قوه مجریه روسیه

از دانشنامه ملل
نسخهٔ تاریخ ‏۱۸ نوامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۵:۳۷ توسط Shekvati (بحث | مشارکت‌ها) (صفحه‌ای تازه حاوی «رئیس دولت یا نخست وزیر از سوی رئیس جمهور و با موافقت دومای کشوری منصوب می شود. پس از آن که دوما سه بار به نامزد پیشنهادی رئيس جمهور رای ندهد، او حق انحلال دوماي كشوري را دارد و سپس انتخابات جدید برگزار می شود. بدين وسيله، رئيس جمهور از طريق كاهش...» ایجاد کرد)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

رئیس دولت یا نخست وزیر از سوی رئیس جمهور و با موافقت دومای کشوری منصوب می شود. پس از آن که دوما سه بار به نامزد پیشنهادی رئيس جمهور رای ندهد، او حق انحلال دوماي كشوري را دارد و سپس انتخابات جدید برگزار می شود. بدين وسيله، رئيس جمهور از طريق كاهش هرچه بيشتر اختيارات سياسي و وزن سياسي دوماي كشوري و ايجاد خطر انحلال دوما در چارچوب “بحران سياسي اداره‌پذير”، موقعيت خود را در نظام سياسي كشور تثبيت كرد. البته امكان نداشت كه در قانون اساسي مسئوليت رئيس جمهور در برابر مجلس فدرال ذكر نشود. به همين دليل فصل بسيار مبهم قانون اساسي جمهوري چهارم درباره “استيضاح” رئيس جمهور در متن قانون اساسي قيد شد كه در واقع بركناري رئيس جمهور را غيرممكن كرد. بنابراين، رئيس جمهور يلتسين به منظور رفع دوگانگي قدرت كه مانع از پيشرفت كشور مي شد،نه راه تفكيك دقيق و مشخص اختيارات بين قوه مجريه و قوه مقننه بلكه راه تمركز قدرت در نهاد رياست جمهوري و كاهش هرچه بيشتر اختيارات پارلمان را انتخاب كرد. ولي با وجود اينكه دوگانگي قدرت برطرف شد، پديده منفي “دوگانگي قانونگذاري” به وجود آمد كه اين يكي از ناکارآمدی‌های نظام سياسي جمهوري چهارم است. در حال حاضر رئيس جمهور و دوماي كشوري، دو منشأ قانونگذاري هستند.

رئيس جمهور حق انحلال دوماي كشوري را كه در تاريخ نظام پارلماني روسيه تازگي داشت، براي خود محفوظ كرد. دوما مي تواند در صورتي كه سه بار با انتصاب نامزد مقام نخست وزير كه توسط رئيس جمهور پيشنهاد شود، مخالفت ورزد و در صورت صدور رأي عدم اعتماد به دولت منحل شود. رئيس جمهور از طريق كاهش هرچه بيشتر اختيارات سياسي و وزن سياسي دوماي كشوري و ايجاد خطر انحلال دوما در چارچوب “بحران سياسي اداره‌پذير”، موقعيت خود را در نظام سياسي كشور تثبيت كرد. البته، امكان نداشت كه در قانون اساسي مسئوليت رئيس جمهور در برابر مجلس فدرال ذكر نشود. به همين دليل فصل بسيار مبهم قانون اساسي جمهوري چهارم درباره “استيضاح” رئيس جمهور در متن قانون اساسي قيد شد كه در واقع بركناري رئيس جمهور را غيرممكن كرد. بنابراين، رئيس جمهور يلتسين به منظور رفع دوگانگي قدرت كه مانع از پيشرفت كشور مي شد،نه راه تفكيك دقيق و مشخص اختيارات بين قوه مجريه و قوه مقننه بلكه راه تمركز قدرت در نهاد رياست جمهوري و كاهش هرچه بيشتر اختيارات پارلمان را انتخاب كرد(White, 2011: 77).

يكي از اختيارات مهم رئيس جمهور، عزل و نصب فرماندهان عالي نيروهاي مسلح فدراسيون روسيه است. طبق قانون فدرال در باره دفاع مصوبه31 مي 1996، رئيس جمهور فهرست واحد مقامات نظامي را كه افسران عالي نيروهاي مسلح به اين مقامات منصوب مي‎شوند، تأييد مي كند. رئيس جمهور در پي رايزني‌ها با كميته‌ها و كميسيون‌هاي مربوطه پارلمان فدرال، نمايندگان ديپلماتيك فدراسيون روسيه در كشورهاي خارجي و در سازمانهاي بين المللي را منصوب كرده و فرا مي خواند. تلفيق اختيارات رئيس جمهور و فرمانده كل قوامطابق با قانون اساسي به رئيس جمهور فدراسيون روسيه به عنوان رياست شوراي امنيت كشور این امکان را می‌دهد که دكترين نظامي كشور را امضا نموده و درجات عالي نظامي را اعطا مي كند. رئيس جمهور همچنينجهات اساسي سياست نظامي كشور را تعيين مي كند، در باره دفاع مشترك، امنيت دسته‌جمعي،كاهش و محدود كردن تسليحات و شركت نيروهاي مسلح فدراسيون روسيه در عمليات حفاظت از صلح و تأمين امنيت بين المللي مذاكره كرده و معاهدات بين المللي مربوطه را امضا مي كند. در ماده 89 قانون اساسي اختيارات رئيس جمهور فدراسيون روسيه در زمينه تابعيت بررسي مي‎شود. رئيس جمهور فدراسيون روسيه در مورد مسايل ذيل تصميم اتخاذ مي كند:

1- پذيرش تابعيت روسيه؛

2- احياي تابعيت فدراسيون روسيه براي برخي گروه‌هاي افراد؛

3- خروج از تابعيت فدراسيون روسيه؛

4- لغو تصميم درباره مسايل تابعيت.