جغرافیای انسانی گرجستان

از دانشنامه ملل
نسخهٔ تاریخ ‏۲۶ مهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۹:۲۱ توسط Samiei (بحث | مشارکت‌ها) (صفحه‌ای تازه حاوی « === جغرافیای انسانی === ==== ميزان جمعيت و تركيب آن ==== بر اساس برآوردهاي سازمان ملل متحد جمعيت گرجستان در سال 2008 حدود 4.630.841 ميليون نفر برآورد شده است. جمعيت اصلي گرجستان را گرجي ها تشكيل مي دهند كه 5/83 درصد از كل جمعيت را به خود اختصاص مي دهند. از ديگ...» ایجاد کرد)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

جغرافیای انسانی

ميزان جمعيت و تركيب آن

بر اساس برآوردهاي سازمان ملل متحد جمعيت گرجستان در سال 2008 حدود 4.630.841 ميليون نفر برآورد شده است. جمعيت اصلي گرجستان را گرجي ها تشكيل مي دهند كه 5/83 درصد از كل جمعيت را به خود اختصاص مي دهند. از ديگر اقوام ساكن در گرجستان مي توان از ارمنیها، آذریها، روسها، اوكرايني ها، اوست ها، آبخازي ها، كردها، يهودي ها، آشوري ها و بلاروس ها نام برد.

طي سال هاي قبل از فروپاشي شوروي تغييرات عمده اي در تركيب جمعيت گرجستان به وجود آمد. بيشترين تغييرات مربوط به جمعيت يهودي ها بود كه در اثر كسب موافقت اتحاد شوروي سابق براي مهاجرت يهوديان به سرزمين هاي اشغالي فلسطين رخ داد. تعداد يهودي هاي گرجستان در پايان سال 1989 تقريباً به نصف كاهش يافت. اگرچه تعداد يهودي هاي گرجي در طي همين دوره حدود 80 درصد افزايش يافت كه عمدتاً از ارمنستان و ساير نقاط شوروي به اين منطقه كوچ كردند. كردهاي گرجستان كه از نژاد ايراني و داراي هويت و فرهنگ خاص خود هستند، حدود 0.5 درصد از كل جمعيت جمهوري را به خود اختصاص مي دهند. افزايش بيش از حد آن ها در گرجستان به سياست هاي قومي ارمنستان و گسيل آن ها به گرجستان صورت گرفته است.

جمعيت آبخازيا

جمعيت آبخازيا را غالباً نژاد آبخازي، گرجي، ارمني و روسي تشكيل ميدهند. 1992 گرجي ها نيمي از جمعيت اين جمهوري را به خود اختصاص ـ پيش از جنگ 93 ـ داده بودند. اين در حالي بود كه آبخازها تنها كمتر از يك پنجم جمعيت آبخازيا را تشكيل مي دادند. اما در سال 1993، به دنبال يك جنگ و پاك سازي نژادي گرجي ها در آبخازيا، اكثر گرجيها و برخي از روسها و ارامنه آبخازيا را ترك كردند. در نتيجه

جمعيت آبخازيا از 500 هزار نفر در سال 1989 به حدود 200 هزار نفر در آمار سال 1994-95 كاهش يافت. به نقل از وزير همگرايي گرجستان، پس از جنگ آگوست 2008 جمعيت آبخازيا به 15000 نفر رسيده است.

اوستياي جنوبي

تا پيش از درگيري اوستيا و گرجستان حدود دو سوم جمعيت جمهوري اوستياي جنوبي را گرجيها تشكيل مي دادند. برخي از برآوردها اين تركيب را در سال 2007 چنين اعلام كرده اند: نژاد اوستیایی 45 هزار نفر و گرجي 17.5 هزار نفر. (راهنمای کشورهای مستقل مشترک المنافع و جمهوری‌های بالتیک، 1374، ص 164)

رشد جمعيت

طبق آمار سال 2007 نرخ رشد جمعيت جمهوري گرجستان 32.9 بوده است.


سابقه تاريخي و تشكيل جمعيت

سرزمين گرجستان از زمان هاي قديم مسكوني بوده است، آثار باستاني مربوط به دوره هاي سنگ، مفرغ و آهن نشان دهنده ساختارهاي زندگي قبيله اي و دوره گذرا به جامعه طبقاتي و طبقات اجتماعي است. تعداد جمعيت گرجستان در دوره هاي متفاوت داراي نوسان بوده است. براي نمونه در سده هاي 12 و 13 ميلادي در دوره شكوفايي فئوداليسم، جمعيت گرجستان به حدود 5 ميليون نفر ميرسيد. در آغار ربع دوم قرن 13 ميلادي به علت حمله خوارزمشاهيان و مهاجمان مغول، جمعيت كاهش يافت.

تجاوزات متعدد كشور را تضعيف و اتحاد دولت را در هم ريخت. گرجستان در سالهاي بعد، حتي دوره هاي بدتري را در اثناي تجاوزات متحد ترك ها تجربه كرد. لشكركشي ارتش ايران براي سركوب حاكمان متمرد، تغييراتي در ساختار جمعيت پديد آورد. در اثناي اواخر سده هاي ميانه، جنگهاي ممتد، تبعيدها و قتل عام ها، تعداد جمعيت را بطور چشمگيري كاهش داد. در پايان قرن 18 ميلادي، جمعيت گرجستان فقط به 675 هزار نفر مي رسيد. در آغاز قرن 19 ميلادي گرجستان به روسيه منضم شد. شهرك هاي ويران شده آباد و زندگي فرهنگي مردم از نو گسترش يافت. تغييرات مهم گرجستان پس از اصلاحات سرمايه داري سالهاي 1860 به وقوع پيوست، شهرك ها و روستاهاي گرجستان وارد مناسبات سرمايه داري شدند. در اثناي اين دوره جمعيت شهرك ها افزايش يافت و در شهرها طبقا ت اجتماعي جديد به ظهور رسيد. در پايان قرن 19 ميلادي جمعيت گرجستان به حدود 2 ميليون نفر رسيد. در اثناي پيروزي انقلاب اكتبر اقتصاد كشور توسعه يافت و تعداد جمعيت رو به فزوني گذاشت.

تعداد جمعيت گرجستان در اثر مهاجرت نيز افزايش يافت. همه ساله تعدادي از گرجي ها از ساير نقاط شوروي به گرجستان مهاجرت كرده و در شهرها و شهركها ساكن شدند. از طرف ديگر، تعدادي از جمعيت ثابت جمهوري، عمدتاً جوانان تحصيل كرده دانشگاهي به ساير نقاط شوروي مهاجرت كردند. 1920 افزايش طبيعي جمعيت زياد بود. براي نمونه، در سال ـ در سال هاي 40 ـ 1940 نرخ زاد و ولد بر نرخ مرگ و مير فزوني يافت و به بيش از 18 در هزار رسيد. در سال هاي سخت جنگ دوم، نرخ زاد و ولد به شدت كاهش يافت. در سال 1945 ميزان 1950 نرخ رشد به 16 در - رشد طبيعي جمعيت دوباره افزايش يافت. درسالهاي 1963 هزار رسيد كه تقريباً برابر رشد متوسط شوروي بود. در سال هاي بعد نرخ زاد و ولد به 12/ طور چشمگيري كاهش يافت و در سا ل 1967 رشد طبيع ي جمعيت گرجستان به 2 در هزار رسيد.

از ويژگيهاي ديگر جمعيت گرجستان همبستگي موجود بين جمعيت شهري و روستايي است. اطلاعات نشان مي دهد كه بسياري از تغييرات مهم اقتصادي و اجتماعي كه در جمهوري در دوره شوروي به وجود آمد، نقش مهمي در تحول جمعيت داشته است. بيش از 80 درصد از جمعيت گرجستان را گرجيها تشكيل مي دهد سكونت گرجي ها و ديگر نمايندگان اقوام غير گرجي در نقاط مختلف گرجستان، در ارتباط با شرايط تاريخي بوده است. تعداد زيادي از جمعيت ساكن در نقاط روستايي گرجستان شرقي و جنوبي را ارامنه و آذريها تشكيل مي دهد كه در اواخر دوره فئوداليسم به اين نقاط كوچانده شده اند. (بهرام امیر احمدیان، 1377، ص 107)

گروه بزرگي از ارامنه در قرن نوزدهم از تركيه به نواحي جنوبي گرجستان مهاجرت كرده و در تعداد زيادي از شهرك ها ساكن شدند. تعدادي از ساكنان روسي، عمدتاً نظامي و در قسمت جنوبي گرجستان بعضي از فرقه هايي كه توسط دولتمردان روسي مورد اذيت قرار گرفتند در اين نقطه سكونت گزيده اند. در گرجستان غربي، تركيب جمعيت، بسيار يكسان است. روستاها اغلب بطور انحصاري داراي جمعيت گرجي است.

اكثريت اوست هاي جمهوري در ناحيه تسخين والي متمركز شد ه اند. آبخازها در شمال غربي گرجستان در جمهوري خودمختار آبخازيا ساكن هستند. مليت ساكنان جمهوري خودمختار آجاريا در جنوب غربي گرجستان، گرجي است كه در دوره حكومت امپراتوري عثماني مسلمان شده اند. آن ها داراي زبان گرجي و فرهنگ آجاري هستند. امروزه آن ها به جهت پاره اي از ويژگي هاي فرهنگي و لهجه مخصوص به خود تا اندازه اي از ديگر گرجي ها متمايزند.

در دوره فئوداليسم تقسيمات گرجستان منتج به انزواي پاره اي از استان هاي تاريخي جغرافيايي شد. آميزش نزديك نسبي گرجي ها غالباً توسط حصارهاي سياسي و حتي جغرافيايي جلوگيري مي شد. كوه نشينان كه در دره هاي تنگ صعب العبور در بين كوهستان ها و صخره هاي قفقاز بزرگ سكونت داشتند، به ويژه در انزوا بودند. چنين حصارهايي سبب پيدايش گروه هاي اصيل قومي شده است. اين گروه ها به طور عمده با ويژگي هاي لهجه اي و زباني، همچنين زندگي روزمره، آداب و سنن خود، با ديگر گرجي ها متمايز شده اند. اين فرايند در پيشرفت قبايل گرجي "مگرل ها" و "سوان ها" كه بر طبق زبان ادبي گرجي، داراي لهجه محلي مربوط به خود هستند تأثير بسيار داشته است. (بهرام امیراحمدیان، 1383، ص 164)