قانون سائزپنیا و برقراری دموکراسی در آرژانتین
قانون سائز پنیا و برقراری دموکراسی در کشور:
از این سال تا 1912 که انتخابات برگزار گردید، کشور دست به گریبان مشکلات اقتصادی بود که جامعه را به حدّ انفجار رسانده بود. در انتخابات این سال روکه سائز پنیا[42] به عنوان رئیسجمهور انتخاب شد. وی اصلاحات عمیق سیاسی و اقتصادی را در دستور کار قرار داد امّا تنها موفّق به تصویب قانون جدید انتخابات شد که در آن رأی مخفی پذیرفته شده و رأی دادن برای اشخاص واجد شرایط (18 سال تمام) اجباری شده بود. امّا وی در انجام اصلاحات اقتصادی موفّق نبود و به دلیل بیماری از قدرت کنارهگیری کرد. برگزاری انتخابات سراسری با قانون جدید انتخابات، منجر به کنار رفتن کامل الیگارشی حاکم از قدرت و پیروزی حزب رادیکال به رهبری «هیپولیتو ایریگوین»[43] در انتخابات شد. از این تاریخ تا 14 سال بعد قدرت در دست همین حزب باقی ماند. این دوره همزمان با تحوّلات مهمّی در صحنهی جهانی از جمله وقوع جنگ جهانی اوّل بود که آرژانتین در آن بیطرف ماند (Romero, 2011: 15).
با به قدرت رسيدن ايريگوئن به عنوان رئيس دولت ملّى، حزب راديکال اصول اساسى خود را به مرحلهی اجرا درآورد. به همين خاطر درست در زمانى که اروپا درگير جنگ جهانى اوّل بود، ايريگوئن در بعد خارجى، اصولى چون ضرورت تشکيل جامعهی ملل، استقلال کشورها، برابرى ملّتها و احترام به اصول و ارزشهاى انسانى را مطرح ساخت. در بعد داخلى نيز در سال ۱۹۱۸، دولت وى در خصوص مسائل اجتماعى با انجام يک اقدام مهم طرح اصلاح دانشگاهها را مطرح نمود که اجازهی انجام اصلاحات عميق و تعبيهی يک سيستم جديد به شيوهی سيستم کنونى در نظام دانشگاهى کشور را مىداد (Romero, 2011: 16).
در زمينهی کشاورزى دولت راديکال ايريگوین کنترل کيفيت صادرات کشاورزى و دادن تضمينهاى لازم به توليدکنندگان را در پيش گرفت که باعث ارائهی محصولات با کيفيت بالا و قيمت پايين شد و بالأخره در ابعاد اقتصادى در سال ۱۹۲۲ دولت راديکال کمپانىهاى نفتى فدرال[44] را پايهگذارى که به موجب آن ذخاير نفتى و انرژىزاى کشور در نهايت تحت سرپرستى و کنترل دولت ملّى قرار مىگرفت.
حزب رادیکال در واقع نمایندهی گروههای جدید شهری و گروههای صنعتی در مقابل احزاب محافظهکار بود. اگرچه حزب فوق در طول این مدّت در عمل به تعهّدات انتخاباتی خود ناکام ماند امّا طبقهی متوسّط جامعه که خود موجب پیروزی حزب مزبور شده بودند و علیرغم نارضایتی از عملکرد آنها، در دو دور بعد انتخابات نیز به آنها رأی دادند، در واقع آنه از بیم ورود کشور به یک سیکل نظامی به ادامهی حکومت رادیکالها متمایلتر بودند. در زمانی که حکومت نظامیان، حرکت غالب در سایر کشورهای آمریکای لاتین بود، در آرژانتین از زمان استقلال و تشکیل کشور، چنین اقدامی اتّفاق نیفتاده بود. در حقیقت تداوم حکومتهای قانونی که از طریق انتخابات قدرت را به دست گرفته بودند، یک موفّقیت بزرگ محسوب میشد (همان).