پیروان اهل بیت علیهم السلام در چین

از دانشنامه ملل
نسخهٔ تاریخ ‏۲۶ اکتبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۷:۱۷ توسط Amani (بحث | مشارکت‌ها) (صفحه‌ای تازه حاوی « = پیروان اهل بیت علیهم السلام در چین = قبل از پرداختن به موضوع شیعیان در چین، اشاره به این نکته حایز اهمیت است که در چین و سایر کشورهای شرق آسیا، موضوع تشیع، شامل دو جریان اعتقادی و شیعیان فرهنگی در میان اهل سنت می­شود: شیعیان اعتقادی، پس از رحل...» ایجاد کرد)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

پیروان اهل بیت علیهم السلام در چین

قبل از پرداختن به موضوع شیعیان در چین، اشاره به این نکته حایز اهمیت است که در چین و سایر کشورهای شرق آسیا، موضوع تشیع، شامل دو جریان اعتقادی و شیعیان فرهنگی در میان اهل سنت می­شود: شیعیان اعتقادی، پس از رحلت پیامبر اکرم(ص) بر امامت حضرت علی(ع) و فرزندانش(اعم از 12 امامی و شش امامی و زیدی و سایر فرق تشیع) اعتقاد دارند، در حالی که شیعیان فرهنگی دایره­ی وسیع تری را در بر می­گیرد و به تمام افرادی که به اهل بیت نه به عنوان ائمه­ی جانشین بلافصل پیامبر، بلکه به عنوان عضو خاندان حضرت محمد(ص) که طبق دستور قرآن و سفارش پیامبر اسلام واجب الاحترام بوده و محبت به آنان مورد تأکید اسلام است اطلاق می­شود که همه­ی آنان جزو شیعیان فرهنگی به شمار می­آیند. لذا در اینجا به هر دو دسته از شیعیان(اعتقادی-فرهنگی) اشاره می­شود.

مسلمانان چين عمدتا از اهل تسنن و حنفي مذهب و پیرو طریقت­های مختلف صوفیه بوده و از نظر فرهنگی عمدتا جزو شیعیان فرهنگی به شمار می­روند در حالی­که تعداد قليلي هم شيعه­ی اعتقادی وجود دارد که به دو گروه اسماعيليه و اماميه تقسيم مي­شوند.

طبق نقل قول­های تاریخی، در قرن هشتم میلادی، تعدادي از شيعیان و سادات آل علي، براي فرار از اذيت و آزارخلفاي جور، ابتدا به مرکز خراسان و سپس به خراسان شرقي مهاجرت و در نهايت وارد سرزمين چين که از مرکز خلافت اسلامي و دسترسي حکام و سلاطين جور به دور بود پناه آوردند. از اين طريق بود که تشيع و فرهنگ طرفداري از اهل بيت عليهم السلام در چين زمينه­ی نشو ونما يافت.

دليل دیگر تأثير گذاري فرهنگ شيعه در بين مسلمانان چين، کوچ اجباری و انتخابی تعداد زیادی از ایرانیان پیرو اهل بیت به چین در دوران حاکميت سلسله­ی يوان بود که همراه خود اعتقادات و فرهنگ شیعی را نیز به چين منتقل و اندیشه شیعی­را بين مسلمانان اين ديار گسترش دادند.

علي­رغم حضور پر رنگ فرهنگ شيعي در اکثر مناطق مسلمان نشين چين ونقش مؤثر شيعيان وايرانيان در گسترش اسلام در اين سرزمين، بنا به دلایلی، تعداد شيعيان اعتقادی ساکن اين منطقه خيلي کم و محدود به چند ده هزار نفر ساکن در منطقه­ی يارکند از استان سين کيانگ است.

پس از پايان دوران انقلاب فرهنگي، آزادي هايي نیز در زمينه­ی برگزاري مراسم ديني به مسلمانان داده شد. در چنين شرايطي بود که معدود شيعيان منطقه به تدريج مجددا با هم ارتباط برقرار ساخته و به بازیابی هویت خود پرداختند. بر اساس آخرين سرشماري غیر رسمی موجود، در حال حاضر مجموعا 18000 نفر شيعه­ی دوازده امامی و حدود 50 هزار شیعه­ی اسماعیلی در 12 شهر، شهرستان، مرکز بخش و حدود 20 روستاي تابعه­ی سين کيانگ با محوریت شهرهای  یارکند و تاشقورغان زندگي مي­کنند.

شیعیان فرهنگی در چین

آقاي ابراهيم فِنگ جين­يوان، مؤلف کتاب«الاسلام في الصين» به پاره­اي از دلایل حضور فرهنگ شیعی در میان مسلمانان چین اشاره نموده است که برخی از این دلایل در پی می­آید:

«شيخ وانگ جينگ­چاي» چيني(1949-1879) که در اوايل قرن بيستم در مصر اقامت و به امر تدريس اشتغال داشته نقل مي­کند که، در سفر حج خود تعدادي از شاگردان و طلابش وي را همراهي مي­کردند. در بين آن­ها، يک نفر ايراني شيعي نيز بود که نسبت به شيخ ارادت و احترام خاصي قايل مي­شد. شيخ از فرد ايراني دليل اين همه محبت را سئوال مي­کند که در جواب مي­شنود، مگر شما مسلمان چيني نيستي؟ شما مسلمانان چين پيرو تشيع هستيد و ما شما را از خود مي­دانيم"[i]

مؤلف کتاب در ادامه به نقل از کتاب«تصحيح تراجم سلسله­ی يوان»مي­گويد:«به گمان قوي، مسلمانان شرق (يعني چين)از پيروان علي(ع)يعني شيعه هستند» ومجددا به نقل از کتاب«عروق الصينين»مي­گويد که«مسلمانان امروز چين از پيروان مذهب شيعه­ی علوي هستند» و سپس به ده مورد از تأثيرپذيري فرهنگی اهل سنت چین از شیعیان، به شرح زير اشاره مي­کند.

1- مسلمانان چين به رنگ سبز علاقه­ی زيادي دارند، و طلاب در مراسم فارغ التحصيلي خود از شال وپوشش سبز که متعلق به خاندان حضرت فاطمه(س) و پيروان علي(ع) است، استفاده مي کنند و مردم اينگونه افراد را«صاحبان لباس­هاي سبز عربي» مي­نامند.

2- مسلمانان چين علماي بزرگ اسلام را امام مي­گويند درحالي که طلاب را خليفه مي­خوانند و به نظر آنان مقام ائمه و امامت بالاتر از مقام خليفه است.

3- در گذشته، اکثر کتب اسلامي متداول بين مسلمانان چين، به زبان فارسي بوده و واژه های ديني مورد استفاده­ی آن­ها، اغلب به زبان فارسي است و از کلماتی هم­چون روزه، نماز، و آب دست، به جاي کلمات عربي صوم، صلاه، و وضو، استفاده مي­کنند.

4- مسلمانان چين به آنچه در تفاسير قرآن کريم آمده معتقد هستند.

5- زنان مسلمان چيني، اهتمام ويژه­اي به برگزاري مراسم وفات حضرت زهرا سلام الله عليها دارند.

6- نام­هایی هم­چون«علي»، «حسن»، «حسين»، و «فاطمه»، در بين مسلمانان چيني خيلي مورد استفاده قرار مي­گيرد.

7- .در منابر و خطبه­ها، روحانيون، از شجاعت و فضایل علي(ع) خيلي صحبت مي­کنند و مردم ذوالفقار را مقدس مي­دانند.

8- در ذکرها، و دعاهاي پیروان تصوف، بر اعتقاد به ائمه­ی دوازده گانه، حضرت علي ويازده فرزندش هم تاکيد زيادي شده واين دعاها بين مسلمانان سراسر چين شایع است.

9- در مدارس ديني چين تمام علوم اسلامي تدريس مي­شود به جز تاريخ اسلام، زيرا مسلمانان چين با تأسي به شيعيان، به مشروعيت خلفاي اموي و عباسي اعتقاد ندارند. لذا تاريخ اسلام را که بخش قابل توجه آن مربوط به اين دو سلسله است، تدريس نمي­کنند.

10- سخنرانان مذهبي در چين هنگام وعظ، به موضوع حضرت مهدي(ع) هم اشاره مي­کنند که همان امام منتظر شيعيان است. آنان جايگاه ائمه­ی دوازده گانه را هم شأن خلفا می­دانند[ii].

در شجره نامه­ی سيد اجل عمرشمس الدين هم پس از حمد و ستايش خدا و رسول و خلفاي چهارگانه، از تک تک ائمه­ی دوازده گانه، از حضرت علي(ع) گرفته تا حضرت مهدي(عج) نام برده می­شود.

وجود آثار فرهنگ شيعي در سراسرچين به ويژه در اعمال و باورهای دینی مسلمانان اين ديار هم­چنان، قابل مشاهده است. از جمله­ی آن­ها وجود زیارتگاه­هایی تحت عنوان مزار امام باقر(ع)، امام سجاد(ع)، امام صادق(ع)، و امام کاظم(ع) در منطقه­ی سین کیانگ است که مورد احترام و توجه عموم مردم اعم از شیعه و سنی است. در برخي از آثار تاريخي از جمله مساجد منطقه­ی سين کيانگ وکاشغر نیز نام ائمه (ع) و یا شعرهاي فارسي که در مدح حضرت زهرا (س)و امام حسين(ع) بیان شده، هنوز هم دیده می­شود[iii]:

         

شيعيان اسماعيليه در چين

اقليت تاجيک چين که در منطقه­ی تاشقورغان در استان سين کيانگ، و در دامنه­ی کوه هاي پامير ساکن هستند، همگي از پيروان شيعه­ی شش امامي و اسماعيلي مي­باشند. تعداد جمعيت آن­ها حدود 50 هزار نفر است که به عنوان يک اقليت رسمي چين و جزو 56 اقليت قومي اين کشور به شمار می­آیند.

بر اساس مدارک تاريخي، تاجيک­هاي اين منطقه در قرن دهم ميلادي به اسلام گرويده و در قرن­هاي 16و17پيرو مکتب اسماعيليه شدند[iv]. طبق اين اسناد، در اواخر دودمان مينگ، شخصي به نام سيد سرور از اهالي ايران، همراه با هفتاد نفر ازياران خود وارد اين منطقه شده و با سعي و تلاش آنان، مردم مسلمان منطقه به اعتقادات و مذهب اسماعيليه گرايش پيدا کردند[v]. در برخي ديگر از مدارک تاريخي، از افراد ديگري به نام­هاي شاه طالب خان و يا عبدالولي خان که هر دو ايراني بودند، به عنوان مبلغ مذهب اسماعيليه در اين منطقه نام برده شده است که درهر سه حالت نقش مؤثر ايرانيان در گرايش آنان به مذهب اسماعيليه حتمي است[vi].   

شيعيان دوازده امامي در چين

علي­رغم حضور پررنگ فرهنگ شيعي در اکثر مناطق مسلمان نشين چين، متأسفانه تعداد شيعيان ساکن اين کشور، خيلي کم و محدود به چند ده هزار نفر ساکن در منطقه­ی يارکند از استان سين کيانگ است[vii]. بر اساس شواهد تاريخي، مهاجرت نياکان اين شيعيان از منطقه­ي کشمير هندوستان به يارکند، در قرن شانزدهم و در دوران حکومت عبدالرشيد خان، صورت گرفته است. عبدالرشيد خان در دوران صدارت خود، از مسلمانان مناطق کشمير و بلتستان، درخواست کمک نمود که تعدادي از مسلمانان از جمله شيعيان، به اين منطقه کوچ نمودند. با سقوط حکومت عبدالرشيد و استيلاي نيروهاي طرفدار آفاق حواجه در منطقه­، شيعيان شديدا تحت فشار قرار گرفته و اغلب به کشمير و بلتستان بازگشته و یا با تمسک به اصل تقیه در جامعه­ی اهل سنت جذب شدند. معدود شيعيان باقي مانده در منطقه نيز تحت فشار حاکمان محلي قرار گرفته و منزوي شدند.

در سال1920 و پس از سقوط امپراطوري چين، و حاکميت حزب کومين تانگ بر منطقه، مجددا آزادي اديان برقرار و افرادي که مجبور به ترک منطقه شده بودند، از جمله تعدادي از شيعيان منطقه­ی بلتستان و کشمير، بار دیگر به منطقه يارکند بازگشته و به فعاليت­هاي ديني خود پرداختند. اين بار شیعیان مهاجر، در شهر يارکند و اطراف آن  ساکن و با تأسيس مدارس ديني، به تبليغات اسلامي پرداختند.

در سال 1949، با حاکم شدن حزب کمونيست و شکست حزب کومين تانگ، مجددا عرصه بر پيروان تمام اديان از جمله مسلمانان و شيعيان، به ویژه در دوران انقلاب فرهنگی(1966-1976) تنگ و فعاليت­ها و تبليغات ديني آنان متوقف، و اموال و دارايي­هاي شخصي آنان، و موقوفات متعلق به اماکن و مدارس ديني اسلامي، مصادره و مردم به اجبار در مزارع دولتي به بيگاري گرفته شده و مساجد و مدارس نيز تعطيل شدند.

در سال 1977، پس از مرگ مائو و پايان دوران انقلاب فرهنگي، رهبران جديد، آزادي­هايي را در زمينه­ي برگزاري مراسم ديني به مسلمانان داده و بيگاري کشيدن از مردم ممنوع و زمين­هاي کشاورزي مصادره شده به صورت اجاره در اختيار آنان قرار گرفت. در سال 1982  زمين­هاي مصادره شده اغلب به صاحبان اصلي آن­ها بازگردانده شد. در چنين شرايطي بود که معدود شيعيان منطقه نيز که به صورت پراکنده درشهرها و روستاها زندگي مي­کردند، به تدريج با هم ارتباط برقرار کردند.

آقاي شيخ محمود علي اکبر، رهبر شیعیان منطقه که پزشک طب گیاهی نیز بود، در سال 2004 به علت کهولت سن، دارفاني را وداع گفت و جامعه­ی کوچک شيعيان منطقه،  مرشد و پير خود را از دست دادند.

اینک برخی از فرزندان و بستگان وی که اغلب در ایران تحصیل کرده­اند، مسئوليت سامان دهي امور دینی شيعيان وادامه­ی روند تبليغ معارف اهل بيت(ع) میان شیعیان را در منطقه دنبال می­کنند.

تنها مرکز فعال شيعيان در منطقه، حسينيه­ي کهنه وفرسوده­ي شهريارکند است که کليه­ی مراسم مذهبي آنان، در اين محل برگزار مي­شود. شيعيان منطقه، از قبرستان ويژه­اي نيز برخوردار هستند.


[i] - همان، صفحه 86.

[ii] - همان، صص 82 تا 84.

[iii] - مشاهدات نویسنده از مسجد مذکور در سفر به این منطقه در سال 1382.

[iv] - بای، پینگ/ تحولات مذهبی در سین کیانگ/ روزنامۀ ملی چین/ 23 نوامبر 2005.

[v] - ما، پینگ/ خدمات برجسته و تأثیر عمیق تمدن اسلامی فارس در تمدن اسلامی چین/ مجموعه مقالات سمینار سید اجل/ 1382.

[vi] - همان.

[vii] - مشاهدۀ نویسنده در سفر به منطقۀ یارکند در سال 1383.