آسیب شناسی اجتماعی در کوبا

از دانشنامه ملل
نسخهٔ تاریخ ‏۲۳ فوریهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۰۹:۳۶ توسط Fatemi (بحث | مشارکت‌ها)

شرایط اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و تکامل خانواده در کشور کوبا نشان از تمایلات متفاوت در حیطه اجتماع و داخل خانواده دارد که بایستی در پایداری سیاست عمومی لحاظ شده و مهم بشمار آید. و از طرف دیگر، دولت باید خانواده را به‌عنوان یک هسته اساسی در جامعه لحاظ کند. بدون تحقیق عمیق و گسترده در مورد مسائل پیچیده و غامض اجتماعی به منظور تحلیل آن‌ها، چنین نتیجه‌گیری می‌شود که این مسائل از نظر گذر جمعیتی و چالش‌های اجتماعی بر خانواده تاثیر دارند.

با توجه به پیر شدن جمعیت، بایستی در افزایش تعداد خانه‌های سالمندانی که تنها زندگی می‌کنند و یا سالمندان خانواده‌های بزرگی که در آن پدربزرگ‌ها و مادربزرگ‌ها با فرزندان و نوه‌های خود زندگی می‌کنند، کوشش کرد. به‌خاطر کمبود مسکن که زوج‌های جوان با آن مواجه‌اند، مجبور به زندگی با مسن‌ترها چه پدربزرگ مادربزرگ‌های خودشان یا کسان دیگر می‌باشند تا آن‌ها را در یک فضای پایاپای دوجانبه بپذیرند. افراد مسن نیازهای اقتصادی را برآورده می‌کنند؛ جوانان فضایی فیزیکی برای زندگی مشترک پیدا می‌کنند.

البته افراد سالمند در صورتی که در خانه خود احساس استقلال و تأثیرگذاری بیشتری داشته باشند زندگی با هم دوره‌ای‌های خود را ترجیح می‌دهند تا این‌که بخواهند عضو نهادها یا گروه‌های دیگری شوند. با این وجود، زندگی و به عبارتی همزیستی در خانواده‌های بزرگ و با نسل نوه‌ها، نیازمند این است که نسل‌های مختلف را برای این نوع از زندگی آماده کرد و آموزش داد، مکانی که در آن اجازه بحث و مذاکره و احساس شعف و رضایت برای همه افراد خانواده به‌عنوان یک عضو واحد وجود داشته باشد.[۱]

از سوی دیگر، اگر پیر شدن جمعیت، با افزایش هزینه‌های بیمه و خدمات بهزیستی، پزشکی و توجه خاص به سالمندان همراه باشد، باعث چالش‌های بزرگ برای جامعه نیز می‌شود از جمله نیاز به تضمین مشارکت بزرگ‌ترها در زندگی اجتماعی و خانوادگی، به حساب آوردن آنان همانند انسان‌های فعال در مسیر تکامل فردی خود و آماده‌کردن خانواده و جامعه برای تضمین فاصله‌ها و یافتن راه‌های مناسب برای هدایت افراد سالمند به سمت رضایت‌مندیی‌ که بدان نیاز دارند و از همه مهم‌تر شکل دادن اهداف و پروژه‌هایی‌که به آن‌ها اجازه تداوم رشد فردی‌شان را بدهد. اتفاق دیگر حوزه اجتماعی-جمعیتی، نرخ پایین زاد و ولد است که در صورت ادامه، رکود جمعیتی و در واقع حذف جمعیت را در سال‌های آتی به همراه خواهد داشت. این به نوبه خود پرسش‌هایی را برای علل و عواقب آن بوجود می‌آورد، به همین دلیل، تمهیدات اجتماعی از جمله تخمین تولدهایی که رخ می‌دهد برای یک جامعه که می‌خواهد بر روی نیروی کار جوان خود برای کارهای اقتصادی اجتماعی حساب ویژه باز کند، لازم می‌باشد.

اگر به تعداد کم متولدشدگان، نرخ بالای طلاق و ازدواج مجدد بالاخص در سن بالا نیز افزوده شود می‌توان به این نتیجه رسید که بسیاری از بچه‌ها با پدر و مادران جایگزین در خانوادهای متفاوت بزرگ خواهند شد که نحوه تعلیم و تربیت آن‌ها دچار تناقض شده و نتایج غیرقابل قبولی را در توازن شخصیتی آن‌ها بوجود می‌آورد. طلاق و در نتیجه آن افزایش مادران مجرد، باعث ازدیاد خانوارهای تک والدین، مخصوصا مادران شده و این امر تاثیرات منفی در اجتماعی شدن فرزندان را به همراه دارد. هر چند طلاق به‌عنوان یک راهکار اجتماعی و یک جایگزین مطلوب برای زوجین که در شرف پایان بخشیدن و از میان بردن مشاجرات درون خانواده هستند، مناسب می‌باشد؛ لیکن نباید تبدیل به علتی برای جدایی، بی‌توجهی و کاهش روابط بین والدین و فرزندان گردد.

تعداد پایین زایمان‌ها پرسش‌های بی‌شماری را در رابطه با نسل‌های آینده که بیشتر آن‌ها تک فرزند می‌باشند ایجاد می‌کند. با توجه به این شرایط در کوبا چگونه می‌توان از فردگرایی در آموزش خانوادگی جلوگیری کرد یا چگونه می‌توان در جامعه‌ای که اهداف جمعی زندگی کردن را دنبال می‌کند، نقصان فردگرایی را جبران کرد؟

چه کسی از سالمندان آینده مراقبت خواهد کرد؟

یکی دیگر از خصوصیات جامعه کوبا، مهاجرت بیرونی می‌باشد که به‌طور چشمگیری بر انتقال ارزش‌های جامعه تاثیر گذاشته است و متعاقب آن ظهور توقعات مادی-مصرفی را، بیش از امکاناتی که در کشور وجود دارد، بالا می‌برند و همین امر تفاوت‌های اجتماعی را به همراه دارد. از دیگر موانع برای خانواده در کوبای امروز، وجود چالش‌های سیاسی-اجتماعی جدیدی در شروع این قرن می‌باشد. از جمله مقاومت در برابر تغییر سنت‌های مدیریتی جنسیتی‌که هنوز باعث ایجاد تضاد در نقش‌ها می‌شود. هرچند زنان دراین سال‌ها پیشرفت‌های فراوانی کسب کرده و فضاهای اجتماعی که قبلا از آن محروم بودند را به‌دست آورده‌اند و با این که توانسته‌اند آن پیش ذهنیت‌های جنسیتی را از بین ببرند، باز هم نقش‌های زن و مرد الگوهایی هستند که از طریق یک سری آموزش‌های جنسیتی‌ گسترده ابتدایی از طریق توقعات نقش‌های تفکیک شده بر طبق جنس در حال انتقال از راه بنیان خانواده می‌باشند.[۲]

خانواده با موانع دیگری نیز مواجه می‌باشد از قبیل: مشکلات موجود در ارتباطات بین خانوادگی؛ مسائل مربوط به رعایت محدودیت‌ها و فاصله‌ها و احترام به اقتدار فردی؛ استفاده از شیوه‌ها و فرایندهای آموزشی نامناسب در اجتماعی ساختن جوانان و دیگر افراد و همچنین در آماده‌سازی جوانان برای ارتباط زناشویی و زندگی خانوادگی آن‌ها، این موانع بایستی در روابط دیالکتیکی بین خانواده و جامعه دیده شود که این در جای خود در بردارنده نمایش تلاش‌هایی از جانب خانواده و همه جامعه می‌باشد.

همه این عناصر حاوی چالش‌هایی برای آینده می‌باشد. از همین روی، جامعه بایستی خانواده را یک عامل واقعی فعال در توسعه اجتماعی در نظر بگیرد؛ بافتی که در آن دموکراسی اجتماعی شکل گرفته و تقویت می‌شود، جایی‌که بحران‌های اجتماعی با هم مواجه شده و درهم می‌آمیزند، جایی که بیشتر شهروندان به‌ویژه بزرگ‌ترها و کوچک‌ترها در محیط آن، حمایت، دلبستگی و مخصوصا امنیت را احساس می‌کنند. اگرچه خانواده در جامعه کوبا با توجه به از دست دادن ارزش‌ها و سنت‌ها دچار شکاف شده است و نظام خانواده در کوبا در حال تغییر است، بنا به نظر بسیاری هنوز برای بیشتر اعضای آن اولین مرجع و آخرین پناهگاه می‌باشد.[۳] البته مشکلاتی که در این بخش در رابطه با عنصر خانواده مطرح گردید خاص جامعه کوبا نمی‌باشد و کم و بیش در تمامی جوامع امروزی و به‌طور چشمگیرتر در جوامع غربی نیز دیده می‌شود. [۴]

نیز نگاه کنید

کتابشناختی

  1. Naranjo Orovio, C. (2009). Historia de las Antillas. Volu-men IHistoria de Cuba. Doce Calles, P217
  2. Naranjo Orovio, C. (2009). Historia de las Antillas. Volu-men IHistoria de Cuba. Doce Calles, P225
  3. Benítez Pérez, M. (2003). La Familia Cubana en la se-gunda mitad del siglo XX: Cambios Sociodemográficos. La Habana, Editorial de Ciencias Sociales (Sociología), P54
  4. حق‌روستا، مریم. (1397). جامعه و فرهنگ کوبا. تهران:موسسه فرهنگی، هنری و انتشاراتت بین المللی الهدی، ص109-113.