي به اتهامات مطبوعاتي، تدوين آئيننامه داخلي اتحاديه، تشكيل و نظارت بر صندوق بازنشستگي و تعيين كميتههاي نمايندگي براي شركت در مراسم و مناسبتهاي ملي و رسمي را بر عهده دارد.
رسانههاي صوتي و تصويري نيز در چارچوب قانون مصوب سال 1994 و آييننامههاي مربوطه فعاليت ميكنند. بسياري از مواد قانون مطبوعات شامل اين رسانهها نيز ميشود. بر اساس مصوبات قانوني، رسانههاي صوتي و تصويري مكلف به رعايت حق مالكيت ادبي و هنري، حفظ حرمت و حقوق افراد، عدم تبليغ و ترويج هر گونه رابطه با رژيم صهيونيستي، احترام به اصل تعدد طوائف و عدم اشاعه تعصبات طائفي، مذهبي و نژادي، تلاش براي تقويت روحيه ملي و همزيستي، نظام خانواده و اخلاق عمومي ميباشند.
براساس قوانين حاكم بر فعاليت اين رسانهها،مؤسسات تلويزيوني با پخش روزانه 12 ساعت برنامه موظفند، حداقل دو بخش مشروح خبري و مراكز تلويزيوني با كمتر از 12 ساعت پخش برنامه، يك بخش مشروح خبري داشته باشند. همچنين مراكز تلويزيوني موظفند يك ساعت در هفته را به پخش برنامههايي شامل ارتقاء آگاهيهاي ملي، مسائل تربيتي، بهداشتي، فرهنگي و گردشگري بدون دريافت وجهي از دولت، اختصاص دهند.
به استناد قوانين و مصوبات مزبور، زبان همه برنامههاي تلويزيوني بايستي عربي فصيح باشد. نظارت عاليه بر مؤسسات رسانهاي صوتي و تصويري برعهده وزارت اطلاعرساني است كه از طريق شوراي ملي رسانههاي صوتي و تصويري اعمال ميشود.
روزنامهها و مجلات*
دو روزنامه السفير و النهار از حرفهاي ترين و تأثيرگذارترين روزنامههاي لبناني هستند. روزنامه النهار در سال 1933 توسط جبران تويني تأسيس شد و در سالهاي نزديك به استقلال فعاليتهاي گستردهاي داشت. اين روزنامه داراي گرايش راست و مخالف جريان مقاومت و سياستهاي جمهوري اسلامي ايران است؛ در عين حال ديدگاههاي ديگر نيز در اين روزنامه انعكاس مييابد. روزنامه النهار در سالهاي اخير به عنوان سخنگوي غيررسمي ائتلاف 14 مارس شناخته ميشود. روزنامه السفير در سال 1974 توسط طلال سلمان بنيانگذاري شد و طي سالها فعاليت حرفهاي توانسته است جايگاه شايستهاي را در لبنان و جهان عرب از آن خود كند. اين روزنامه كه خود را روزنامه لبنان در ميهن عربي و روزنامه ميهن عربي در لنبان ميداند، سعي بر آن داشته است كه استقلال خود را حفظ كند. هر چند اين روزنامه چپگرا گاه برخي انتقادات را نسبت به جمهوري اسلامي و جريان مقاومت ابراز ميدارد، در مجموع از حاميان مقاومت در لبنان و فلسطين بوده و مخالف مواضع غرب گرايانه جريانهاي سياسي اين كشور است. روزنامه اللواء نيز از جمله روزنامههاي قديمي لبنان است كه در سال 1963 تأسيس شد. ويژگي اين روزنامه در انتشار چند ضميمه هفتگي است كه از جمله آنها اللواء الرياضي روزهاي شنبه منتشر و شامل گزارشهاي متنوع از فعاليتهاي ورزشي در لبنان و جهان است. اللواء صيدا و جنوب نيز ديگر ضميمه اين روزنامه است كه همه هفته روزهاي چهارشنبه منتشر ميشودو به انعكاس فعاليتهاي سياسي، اجتماعي و فرهنگي جنوب ميپردازد. روزنامه اللواء پس از ترور رفيق حريري، مواضعي انتقادي نسبت به جريان مقاومت اتخاذ كرده و به جريان المستقبل گرايش دارد. روزنامه الاخبار در سال 1953 آغاز به انتشار كرد و پس از مدتي تعطيل شد و در سال 2006 مجدداً پا به عرصه مطبوعات گزارده و توانسته است طي چند سال، جايگاه مناسبي را در اين عرصه از آن خود كند. عليرغم خط مشي لائيك، اين روزنامه بطور اصولي از جريان مقاومت حمايت ميكند. انتشار اسناد ويكيليس در خصوص ارتباط برخي شخصيتهاي لبناني با سفارت آمريكا بر اعتبار آن افزود. روزنامه الحيات كه در سال 1946 فعاليت خود را آغاز كرد هر چند اصالتاً روزنامهاي لبناني بوده است، در سالهاي اخير به عنوان روزنامهاي عربي بينالمللي شناخته ميشود. دفتر مركزي روزنامه در لندن ومالكيت آن در اختيار سعوديها و مخالف جريان مقاومت است. اين روزنامه همزمان با لندن در بيروت نيز چاپ ميشود و از جمله روزنامههاي تأثيرگذار در جهان عرب است. روزنامه الشرق الاوسط نيز روزنامهاي عربي بينالمللي است كه اولين شماره آن در سپتامبر 1978 منتشر شد. مالك اين روزنامه يك مؤسسه سعودي و دفتر مركزي آن در لندن است و براي مخاطبان عرب زبان در سراسر جهان منتشر ميشود. الشرق الاوسط همزمان با لندن در برخي پايتختهاي عربي از جمله قاهره، رياض و بيروت هم چاپ ميشود. مواضع سياسي روزنامه حمايت از عربستان سعودي، مخالفت با جريان مقاومت و سياستهاي جمهوري اسلامي ايران است. روزنامه االمستقبل ارگان حزب المستقبل است كه در سال 1998 توسط رفيق حريري راهاندازي شد. هر چند اين روزنامه در سالهاي اوليه با پشتوانه مالي حريري توانست با به كارگيري مجموعهاي توانمند از روزنامهنگاران لبناني در صحنه مطبوعات لبنان جايگاه مقبولي را از آن خود كند، پس از ترور حريري و شكلگيري ائتلاف 14 مارس، رسماً در جايگاه سخنگوي اين ائتلاف قرار گرفت و از جايگاه گذشته خود تنزل يافت. روزنامه المستقبل از جمله نشريات مخالف مقاومت و جمهوري اسلامي ايران و حامي سياستهاي سعودي در منطقه است. روزنامه البيرق از روزنامههاي قديمي لبنان و مدير آن طي چند دهه اخير رئيس سنديكاي روزنامهنگاران لبنان بود. اين روزنامه تلاش ميكند ضمن حفظ بيطرفي، با همه گروههاي سياسي اين كشور ارتباط داشته باشد. روزنامه البيرق نسبت به مقاومت موضع متعادل و گاه حمايتگرانه دارد. روزنامه صدي البلد از جمله روزنامههاي جديدالتأسيس لبنان است و اولين شماره آن در دسامبر 2003 منتشر شد. روزنامه صدي البلد از همان آغاز انتشار سعي بر حفظ بيطرفي، حرفهاي بودن و تأكيد بر همزيستي مسالمتآميز داشته است و مخالف طائفهگرائي است. اين روزنامه با هر دو ائتلاف 14 و 8 مارس در ارتباط بوده و عليرغم انتقادات گاه به گاه، در مجموع، موضعي مثبت در خصوص مقاومت و جمهوري اسلامي ايران دارد. روزنامه الديار در دهه 80 تأسيس ودر دهه 90 قرن گذشته يكي از روزنامههاي مطرح لبنان بوده است و امروز به دليل حضور رقباي قدرتمند نتوانسته است جايگاه پيشين خود را حفظ كند. عليرغم دريافت كمكهاي مالي از عربستان سعودي و حريري در سالهاي گذشته، از روزنامههاي حامي مقاومت به شمار ميرود. الانوار ديگر روزنامه لبناني است كه در فضاي رسانهاي دهههاي پاياني قرن بيستم نقش برجستهاي داشت و از حاميان ناسيوناليسم ناصري بود. در سالهاي اخير مواضعي نزديك به ائتلاف 14 مارس داردو در عين حال سعي ميكند رابطه خود را با جريان مقاومت حفظ كند.
در لبنان تعدادي روزنامه به زبانهاي خارجي نيز منتشر ميشوند كه مهمترين آنها عبارتند ازThe Daily star و L,oriant-Lejour. هر دو روزنامه با ائتلاف 14مارس روابط نزديك داشته و از جمله نشريات مخالف جريان مقاومت در اين كشور ند.
مجلات متعدد و متنوعي در لبنان منتشر ميشود كه تعداد آنها در گذشته بيشتر از امروز بود و مخاطبان بسياري در جهان عرب داشتند؛ امروز اما از تعداد مخاطبان و تأثيرگذاري آنها كاسته شده است. الافكار از جمله هفتهنامههاي سياسي لبنان است كه انشتار آن از سال 1938 آغاز شد. مشي مجله حفظ ارتباط با همه گروههاي سياسي است و در حالي كه روابط خوبي با كشورهاي عرب به ويژه عربستان دارد، فاصله يكساني را با حزباله و حزب المستقبل حفظ كرده است. الاسبوع العربي، ديگر هفتهنامه سياسي عليرغم آن كه از حاميان ائتلاف 14 مارس است، نسبت به مقاومت و جمهوري اسلامي ايران مستقيماً موضعگيري نميكند. هفتهنامه سياسي الحوادث نيز از جمله مجلات سياسي لبنان است كه در گذشته نقش پررنگي در صحنه مطبوعاتي اين كشور داشت و امروز، چنان جايگاهي را از دست داده است. اين مجله عليرغم آن كه مالكان آن روابط نزديكي با سران كشورهاي عرب دارند، نسبت به مقاومت موضعگيري منفي اتخاذ نميكند. مجله الانتقاد از نشريات وابسته به جريان مقاومت و حزباله است كه محور آن مسائل سياسي و منعكس كننده مواضع سياسي اين حزب است و اخيراً به شكل الكترونيكي منتشر ميشود. الشراع، ديگر مجله سياسي لبنان است كه در دهه 1980 يكي از مجلات جنجالي لبنان به شمار ميرفت. خبر سفر محرمانه هيئت آمريكايي به ايران به سرپرستي مك فارلين در سال 1365 براي اولين بار در اين مجله انتشار يافت. با وجود آن كه حسن صبرا سردبير اين مجله شيعه است، دارای موضع مخالف با مقاومت و جمهوري اسلامي ايران است و در سالهاي اخير از حاميان ائتلاف 14 مارس است. مجله ماهانه الوحدة الاسلامية از جمله مجلات اسلامي لبنان است كه از سوي تجمع علماي مسلمين لبنان (شامل شيعه و سني) منتشر ميشود و محور آن مسائلي اسلامي با موضوعات فرهنگي، سياسي و اجتماعي است. الانباء مجله وابسته به حزب التقدمي الاشتراكي است و موضعگيريهاي آن به تناسب مواضع سياسي حزب صورت ميگيرد. الصياد ديگر مجله لبناني است كه نسبت به حزب المستقبل موضع تأييدآميز دارد ولي در عين حال موضع آشكاري عليه حريان مقاومت اتخاذ نميكند. مجله الامان، هفتهنامهاي سياسي است كه به مسائل جهان اسلام توجه دارد. اين مجله كه منعكس كننده مواضع و ديدگاههاي جماعت اسلامي لبنان است عليرغم برخي انتقادات، در مجموع نسبت به جريان مقاومت و جمهوري اسلامي ايران موضع تأييدآميز دارد.
بجز مجلات دانشگاهي و نشريات وابسته به مراكز پژوهشي كه در جاي خود به آنها اشاره شد، دهها مجله علمي، فكري و فرهنگي ادبي در اين كشور منتشر ميشود كه علاوه بر داخل، در برخي كشورهاي عربي و اسلامي مخاطباني دارند. از مجله اين مجلات ميتوان از فصلنامه الفكر العربي المعاصر كه توسط مركز الانماء القومي منتشر ميشود، فصلنامه الفكر العربي از نشريات معهد الانماء العربي، فصلنامه المنهاج از انتشارات مركز الغدير و فصلنامه المحجة البيضاء در حوزه فلسفه دين كه معهد المعارف الحكميۀ آن را منتشر ميكند، نام برد. مجله الآداب نيز كه به صورت دو ماهانه منتشر ميشود، در هر شماره به موضوعاتي همچون انديشه سياسي، شعر، داستاننويسي، نمايشنامه و فرهنگ عمومي ميپردازد. اين مجله كه از سوي دارالاداب انتشار مييابد، در واقع آرشيو مكتوب بيش از نيم قرن تاريخ فرهنگي و ادبي جهان عرب و يكي از مراجع پژوهشي در حوزه انديشه، فرهنگ، هنر و ادبيات معاصر عرب است.
علاوه آنها، تعداد بسياري مجلات است هفتگي و ماهانه در زمينههاي گوناگون هنري، تفريحي، تبليغي، سياسي، مد لباس و آشپزي در اين كشور منتشر ميشود كه مخاطباني محدود داشته و برخي از آنها صرفاً جنبه تجاري و برخي نيز وابسته به احزاب، مراكز ديني و فرهنگي و يا بنگاههاي تجاري است.
راديوو تلويزيون*
مراكز راديويي اين كشور كه عمدتاً به احزاب و جريانهاي سياسي و مذهبي وابستهاند به دو گروه سياسي وغیرسیاسی تقسیم می شوند:گروه اول با مجوز پخش برنامهها، اخبار و گزارشهاي سياسي و گروه غيرسياسي كه مجاز به پخش برنامههاي سياسي نبوده و صرفاً به پخش برنامههاي فرهنگي، هنري و اجتماعي ميپردازند.
راديو لبنان تنها راديوي دولتي و منعكس كننده مواضع دولت اين كشور است. راديو صوت لبنان توسط حزب الكتاتب و در سالهاي جنگ داخلي راهاندازي شده است و هماكنون بر سر وابستگي و يا عدم وابستگي آن به حزب مزبور اختلاقاتي وجود دارد كه موضوع در دستگاه فضائي در حال پيگيري است. راديو صوت الشعب از مراكز راديويي باسابقه و وابسته به حزب كمونيست لبنان است. عليرغم گرايش چپ ولائيك، نسبت به جريان مقاومت و جمهوري اسلامي ايران موضع حمايتگرانه دارد. راديو الشرق وابسته به حربالمستقبل است كه در گذشته برنامههاي خود را از فرانسه پخش ميكرد و در سال 1994 مجوز پخش برنامه از بيروت را اخذ كرده است. راديو بيروت از ديگر مراكز پخش راديويي است كه به وابسته به جريان سياسي المؤتمر الشعبي اللبناني و داراي گرايشهاي عربي و حامي مقاومت اسلامي است. صوت النور متعلق به حزباله و سخنگوي اين حزب و مقاومت اسلامي است و در سال 1988 راهاندازي و سپس در سال 1999 مجوز قانوني دريافت كرده است. راديو الفجر تازه تأسيس و متعلق به جماعت اسلامي است. برنامههاي اين راديو شامل مسائل ديني، فرهنگي، سياسي اجتماعي است و عليرغم حمايت كلي از مقاومت ، گاه مواضعي انتقادي را نسبت به حزباله اتخاذ ميكند. راديو الحريۀ وابسته به حزب السوري القومي الاجتماعي حامي ائتلاف 8 مارس و جريان مقاومت است. راديو صوت الغد متعلق به جريان سياسي المردة كه عمدتاً به پخش برنامههاي هنري و اجتماعي ميپردازد. راديو صوت المدي نيز از راديوهاي تازه تأسيس و وابسته به جريان ملي آزاد است كه طي مدت نسبتاً كوتاه فعاليت خود توانسته است از تأثيرگذاري قابل توجهي در حوزه تبليغات لبنان برخوردار شود.
از جمله راديوهاي گروه دوم، راديو البشائر است كه علامه فضل اله آن را راهاندازي كرد و به پخش برنامههاي ديني فرهنگي و اجتماعي اهتمام دارد. راديو البصائر نيز از راديوهايي است كه در اين گروه قرار دارد و وابسته به شوراي عالي شيعيان لبنان و عمدتاً به پخش برنامههاي ديني و سرودهاي اسلامي و ادعيه ميپردازد. راديو نداء المعرفه ديگر راديوي اين گروه، متعلق به جمعيت المشاريع الخيريه الاسلاميه معروف به احباش است و برنامههاي آن شامل موضوعات ديني و فرهنگي مبتني بر ديدگاههاي اين جمعيت است. از ديگر راديوهاي غيرسياسي، راديو صوت المحبة است. محور عمده برنامههاي اين راديویی، وابسته به مركز رسانهاي كاتوليك لبنان، ديني است. راديو دلتا، راديو سكوب و راديو لايت از ديگر راديوهاي گروه دوماند.
تلويزيون TL، تلويزيون رسمي لبنان است كه زير نظر وزارت اطلاعرساني است. تلويزيون لبنان، اولين شبكه تلويزيوني است كه در اين كشور راهاندازي شد و در گذشته از قويترين شبكههاي تلويزيوني لبنان بود؛ ولي امروز با پيشرفت فناوري ارتباطات و تأسيس شبكهها و تلويزيونهاي خصوصي و عدم امكان رقابت اين شبكه با آنها به دليل مشكلات مالي و ضعف امكانات فني، يكي از ضعيفترين شبكههاي تلويزيوني است. تلويزيون رسمي لبنان داراي دو كانال عربي و فرانسوي است و از آنجا كه اين تلويزيون انعكاسدهنده مواضع رسمي دولت لبنان است، معمولاً در بحرانها و اختلافات ميان گروهها و احزاب سياسي، موضع متوازني اتخاذ ميكند. تلويزيون LBC از پربينندهترين شبكههاي تلويزيوني لبنان است كه در جريان جنگ داخلي به عنوان اولين شبكه تلويزيوني خصوصي توسط القوات اللبنانية راهاندازي شد. مواضع سياسي اين شبكه تلويزيوني حمايت از ائتلاف 14 مارس و مخالفت با جريان 8 مارس شامل حزباله و ديگر احزاب و جريانهاي سياسي از جمله جريان آزاد ملي است. تلويزيون LBC علاوه بر لبنان، كشورهاي منطقه و استراليا، اروپا و آمريكا را تحت پوشش ماهوارهاي خود داردو90% مالکیت آن دراختیارشاهزاده سعودی ولید بن طلال قراردارد.
تلويزيون المنار پس از پايان جنگ داخلي لبنان راهاندازي شد و وابسته به حزباله و انعكاسدهنده مواضع اين حزب و جريان مقاومت اسلامي لبنان است. اين شبكه تلويزيوني كه پخش ماهوارهاي برنامه آنها از سال 2000 آغاز شد، محدود به چارچوبهاي حزبي و لبناني نبوده و همه اعراب و مسلمانان جهان را مخاطب خود ميداند و لذا برنامههاي آن مبتني بر فرهنگ و آموزههاي ديني، گفتگو، هماهنگي و همكاري ميان پيروان اديان الهي و تمدنهاي انساني است. ساختمان مركز اين شبكه در جريان حملات گسترده اسرائيل به لبنان در سال 2006 تحت بمبارانهاي شديد قرا رگرفت و آسيبهاي جدي ديد اما پخش برنامههاي آن هيچگاه قطع نشد و با استفاده از فرستنده رزرو، نقش مؤثري در انعكاس رويدادها و تحولات جنگ 33 روزه داشت. تلويزيون الجديد از شبكههاي تلويزيوني تأثيرگذار اين كشور و بويژه برنامههاي خبري آن مخاطبان بسياري را جذب كرده است. مالك آن تحسين خياط از سرمايهداران لبناني و مخالف سياستهاي حريري است و در سال 2000، آن را بنيان گزارد. اين شبكه تلويزيوني گر چه گاه مواضع و سياستهاي حزب اله را مورد انتقاد قرار ميدهد، بطور كلي حامي مقاومت است. تلويزيون المستقبل در سال 1993 توسط رفيق الحريري تأسيس و با توجه به پشتوانه مالي و بهرهگيري از امكانات فني و نيروي انساني حرفهاي، به زودي با ديگر شبكههاي تلويزيوني اين كشور به رقابت پرداخت. اين شبكه تلويزيوني که دارای پخش ماهواره ای است، در سالهاي اخير به عنوان سخنگوي حزب المستقبل و ائتلاف 14 مارس، در بحرانهاي سياسي به ويژه در دامن زدن به حساسيتها و تنشهاي طائفي مذهبي، نقشآفرين است. تلويزيون M.T.V متعلق به گابريان المر سرمايهدار ارتدوكس است كه پس از 7 سال تعطيلي به موجب رأي دادگاه مطبوعات، از سال 2009 مجدداً پخش برنامههاي خود را آغاز كرده است. اين شبكه تلويزيوني مخالف سوريه، مقاومت و منتقد جمهوري اسلامي ايران است و به انعكاس جانبدرانه مواضع مسيحيان عضو ائتلاف 14 مارس ميپردازد.
تلويزيون O.T.V وابسته به جريان ملي آزاد به رهبري ميشل عون است كه در سال 2005 پخش برنامههاي خود را آغاز كرد. از آنجا كه جريان ملي آزاد عضو ائتلاف 8 مارس است، اين شبكه تلويزيوني از مواضع اين ائتلاف و جريان مقاومت بطور اصولي، حمايت ميكند و توانسته است به ويژه در ميان مسيحيان، مخاطبان بسياري را جذب كند. تلويزيون N.B.N نيز وابسته به جنبش امل و حامي جريان 8 مارس و مقاومت است.
بجز شبكههاي تلويزيوني ذكر شده كه در گروه اول قرار ميگيرند و مجاز به پخش برنامههاي سياسي هستند، تعدادي شبكه تلويزيوني نيز به عنوان گروه دوم شناخته ميشوند كه صرفاً به پخش برنامههاي ديني، فرهنگي، هنري و انعكاس فعاليتهاي مراكز ديني از جمله كليساها ميپردازند. از جمله اين شبكهها، تلويزيون لومير است كه در سال 1991 با حمايت كليساي ماروني لبنان راهاندازي و در سال 2003 نيز پخش ماهوارهاي برنامههاي آن آغاز شد و هم اكنون خاورميانه، شمال آفريقا، اروپا، آمريكاي شمالي و جنوبي، و استراليا را تحت پوشش دارد. اين شبكه تلويزيوني كه تحت نظارت شوراي پاترياكي و اسقفي لبنان قرار دارد، به انعكاس فعاليتهاي كليسا و پخش برنامههاي فرهنگي و هنري اهتمام دارد.
اينترنت*
لبنان، هر چند در زمينه استفاده از تكنولوژيهاي جديد ارتباطي در بين كشورهاي عربي پيشگام بوده است به دليل بحرانهاي سياسي، بيثباتي دولتها و مشكلات اقتصادي هنوز نتوانسته است در اين زمينه جايگاه بالايي كسب كند. بر اساس آمارهاي سال 2005 تعداد كاربران اينترنت در اين كشور 196 در هر هزار نفر بوده است.آمارهای تخمینی نشان می دهدکه کاربران اینترنت در لبنان در سال 2010 به بيش از يك ميليون نفر افزايش يافته است. همچنين تا پايان سال 2007 تعداد 16 مرکز ISP در اين كشور مجوز دريافت كردهاند. گرانترين اينترنت پرسرعت (ADSL) پس از سودان و عراق در لبنان ارائه ميشود و تعداد كاربران آن به حدود 100000 نفر رسيده است. دولت لبنان با هدف توسعه بهرهبرداري عمومي از اينترنت، طرحي را به اجرا گزارده است تا مشتركان لبناني بتوانند از ساعت 12 شب تا 7 صبح بطور نامحدود از اينترنت رايگان استفاده كنند.
كتاب
لبنان از ديرباز با مقوله چاپ و نشر كتاب آشنا شده است. برخي گروههاي تبشيري كه طي قرون 18 و 19 در اين كشور فعاليت داشتند به تأسيس چاپخانههاي ابتدايي و انتشار محدود برخي كتب و جزوات ديني اقدام كردند. اين چاپخانههاي كوچك و دستي با استفاده از تجارب اروپاييان به تدريج متحول شدند. مهمترين اين چاپخانهها، چاپخانه سنگي كاتوليكي بود كه در سال 1848 توسط مبلغان يسوعي در بيروت راهاندازي شد و 6 سال بعد در چاپ كتاب از حروف متحرك استفاده كرد و در اواخر اين قرن، هم به لحاظ كيفيت و هم از جنبه تعداد چاپ كتابهاي درسي و علمي بزرگترين چاپخانه لبنان بود (الصليبي، 1991، 2،181). مبشران آمريكايي نيز پيشتر در سال 1841، چاپخانه خود را از مالت به لبنان منتقل كرده بودند تا كتاب و نشريات مورد نياز را با حروف عربي چاپ و منتشر كنند. (پيشين، 176). با توسعه مراكز آموزشي گروههاي تبشيري و ديگر مسيحيان لبناني به ويژه با فعال شدن دانشكده انجيلي سوريه توسط مبشران آمريكايي (پروتستان) و قديس يوسف توسط مبشران يسوعي (كاتوليك) و افزايش نياز به كتب و نشريات آموزشي، تعداد چاپخانهها رو به فزوني گزارد كه توليدات آنها نه تنها در لبنان كه در سوريه و برخي ديگراز كشورهاي عربي توزيع ميشد. مسلمانان اهل سنت هم در سال 1874 اولين چاپخانه خود را تأسيس كردند كه بيشتر توليدات آن، نشريات و كمي هم كتاب بود. شيعيان نيز در سال 1910 چاپخانه عرفان را در صيدا تأسيس كردد كه بيشتر منشورات چاپ شده آن به عراق ارسال می شد.
پس از جنگ جهاني اول و قيموميت فرانسه بر لبنان، با توسعه مراكز آموزشي، چاپ كتب درسي به ويژه به زبان فرانسوي رونق گرفت و دو چاپخانه آمريكايي و كاتوليكي بيشترين سهم را در اين حوزه داشتند (هاشم 1993، 45).
در طول سالهاي قيموميت فرانسه، لبنان مركز چاپ و نشر كتابهاي آموزشي فرانسوي بودكه در لبنان و بيشتر كشورهاي خاورميانه و آفريقا توزيع ميشد. در اين دوره، چاپخانههاي لبنان عموماً تحت نظارت گروههاي تبشيري و يا كليساهاي محلي قرار داشت كه اين وضعيت حتي پس از استقلال اين كشور ادامه يافت، به گونهاي كه در سال 1948 از 8 چاپخانه ويژه كتابهاي آموزشي، ديني و زبان عربي، 5 چاپخانه در اختيار آنها بود (پيشين). با وجود اين، به دليل گسترش روزافزون مراكز آموزشي در كشورهاي منطقه و محدوديتهاي چاپ و نشر در اين كشورها و با توجه به زمينهها و تجارب ديرينه چاپ در لبنان، مراكز چاپ و نشر يكي پس از پس از ديگري تأسيس شدند. انتشارات دارالعلم للملائين در سال 1944، المكتبة العصرية صيدا در سال 1948، دارالكتاب اللبناني در سال 1952 و دارمكتبة الحياة در سال 1953 از جمله مهمترين مراكز نشر بودند كه پس از استقلال اين كشور فعال شدند. توليد و صدور كتاب در لبنان در سالهاي نخستين دهه 60 قرن پيش ،از افزايش چشمگيري برخوردار شد و برخي از مراكز نشر به تنهايي نزديك به 300000 نسخه كتاب توليد و صادر كردند كه نيمي از آنها كتابهاي آموزشي بود (پيشين، 46) . علاوه بر كتب درسي و آموزشي، در پي تحولات سياسي اجتماعي كشورهاي منطقه در دهههاي 60 و 70 و ظهور جريانهاي فكري و سياسي، حوزه چاپ و نشر كتاب او به اوج شكوفايي خود رسيد. در اين دوران كتابهاي چاپ لبنان با استقبال فراوان مخاطبان عرب روبرو شد و بدينسان لبنان در جايگاه مركز چاپ و نشر خاورميانه عربي قرار گرفت و سود سرشاري نصيب بخش خصوصي چاپ و نشر اين كشور شد.
اولين نمايشگاه كتاب در جهان عرب در سال 1956 در دانشگاه آمريكايي بيروت برگزار شد كه بازتاب وسيعي به همراه داشت و در رونق هر چه بيشتر بازار كتاب اين كشور نقش مؤثري ايفا كرد.
بازار پر رونق كتاب لبنان با آغاز جنگ داخلي، گرچه با آسيبهاي جدي و كاهش فعاليت مراكز چاپ و نشر روبرو شد اما هيچگاه تعطيل نشد و در حالي كه بسياري از مراكز خدماتي تعطيل و بروز ناامني، مشكلات فراواني را پديد آورده بود، بسياري از مراكز چاپ و نشر پس از وقفههاي اوليه، فعاليتهاي خود را هر چند در مقايسه با سالهاي پيش از جنگ نسبتاً محدود، ادامه دادند. نكته قابل توجه آن كه لبنان در سالهاي اوليه جنگ داخلي، شاهد افزايش ناگهاني مراكز نشر كتاب بود كه دو دليل عمده داشت؛ فزوني تقاضاي بازار كتاب كشورهاي عرب حوزه خليج فارس در پي تحولات اقتصادي و افزايش قيمت نفت و سپس پيروزي انقلاب اسلامي در ايران (حمود 2003، 117). ميان سالهاي هفتاد و هشتاد؛ 36 مركز نشر جديد در اين كشور آغاز به فعاليت كرد از اين تعداد تنها در سال 1979، 10 مركز در بيروت فعال شدند. (پیشین ، 47).
روزگاري نه چندان دورگفته ميشد؛ مصر تأليف ميكند، لبنان چاپ ميكند و عراق ميخواند. امروز اما شرايط دگرگون و بازار نشر كتاب از دهه پاياني قرن گذشته رونق خود را را از دست داده است؛ تحولات صنعت چاپ و نشر در مصر و بيشتر كشورهاي عربي حوزه خليج فارس، از دست دادن بازار كتاب عراق و سپس بحران سياسي و آشفتگيهاي اقتصادي الجزائر كه دومين بازار كتاب لبناني بعد از عراق بود (حمود، 114) و مهمتر از همه، جهاني شدن بازار كتاب ،سبب شد تا لبنان از جايگاه برجسته خود در حوزه كتاب منطقه فاصله بگيرد . بازار داخلي كتاب نيز به علل مختلف از جمله شرايط نامناسب اقتصادي و پايين آمدن قدرت خريد در ميان طبقه متوسط و بالا رفتن هزينههاي توليد كتاب و بالاخره گسترش شبكههاي ماهوارهاي، با ركود نسبي روبرو شده است.
عليرغم موارد پيش گفته و چالشهاي پيش روي صنعت چاپ و نشر در لبنان، كتابهاي چاپ اين كشور به لحاظ محتوا و كيفيت و هم به لحاظ تيراژ، در مقايسه با ديگر كشورهي عربي از وضع بهتري برخودارند به گونهاي كه حدود 62% از كل كتابهاي چاپ شده در كشورهاي عربي، چاپ لبنان است. (بعلبكي 2003، 43). بر اساس چنين واقعيتهايي است كه كارشناسان معتقدند لبنان استعداد آن را دارد كه همچون گذشته مركز چاپ و نشر در كشورهاي مشرق عربي باشد.
مراكز نشر
تعداد مراكز نشر در لبنان كه داراي مجوز فعاليت از اتحاديه ناشراين كشورند به حدود 700 مركز و مؤسسه ميرسد. به علاوه، تعداد ديگري از مراكز نشر كه مستقيماً از وزارت اطلاعرساني مجوز دريافت كردهاند در اين حوزه فعالند و برخي مراكز نشر كتابهاي درسي نيز خود داراي اتحاديهاي مستقلاند. البته بيشتر مراكز نشر مجاز در سالهاي اخير غيرفعال بوده و حداكثر 200 مركز انتشاراتي به فعاليت ادامه ميدهند و در اين ميان تنها 50 مركز از فعاليت جدي برخوردارند (ابي صعب ،66،2002). از جمله مراكز نشر فعال لبنان ميتوان از دارالعلم للملائين (1945)، دارالنهضة العربية للطباعة و النشر (1966)، داراحياء التراث العربي (1963)، دارالجيل (1971)، مؤسسة نوفل (1970)، درالنهار للنشر (1967)، مركز دراسات الوحدة العربية (1976)، المؤسسة الجامعية للدراسات و النشر و التوزيع (1979) نام برد.
مراكز انتشاراتي وابسته به شيعيان لبنان نيز سهم عمدهاي در حوزه چاپ و نشر كتاب لبنان دارند. بر اساس پژوهش استفان رزيني، 312 مركز انتشاراتي كه صاحبان آنها شيعه هستند و كتابهايي را در حوزه تاريخ، عقايد و آموزههاي شيعي متنشر ميكنند با 40000 عنوان كتاب، حدود 45% از نشر كتاب لبنان را در اختيار دارند(رزيني 1383،51و50).از جمله ناشران كتب شيعي در لبنان ميتوان به الدرالاسلامية، مؤسسة الاعلمي للمطبوعات، دارالتعارف، دارالبلاغه، داراجیال المصطفي، مؤسسة البلاغ، دارالمحجة البيضاء و دار المؤرخ العربي اشاره كرد.
از آجا كه لبنان فاقد كتاب راهنماي ملي و يا حداقل مركزي است كه آمارهاي رسمي و دقيق مربوط به حوزه كتاب را ارائه كند، ارائه آمار دقيق درباره ميزان فروش مراكز نشر كتاب در داخل و يا خارج از لبنان چندان ممكن نيست و آمارهايي كه در اين خصوص منتشر ميشود كلي، تخميني و غيردقيق داشت. در عين حال برخي پژوهشهاي ميداني و آمارهاي اداري مربوط به اتحاديه ناشران و يا باشگاه فرهنگي عرب اندكي از اين فقدان را جبران كرده است. به استناد آمار كلي سال 2007 كه توسط اتحاديه ناشران* منتشر شده است، مراكز نشر لبنان سالانه حدود 7500 عنوان كتاب چاپ و منتشر ميكنند كه حدود 2700 عنوان آن جديد و مابقي كتابهاي چاپ مجدد هستند و بدينسان مراكز نشر لبنان، 30% از بازار نشر كتاب جهان عرب را كه حدود 8500 عنوان است، به خود اختصاص دادهاند.
همچنين بر اساس پژوهش عدنان حمود از ميان مراكز نشر مورد بررسي(77مرکزنشر)، 6،66% آنها به انتشار كتاب در حوزه ادبيات (شامل نقد ادبي، زبان، نحو، قواعد و رمان )پرداختهاند كه مجموعاً 8،20% از كل توليد مراكز مزبور با 24506 عنوان بوده است. 54،1% از مراكز نشر حدود 5،84% از عناوين مزبوررا به انتشار ديوانهاي شعر كلاسيك و نو و 52،7% از آنان، 15،2% از انتشارات خود را به مسائل اسلامي اختصاص دادهاند. 52،7% از آنها نيزدر حوزه فرهنگ عمومي كتاب منتشر كردهاند كه 7،8% از مجموع عناوين را شامل ميشود. همچنين حدود 12،20% از عناوين مزبور به كتب كودكان، 4،5% به حوزه علوم اجتماعي و 2،2% به مسائل تربيتي اختصاص يافته است (حمود 132،2003).
بيشترين فروش كتاب چاپ لبنان از طريق شركت در نمايشگاههاي داخلي به ويژه نمايشگاه بينالمللي و عربي كتاب و نيز نمايشگاههاي كتاب جهان عرب به ويژه نمايشگاههاي كتاب قاهره شارجه، رياض و كويت انجام ميشود. نسبت مراكز انتشاراتي كه در نمايشگاههاي كتاب كشورهاي عرب شركت كردهاند 71 مركز از 77 مركز یادشده، و در نمايشگاههاي كتاب خارجي (بجز كشورهاي عرب) شركت كردهاند. (پیشین،178)
مرجع صنفي ناشران اين كشور اتحاديه ناشران لبناني است كه در سال 1947 با هدف ترويج كتاب در لبنان، حمايت از نشر آن در كشورهاي عرب و نيز حمايت از حقوق ناشران تأسيس شد. علاوه بر آن، اين اتحاديه از سال 1995 برگزاري نمايشگاه بينالمللي كتاب را بر عهده گرفته است. اين اتحاديه همچنين از سال 2003 تلاشهاي گستردهاي را براي ورود كتابهاي چاپ لبنان در نمايشگاههاي اروپايي و آمريكايي آغاز و موفق شده است با حمايت وزارت فرهنگ اين كشور و با شركت در نمايشگاه كتاب لندن، توجه ناشران اروپايي را جلب و زمينه همكاريهاي متشرك را فراهم آورد. از جمله ديگر فعاليتهاي اين اتحاديه، انتشار فصلنامه ناشرون است.
نمايشگاه كتاب
مهمترين نمايشگاه كتاب در لبنان، نمايشگاه بينالمللي و عربي كتاب بيروت است. پيشتر، دو نمايشگاه مستقل كتاب دراین کشورفعال بود؛ يكي تحت عنوان نمايشگاه كتاب عربي بيروت كه توسط باشگاه فرهنگي عرب برگزار ميشد و ديگري، نمايشگاه بينالمللي كتاب لبنان كه توسط اتحاديه ناشران كتاب برپا ميشد. از سال 2004، هر دو نمايشگاه در هم ادغام و تحت عنوان فوق با همكاري هر دو مؤسسه فرهنگي غيردولتي برگزار و بيشتر مراكز نشر لبنان و تعدادقابل توجهي از مراكز نشر كشورهاي عرب در آن مشاركت دارند. ج.ا.ايران نيز معمولاً از طريق نمايندگي فرهنگي خود در لبنان و برخي از مراكز نشر در اين نمايشگاه حضور مييابد.
* - اطلاعات مربوط به قانون مطبوعات لبنان با استفاده از وب سايت وزارت اطلاعرساني لبنان، به آدرس: www.ministryinfo.gov.lb، ارائه شده است.
* - اطلاعات اين بخش با استفاده از منابع زير ارائه شده است:
1- رايزني فرهنگي ج.ا.ايران در بيروت، 1389؛ رسانههاي نوشتاري لبنان
2- وب سايت وزارت اطلاعرساني لبنان به آدرس: www.ministryinfo.gov.lb
* اطلاعات اين بخش با استفاده منابع زير ارائه شده است:.
1- وب سايت وزارت اطلاعرساني لبنان به آدرس: www.ministryinfo.gov.Lb
2- رايزني فرهنگي ج.ا.ايران در بيروت، 1389، رسانههاي ديداري و شنيداري لبنان
*اطلاعات و آمار اين بخش با استفاده از منابع زير ارائه شده است:
1- وب سايت وزارت اطلاعرساني؛ لبنان به آدرس: www.ministryinfo.goc.Lb
2- وب سايت برنامه توسعه سازمان ملل متحد در لبنان؛ (گزارش سال 2008) به آدرس: www.undp.org.Lb
WWW.PUBLISHERSUNIONLB.COM*