تشکیل رسمی کشور آرژانتین
سالهای 1880ـ1860 مقطع مهمّ دیگری بعد از جنگ با برزیل و جنگهای داخلی در آرژانتین محسوب میشود چرا که در این دوره مهمترین نهادها و سازمانهای اصلی کشور شکل گرفت. این نکتهی مهم قابل ذکر است که علیرغم شکلگیری کشور جدیدی به نام آرژانتین، این سرزمین وسیع تقریباً خالی از سکنه بود[i] و این بزرگترین عامل تهدیدکنندهی تمامیت سیاسی کشور محسوب میشد. بنابراین سیاست جذب مهاجر یکی از مهمترین اولویتهای دولتهای اوّلیهی جمهوری آرژانتین شد. در دورهی مورد بحث، سه رئیسجمهور در کشور قدرت را به دست گرفتند. در واقع این رؤسای جمهور به لحاظ شکلی، پایهگذاران اصلی دولت (State) و سیستم حکومتی جمهوری جدید بودند. بارتولومه میتره (Bartolome Mitre)(1868ـ1862)، دومینگو سارمینته (Domingo Sarmiento)(1874ـ1868)، نیکلاس اویادندا (Nicolas Avellaneda)(1880ـ1874). اجرای قانون اساسی و تداوم و پیوستگی دورههای ریاست جمهوری این سه رئیسجمهور در واقع تضمین تثبیت قانونی کشور بود. اگرچه روندهای انتخاباتی آنچنان شفّاف و روشن و به دور از تقلّب نبود، امّا همین که رؤسای جمهور انتخابی میتوانستند دورهی ریاست خود را کامل طی نموده و برنامههای خود را اجرا نمایند، پیشرفت بزرگی محسوب میشد و نشاندهندهی نهادینه شدن احترام به قانون در این دوره بود[۱].
میتره در واقع اوّلین رئیسجمهوری بود که ساختارهای قدرت را در بوئنوسآیرس و استانهای دیگر تشکیل داد. وی در ساختار داخلی همچنین حزب جدیدی را با نام «حزب لیبرال» شکل داد. در این دوره همچنین نهادهای اساسی کشور شکل گرفتند و استان بوئنوسآیرس به عنوان پایتخت دائمی انتخاب شد.
در این زمان آرژانتین کشور فقیری بود که با وجود جمعیت فعّال (هرچند کم) میتوانست همچون ایالات متّحده به سرعت مراحل ترقّی را طی کند. به همین دلیل از زمان آلبردی سارمینتو، همهی رؤسای جمهور، بزرگترین آرزویشان، ورود انبوه هزاران اروپایی به کشور بود. ورود اروپاییها علاوه بر جمعیتسازی در کشور میتوانست در جهت آموزش، عادات کاری، فنون و تکنولوژیهای بهروز، احترام به قانون و بهویژه به مقامات و... مؤثّر واقع شود.[ii] آغاز دورهی صنعتی شدن و تبدیل جامعهی کشاورزی آرژانتین به یک جامعهی صنعتی در همین دوره اتّفاق میافتد؛ مقطعی که از دههی 1870 آغاز و تا 1930 به طول میانجامد[۲]. در این دوره کمکم صادرات آرژانتین به خارج شروع شد. آرژانتین که واردکنندهی گندم بود به صادرکنندهی این محصول تبدیل شد. اگرچه میزان صادرات کم بود. دامداری و بهویژه پرورش گاو توسّط اروپاییهای تازهوارد در مراتع و سرزمینهای حاصلخیز پامپاس که در اختیار آنها قرار گرفته بود، به شکل حرفهای رواج یافت و از سال 1879 کشتیهای یخچالدار در آرژانتین پهلو گرفتند که امکان صادرات گوشت به اروپا و سایر نقاط را فراهم میکرد[۳]. با فراهم شدن امکان صادرات گوشت گاو، این شغل کمکم به یک صنعت مهم و پولساز نیز تبدیل شد. مجموعهی کشاورزی و دامداری باعث شد که با توجّه به حاصلخیزی بالای این سرزمین و منابع آبی فراوان، در بخش نسبتاً وسیعی از کشور، اشتغال فراهم شده و در مدّت کوتاهی جامعهی بیکار بوئنوسآیرس، به شدّت فعّال شود[۳].
نیر نگاه کنید به
پاورقی
[i] تخمبن زده شده که جمعیت آرژانتین در سال 1868 در حدود 8/1 میلیون نفر بوده است.
[ii] مهاجرانی که در طول چند دهه به این کشور وارد شدند، نشان دادند که این خواسته مطابق انتظارات محقّق نشد.