پیشینه روابط تاریخی لبنان و ایران
پيشينه روابط تاريخي و فرهنگي
ريشه روابط تاريخي ايران و لبنان به قرون پيش از ميلاد بازميگردد. اشغال سرزمين شام در قرن ششم ميلادي توسط كورش، حضور ايرانيان در بيروت، طرابلس، صور، صيدا و بعلبك را در پي داشت كه با مردم اين سرزمين كه در آن روزگار به فينيقيه شناخته ميشد، درآميختند. در دوره سيطره و حضور ايرانيان در فينيقيه، اين منطقه به عنوان مركزي براي تجارت جهاني از شكوفائي برخوردار بود (حتی، 1983،1 ، 240).
حاكميت ايرانيها هر چند پس از دو قرن با حمله اسكندر از ميان رفت، بسياري از ايرانيان در اين سرزمين ماندگار شدند. همچنين در نيمه اول قرن هفتم ميلادي در جريان جنگهاي ايرانيان و بيزانس گروهي از ايرانيها به اين سرزمين آمده و در آن سكني گزيدند. در متن امان نامه سردار اسلام ابوعبيده جراح به مردم بعلبك هنگام فتح بقاع، از ايرانيها نيز ذكري به ميان آمده است كه به فارسي تكلم ميكردند (مكي، 1991، 13 و 14). در قرن اول هجري نيز گروههائي از ايرانيان بعلبك و حمص به شهر صور در ساحل درياي مديترانه مهاجرت كردند (پيشين، 32).
برپائي دولت صفوي در ايران و اعلام مذهب شيعه به عنوان مذهب رسمي اما مهمترين نقطه عطف در روابط تاريخي اين دو سرزمين است. در اين دوره با مهاجرت گروهي از عالمان و فقيهان جبل عامل به ايران، پيوندهاي فرهنگي جديدي بر مدار مذهب ميان آنان شكل گرفت. حضور دهها عالم ديني عاملي در ايران به بالندگي مذهب شيعه و تحكيم و گسترش فرهنگ شيعي و البته استحكام پايههاي حاكميت دولت شيعي صفوي انجاميد. محقق كركي و شيخ بهائي از جمله اين عالمان بودند كه نقش بسزائي در اين زمينهها داشتند.
طي قرون بعد نيز روابط ايرانيان با شيعيان لبنان كم و بيش ادامه يافت و البته به دليل محدوديتهاي آنان تحت حاكميت عثمانيها به سختي صورت ميگرفت. با فروپاشي امپراطوري عثماني و تشكيل لبنان بزرگ تحت قيموميت فرانسه و با توجه به وجود مراكز دانشگاهي مدرن در اين كشور، گروهي از دانشجويان ايراني براي ادامه تحصيل عازم بيروت شدند و به ويژه در دانشگاه آمريكائي بيروت به تحصيل پرداختند.
ايجاد و تأسيس كرسي زبان و ادبيات فارسي در دانشگاه دولتي لبنان و انتشار مجله الدراسات الادبية نيز از جمله عوامل مؤثر در پيوندهاي فرهنگي ايران و لبنان پس از استقلال اين كشور به شمار ميرود.
عزيمت امام موسي صدر در سال 1338، ازحوزه علمیه قم به لبنان نيز از عوامل مؤثر در پيوندهاي تاريخي و فرهنگي اجتماعي مردم اين دو سرزمين است. فعاليتهاي گسترده اين روحاني انديشمند و آگاه كه خود از اصالتي عاملي برخوردار بود و اجراي طرحهاي مختلف در جهت ارتقاء سطح فرهنگ و آگاهيهاي سياسي، اجتماعي، ايجاد خودباوري و نيز تقويت بنيه اقتصادي شيعيان، نقش مهمي در بهبود نسبي وضعيت آنان كه طي قرون گذشته شرايط سخت و محدوديتهاي بسياري را تحمل كرده بودند، داشت.او همچنين گفتگو ميان مسيحيان و مسلمانان را وجهه همت خود قرار داد كه با استقبال طوائف مسيحي و مسلمان روبرو شد.
پيروزي انقلاب اسلامي ايران اما نقطه عطفي در تاريخ پيوندهاي فرهنگي، سياسي و اجتماعي ايرانيان با شيعيان لبنان بود.