اساطیر و افسانه‌ها و قصه‌های عامیانه در زیمبابوه

از دانشنامه ملل
نسخهٔ تاریخ ‏۱۴ مارس ۲۰۲۴، ساعت ۱۰:۲۳ توسط Samiei (بحث | مشارکت‌ها) (صفحه‌ای تازه حاوی «'''افسانه''' زندگی مردم زیمبابوه همیشه با داستان و افسانه عجین بوده است.افسانه ها آنان را در پذیرش رویدادهای پیرامونی و واقعیت های زندگی یاری کرده و با گذشته هایشان پیوند داده است.همین داستان ها و افسانه های رایج در باره ویرانه های سنگی منطقه زی...» ایجاد کرد)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

افسانه

زندگی مردم زیمبابوه همیشه با داستان و افسانه عجین بوده است.افسانه ها آنان را در پذیرش رویدادهای پیرامونی و واقعیت های زندگی یاری کرده و با گذشته هایشان پیوند داده است.همین داستان ها و افسانه های رایج در باره ویرانه های سنگی منطقه زیمبابوه بزرگ،سبب ایجاد تعلق و وابستگی میان مردم و تاریخ کشورشان شده است.می توان گفت شناخت مردم از این ویرانه ها که بخش درخشانی از تاریخ سرزمین زیمبابوه را در خود جای داده به واسطه همین افسانه ها صورت گرفته است. یکی از نویسندگان پرتغالی معتقد بود مردم شیطان را سازنده این بناها می دانند.باید به این نکته توجه داشت که شیطان در باورهای آفریقایی با شیطان دین مسیحی تفاوت های اساسی دارد.افسانه ای دیگر که توسط برخی سیاحان مطرح شده می گوید سفیدپوستان این بناها را ساخته و سپس توسط سیاهان مسموم شده به قتل رسیده اند.

طبق اساطیر،اجداد مردم شونا آتش را نمی شناختند و پادشاهان روزوی[3](دومین امپراتوری پس از مونوموتاپا) مردم را با آتش و کشت غلات و دانه های دیگر آشنا ساختند.اجداد روزوی در منطقه زیمباس یا زیمبابوه به معنی جایگاه اقامت یا تدفین سرکردگان می زیستند و بر بسیاری از زیمبابوه ای ها فرمان می راندند. (پاریندر،191:1374تا195)