سبک باروک اسپانیا

از دانشنامه ملل

باروک (Baroque) (قرن17)

سبک باروک در اسپانیا

دوره باروک، یکی از بزرگترین فصل‌های هنر جهان است. این دوره نه تنها یک سبک هنری، بلکه شیوه‌ای از زندگی است. با پایان قرن شانزدهم، به خصوص در ایتالیا دوره رنسانس به پایان می‌رسد و سبک شیوه گرایی ( مانریسم ) ترویج پیدا می‌کند. در این دوره ایتالیایی‌ها قدم در راه جدیدی می‌گذارند. اروپا مشکلات زیادی در قرن شانزدهم داشت و تغییر ضروری به نظر می‌رسید. پیامد‌های افکار لوتر (Luther) و به پاخاستن مردم برای اصلاحات، موجب تغییرات اساسی شد. کلیسای کاتولیک از پذیرش جامعه پروتستان‌ها امتناع می‌کرد و برای بقای خود، دستیابی به نظم و نگرشی نوین را لازم می‌دانست؛ بنابراین برای بیان نگرش ونظریات خود، دستیابی به یک زبان بصری جدید را لازم می‌دید. از این رو، نقاشی و مجسمه سازی تبدیل به پایگاهی برای ترویج عقاید و نظریات آن‌ها شد و این موضوع سبب حمایت هنرمندان و رشد هنر گشت.

کلمه باروک برای اولین بار در قرن 19 مورداستفاده قرار گرفت. این کلمه از لغت berueco که معنای مروارید نامنظم و بی قاعده را می‌دهد، گرفته شده است. در آغاز از دوره باروک به عنوان پلی میان دوره رنسانس و نئوکلاسیک یاد می‌شد، اما این تعبیر نادرستی است و دوره باروک نقشی به مراتب مهمتر در تاریخ هنر ایفا کرد. اگر هنر کلاسیک بر پایه عقل انسانی نهاده شده بود، باروک احساس آدمی‌را مبنای کار خود قرار داده بود. این راه با سبک روکوکو ادامه پیدا کرد و با رمانتیسیسم به اوج رسید. در دوره باروک، رنگ‌ها اهمیت بیشتری یافتند؛ در حالی که در دوره‌ی رنسانس، خطوط مهمتر بودند. نور در نقاشی‌های دوره رنسانس، واضح و روشن بود ولی در دوره باروک بر اساس وضعیت سایه تغییر می‌کرد. اولین بار ما این پدیده را در کار‌های کارا واجیو مشاهده می‌کنیم. نکته دیگری که دوره باروک را از دوره رنسانس متمایز می‌کند، استفاده از شیوه‌هایی برای نمایش پرسپکتیو است. در دوره رنسانس معمولا از محاسبات ریاضی و هندسی برای القای عمق استفاده می‌شد؛ در حالی که در دوره باروک از شیوه‌های دیگری همچون نور و سایه و یا جلو و عقب کردن پیکره‌ها در بوم برای القای عمق استفاده می‌شد. نکته دیگر قرار گرفتن شخصیت اصلی در مرکز بوم در دوره رنسانس بو، در حالی که این نکته در ترکیب بندی‌های باروک به کار نمی‌رفت.

از نقاشان بزرگ سبک باروک اسپانیا می‌توان به ولاثکِث، ثورباران (Zurbaran)، ژوزف دِ ریبِرا (Josepe de Ribera) و بارتولومه استبان موریو (Bartolome esteban murllo) اشاره کرد. در عصر باروک اسپانیا، ما دو دسته از آثار را شاهد هستیم. در ابتدا آثاری که تحت تاثیر کارهای کاراواجیو خلق شد و در آن‌ها رنگ‌های تیره با کنتراست‌های شدید و بازی با نور فراوان و موضوعات مذهبی دیده می‌شود، و دسته دوم که تحت تاثیر هنرمندان فلامانی مثل روبن (Ruben) و ون دایک (Van Dyck) آفریده شدند و در آن‌ها از رنگ‌های درخشان و روشن تر، که به صورت خالص به کار می‌رفتند، استفاده می‌شد.[۱][lii]

پاورقی

[lii] http://www.spanisharts.com/history/barroco/i_barroco.html

کتابشناسی

  1. فاخری، مهدی(1392). جامعه و فرهنگ اسپانیا. تهران: سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی( در دست انتشار)