استقرار جمهوری خلق چین

از دانشنامه ملل
نسخهٔ تاریخ ‏۱ نوامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۲:۳۸ توسط Hamidian (بحث | مشارکت‌ها) (صفحه‌ای تازه حاوی «===مقدمه=== با پایان جنگ جهانی دوم و گسترش كمونیسم(←حزب کمونیست) در سرتاسر جهان و نفوذ فوق العاده ­ی مائو و حزب تحت رهبریش در چین، وی توانست هر دو دشمن پیش رو(ژاپن و چیانگ) را شكست دهد. مائو پس از ورود به پکن پ...» ایجاد کرد)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

مقدمه

با پایان جنگ جهانی دوم و گسترش كمونیسم(←حزب کمونیست) در سرتاسر جهان و نفوذ فوق العاده ­ی مائو و حزب تحت رهبریش در چین، وی توانست هر دو دشمن پیش رو(ژاپن و چیانگ) را شكست دهد. مائو پس از ورود به پکن پایتخت، طی نطقی در اول اكتبر سال 1949، در میدان تیان آن­مِن، استقرار جمهوری خلق چین را اعلام و بر حاكمیت چیانگ كای شِك خط پایان كشید.

تاسیس جمهوری خلق چین

پس از تأسیس جمهوری خلق چین، و از اوایل سال1950، مائو رهبری حزب و كمیسیون نظامی آن را بر عهده گرفت و در واقع به قدرت مطلقه در این كشور تبدیل شد. مائو كه از نظر فكری راهی غیر از راه اتحاد جماهیر شوروی كمونیستی(←حزب کمونیست) را دنبال می­ کرد، پس از مرگ استالین در سال 1953، جایگاه رهبریش در میان كمونیست­ های(←حزب کمونیست) جهان، به ویژه در چین هرچه بیشتر تقویت گردید. مائو پیش خود فکر می­کرد که پس از مرگ استالین وی به خاطر سابقه ­ی طولانی مارکسیستی داشتن به رهبری جهان کمونیسم(←حزب کمونیست) برگزیده خواهد شد. با انتخاب خروشچف به عنوان جانشین استالین، مائو به آرزویش نرسید و لذا، سرناسازگاری با مسکو را در پیش گرفت. وی حتی برای شرکت در مراسم تشییع جنازه ­ی استالین هم به مسکو نرفت و چوئن­لای را به نمایندگی از خود به مسکو فرستاد. جدا شدن راه کمونیسم (←حزب کمونیست)چینی از کمونیسم(←حزب کمونیست)اتحاد جماهیر شوروی و آغاز اختلافات میان این دو کشور کمونیستی(←حزب کمونیست) که در نهایت به جدایی راه آن­ها و تقسیم جهان کمونیست(←حزب کمونیست) به دو قطب متضاد مائوئیستی و لنینیستی انجامید، از همین­جا آغاز گردید[ix]. ادامه ­ی این روند سبب شد، روابط پکن و مسکو عملا در سال1962قطع شود. در چنین شرایطی، پکن تلاش نمود سیاست نگاه به دیگران(اتحاد جماهیر شوروی) را با اتخاذ سیاست انزواگرایی به سیاست«تدبیر منزل از درون» تغییر دهد[۱]. بین سال­ های1950تا1952، حزب کمونیست به رهبری مائو برای تثبیت موقعیت و جایگاه حزب، به سرکوب مخالفان پرداخت. در سال1953، کمیته­ ی مرکزی حزب، بنا به پیشنهاد مائو، برنامه ­ی اصلاحات اقتصادی و صنعتی شدن کشور را از تغییر مالکیت خصوصی و اصلاحات ارضی آغاز کرد. در واقع، توزیع مجدد زمین از آرمان­ ها و برنامه ای اساسی حزب کمونیست ب­شمار می­رفت. در سال 1949که حزب کمونیست اداره ­ی کشور چین را بر عهده گرفت، حدود 500میلیون نفر(90 درصد روستا نشین و10درصد شهر نشین) از جمعیت چین در روستاها زندگی می­ کردند، در حالی­که نیمی از زمین­ های زیرکشت به کم­تر از یک­ دهم جمعیت روستایی تعلق داشت، یعنی دو سوم جمعیت روستایی تنها یک پنجم زمین­ های کشاورزی را در اختیار داشت. لذا، در سال1952، حدود 13میلیون اَکِر[x] زمین در میان بیش از 300میلیون روستایی بدون زمین تقسیم شد. طبعا مالکان پیشین زمین در برابر این اقدام دولت مقاومت می ­کردند. لذا، دولت برای شکستن این مقاومت­ ها، با تشکیل دادگاه­ های خلقی، بسیاری از مالکان زمین را به اعدام محکوم کرد[۲].

فعالیت های مائو

در اواسط سال1956، سعی شد فضای سیاسی آزاد تری ایجاد شود. مائو در سال1957، كتابی تحت عنوان«تناقض صحیح میان مردم» تألیف و منتشر ساخت كه زمینه را برای توسعه و تكثر فرهنگی، البته در چارچوب نظام كمونیستی(←حزب کمونیست) فراهم ساخت كه به«صدگل» معروف شد. در این مرحله تعدادی از روشنفکران و مخالفان مائو با استفاده از فضای بازی که به وجود آمده بود، به ارایه­ ی نظریات خود که اغلب مخالف دیدگاه ­های مائو بود پرداختند. این جنبش فکری و انتقادی در اواسط بهار1957، به شکل غیر مترقب ه­ای رشد کرد و دامنه­ ی انتقادات فراگیر شد. این وضعیت و فضای انتقادی برای دو سه ماهی برای دولت و مائو قابل تحمل بود، ولی یکباره مائو و هم­ پیمانانش نسبت به آن به شدت واکنش نشان داده و این گرایش ­ها را به راستگراها نسبت داده و تحت عنوان جنبش ضد راستگرایی، تمام افرادی را که حرف­ های انتقادآمیز زده بودند، به اتهام داشتن افکار خطرناک دستگیر و روانه­ ی زندان کرده و یا به اردوگاه کار اجباری فرستادند. با این حركت، تمام مخالفان فكری مائو و زمینه­ های روشنفكری در چین از میان برداشته شد و دیكتاتوری مطلق فكری و فرهنگی تمام عیار به رهبری مائو به وجود آمد[۳].

نیز نگاه کنید به جمهوری خلق چین؛ مائو تسه تونگ(مائو زدونگ)، بنیانگذار جمهوری خلق چین

کتابشناسی

  1. (وردی نژاد، همان)
  2. Bill Brugger، 1981: 80-85
  3. سابقی، علی محمد