آثار ادبیات توده در فرانسه
ادبيات توده
روح توده مکنونات خود را در ضمن آثار متعدد و متنوعي ابراز داشته است که گاهي آن را «بورژواز» مينامند و اين صفت براي مشخص نمودن جنبه معقولانه و مبتذل آنهاست. گاهي نيز صفت «گولواز» به آنها اطلاق ميشود و اين از لحاظ روح بذله گوئي و سبکسري نسبت به مباني اخلاقي و مقدسات مذهبي ميباشد. آثار ادبيات توده را ميتوان بهسه دسته تقسيم نمود: هجا ، فابل ، رومان دورنات يا قصه حيوانات.
1- هجا يا هجو گفتن: هجا در طي قرون وسطي جنبه عمومي دارد و روح هجائي تقريباً در تمامي آثار حتي گاهي بهطور غيرمترقبه نفوذ کرده است. مشهورترين هجونويسان روتبوف[31] نام دارد که قلندري بدبخت و عياش بود در اواخر عمر با ايمان گشت و آثار مبني بر زهد و تقوي از خود باقي گذاشت.
2- فابل (قصص و حکايات): استعداد و قريحه توده در فابل به طرز شاياني جلوهگر شد. فابل ها منظومههاي مضحک و خنده آوري هستند که به دست روحانيون اخراج شده، براي تفريح و خوش آيند توده بهرشته تحرير در آمده است. منظومههاي مزبور در عين حال مولد شادي و خنده طبيعي بوده و نسبت به ضعفا و خاضعين نيشدار ميباشد. بسياري از آنها از جاده نزاکت خارج شده اند.
3- رمان دور نارت يا قصه حيوانات : مجموعه هجائيهايست از داستان حيوانات که مبارزه روباه را با گرگ توصيف مينمايد. يعني در حقيقت مبارزه حيله و تدبير را با زور مجسم ميسازد. البته کليه حيوانات در اين داستان شرکت دارند و بهطور کلي رمان دورنارت تقليد مسخرهآميزي از حماسه است. در طي قرن سيزدهم جنبه هجائي اين داستانها تقويت شد و در قرن چهاردهم يک نوع «سمبوليسم» در آن وارد گشت بهطوريکه روباه، مظهر شيطان قلمداد شده که همه مردمان بايد بر ضد وي جهاد نمايند.