رمان و داستان بلند در اردن

از دانشنامه ملل
نسخهٔ تاریخ ‏۲۸ مارس ۲۰۲۴، ساعت ۲۱:۱۱ توسط Samiei (بحث | مشارکت‌ها) (صفحه‌ای تازه حاوی «'''رمان و داستان''' داستان در کشور اردن با ويژگي «ذوق» از ديگر کشورهاي عربي متمايز مي‌شود. و مانند رمان در ساير کشورها از جريانات و گروه ها تاثير مي پذيرد. رمان در کشور اردن همزمان با کشورهاي ديگر عربي مانند مصر، عراق در اواخر قرن نوزدهم ظهور کرد...» ایجاد کرد)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

رمان و داستان

داستان در کشور اردن با ويژگي «ذوق» از ديگر کشورهاي عربي متمايز مي‌شود. و مانند رمان در ساير کشورها از جريانات و گروه ها تاثير مي پذيرد. رمان در کشور اردن همزمان با کشورهاي ديگر عربي مانند مصر، عراق در اواخر قرن نوزدهم ظهور کرد و رواج يافت که گونة ادبي جديدي در اين کشور محسوب مي شود.(51)

پژوهشگران در مورد ماهيت رمان و رمان نويسي در اردن تفاصيل زيادي بيان كرده‌اند، دكتر خالد الكركي از اديبان اردني در كتاب رمان در اردن معتقد است كه تاكنون موضوع رمان هاي اردني همواره مثبت و اميدوار كننده بوده است؛ دكتر سمير قطامي با نفي وجود رمان هنري در اين كشور در بين سال هاي 1948 تا 1967 نظر خود را پيرامون سبك رمان نويسي نويسندگان اردني اين گونه بيان مي كند: تاكنون رمان هنرمندانه مناسب و قابل فهم در ادبيات اردن نوشته نشده است و رمان هاي موجود هم نتوانسته در اذهان خوانندگان جاودانه شود. دکتر ابراهيم خليل معتقد است که داستان هاي ناب بعد از سال 1967 در اردن ظهور کردند؛ مانند اوراق عاقر از سالم نحاس، انت منذ اليوم از تيسير سبول و کابوس از امين شنار.(52)

با ورود به دهه هشتاد داستان ها نيز وارد مرحله جديدي از نوآوري و ابداعات شدند و داستان‌هاي جديدي به چاپ رسيدند؛ مانند: احياء في البحر الميت درسال1982، اعترافات کاتم صوت در سال1986و متاهــة الاعراب في ناطحاث السحاب در سال 1986 از مونس رزاز؛ داستان هاي مهم هي الطريق الي بلحارث در سال 1982 و وقت در سال 1984 از جمال ناجي؛ سپس داستان نويسان ديگري نيز مانند قاسم توفيق و ابراهيم نصر الله و الياس فرکوح و احمد عودة و ليلي اطرش نيز آثار خود را عرضه کردند و فضاي داستان نويسي متحول شد. (53)

دکتر خالد کرکي در کتاب عن الروايــة في الاردن، داستان هاي کشور اردن را در شش دسته طبقه بندي مي کند:

1. رمان‌هايي كه بر پايه گفتگو و به سبك يادداشت هاي شخصي نوشته شدند و شخصيت هاي زيادي در آن به نقش آفريني مي پردازند.

2. رمان هايي كه نويسندگان آنها رويكردي رمانتيك و واقع گرايانه دارند و افكار خويش را به شكل نمادين نگاشته ا ند.

3. در رمان هاي نويسندگان اردني موضوعات پليسي و روان شناسانه به چشم نمي خورد و بيشتر آنها با ويژگي ادبيات جهان عرب و با تاثير پذيري از افرادي هم چون الطيب صالح، الطاهر وطار وحنامينــة نوشته شده که از سال1967 به بعد ظهور کردند.

4. رمان‌هايي که نويسندگان آنها به گزارش صرف وقايع روزانه و تاريخ معاصر خويش مي‌پردازند و حوادث را به صورت مستقيم در آن بيان مي‌كنند؛ فايز محمود،‌ احمد عوده، سالم النحاس و هاشم غرايبــة، جمال ناجي، مونس رزاز ... از اين جمله هستند.

5. قضاياي فلسطين طي چند دهه اخير تاثير زيادي در رمان نويسي نويسندگان اردني داشته و آن را مي توان محور اساسي برخي از رمان هاي اردني دانست؛ از جمله رمان هايي كه به فلسطين و مشكلات مردم آن پرداخته مي توان از ذكريات شكري شعشاعه، فتاة من فلسطين عبدالحليم عباس، بيت وراء الحدود و جراح حديدة عيسي ناعوري و اوراق عاقر از سالم نحاس و داستان هاي امين شنار و عطية عبد الله عطيــۀ و احمد عودة و جمال ناجي و مونس رزاز و علي حسين خلف نام برد. (54)

6. رمان هايي که به آگاه کردن مردم از مسائل اجتماعي مي پردازد و در تلاش براي معرفي شخصيت‌هايي است که به دنبال شناخت خويشتن هستند؛ مؤنس الرزاز با نوشتن رمان احياء البحر الميت و سالم النحاس با خلق تلك الاعوام به قلم فرسايي در اين عرصه پرداخته اند. (55)

***

اهم داستان نويسان کشور اردن با ذکر مشهورترین آثارشان عبارت اند: شکري شعاعــة: ذکريات (خاطرات)، في طريق الزمان ( در راه زمان)؛ علي حسين خلف: حافــة النهر (ساحل رود)، نجم المتوسط ( ستاره متوسط)؛ غالب هلسا: الضحک (خنده)، البکاء علي الاطلال ( گريه بر اطلال)، ثلاثــة وجوه لبغداد (سه چهره بغداد)؛ رشاد ابوشاور: ايام الحب و الموت (روزهاي عشق و مرگ)، البکاء علي صدر الحبيب ( گريه بر سينه معشوق)؛ محمد عبده فريحات: الاجنحــة الامل (بال‌هاي آرزو)؛ جوليا صوالحــة: نار و رماد (آتش و خاکستر)، الحق الضائع (حق گمشده) ، هل ترجعين؟ (آيا برمي‌گردي؟)؛ عطيــة عبدالله عطيــة: الدم و التراب (خون و خاک)، متي تورق الاشجار؟ (کي برگ ها مي ريزد؟)؛ عيسي ناعوري: ليلــة في القطار (شبي در قطار) ، جراح جديدة (جراح جديد) ، بيت وراء الحدود (خانه اي پشت مرزها)(56)