تاثيرهای فرهنگی ايران بر اسپانيا

از دانشنامه ملل
نسخهٔ تاریخ ‏۲۳ مارس ۲۰۲۴، ساعت ۱۹:۳۷ توسط Samiei (بحث | مشارکت‌ها) (صفحه‌ای تازه حاوی « ===تأثيرهاي فرهنگي ايراني بر اسپانيا=== اولين اثر فرهنگي آئين مهرپرستي ( يا ميترائيسم ايراني ) در اسپانياست.چنانکه فرانز کومنت نوشته است: يک سده پيش از ميلاد مسيح، آيين مهرپرستي ايراني با همه توان در قلمرو امپراتوري روم، از جمله اسپانيا، نفوذ ک...» ایجاد کرد)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

تأثيرهاي فرهنگي ايراني بر اسپانيا

اولين اثر فرهنگي آئين مهرپرستي ( يا ميترائيسم ايراني ) در اسپانياست.چنانکه فرانز کومنت نوشته است: يک سده پيش از ميلاد مسيح، آيين مهرپرستي ايراني با همه توان در قلمرو امپراتوري روم، از جمله اسپانيا، نفوذ کرد و به سرعت گسترش يافت و در جاي جاي اين امپراتوري تا سده چهارم ميلادي، يعني به مدت پانصد سال، ادامه يافت و در سده سوم ميلادي به اوج شکوفايي خود رسيد. پس از چيرگي مسيحيت بر ميترائيسم اين آيين در مسيحيت باقي ماند و به جاي مبارزه و دفع آن، برخي از مراسم مهرپرستي از جمله بزرگداشت روز 25 دسامبر ( از سال 274م ) در رم « سالروز تولد ميتراي شکست ناپذير » با نام Natalis Solis Invicti و همين طور « روز خدا»، يعني يکشنبه از ديرباز به عنوان روز مهر به شمار مي رفت، جشن گرفته مي شد

آگاهي دقيق درباره تاريخ ورود ميترائيسم به اسپانيا در دست نيست، اما قديم ترين معبد ميترايي در اين کشور، معبد آئوگوستو امريتا[14] در شهر مريدا است که زماني مرکز ناحيه لوسيتانياي رم ( پرتغال کنوني ) بوده و به سده دوم ميلادي بر مي گردد.

اين آيين از ميانه سده دوم تا اواخر سده چهارم در سراسر اسپانيا گسترش يافت.

مانيگري فصل ديگري از تاريخ مناسبات ايران و اسپانيا را رقم مي زند که در نوع ويژه اش با نام پريسيلياليزم شناخته مي شود و در حقيقت زمان پيدايش آن به منزله نقطه آغاز تفتيش عقايد با پيامدهاي ناگوار آن در اسپانيا بود. تا اوايل سده نوزده مانيگري در مغرب بيشتر با « اعترافات » سن آگوستين شناخته مي شد تا روايت واقعي و اسناد تاريخي ؛ در حالي که در شرق اين متون به زبان هاي فارسي، سيريليک و عربي که هنوز بر روي آنها به اندازه کافي کار نشده، موجود است. اين آيين در حقيقت از افريقاي شمالي و مغرب وارد اسپانيا گرديد. گفته مي شود که در پايان سده چهارم شمار پيروان آن بسيار زياد بود. در اين باره San Jeronimo اذعان نمود که در ناحيه غربي شبه جزيره ايبري زنان نام آوري را با چشم خود مي ديده که به خواندن « گنجينه » يا کتاب ماني مبادرت مي کرده اند.

مانيگري اسپانيايي همانند ميترائيسم، در شهر مريدا به عنوان مرکز اصلي تبليغ شد و گسترش يافت. پريس سيليانو مکتب پريس سيلينانيسم را در اسپانيا بنيان نهاد که تا پايان سده چهارم ميلادي باقي بود و نقشي مهم در اسپانياي رومي – ويزيگوتي ايفا نمود. در سال 380 م . اين آيين به وسيله شوراي کليساي ساراگوسا تکفير شد. پريس سيليانو به ايتاليا گريخت و زير حمايت پاپ داماسوِ اول درآمد، اما سرانجام در سال 385م. در سن 45 سالگي به مرگ محکوم گرديد و زنده زنده در آتش سوزانده شد. البته با ورود ويزيگوت ها در سده پنجم ميلادي نهضت مذهبي مانيگري بار ديگر به ويژه در شمال غربي شبه جزيره زنده شد، اما زير فشار کليساي کاتوليک، بيش از يک سده دوام نياورد.

در اواخر سده ششم ميلادي اسپانياي ويزيگوت به گسترش سبک معماري خود مبادرت نمود که در اصل چيزي جز نقش و نگارهاي تزئيني ساساني، از جمله برگ هاي چهار پر درخت نبود که در عمل در همه بناهاي ويزيگوتي باقي مانده از آن دوران، به ويژه در نواحي مورسيا و کردوبا ديده مي شود. مارسل ديولافوآ، صاحب کتاب پنج جلدي « هنر باستاني ايران » نوشته است.[15]