ادبیات کلیسا در فرانسه
ادبيات کليسا
روحانيت و علوم: در قرون وسطي کليسا پناه گاه علم و معرفت محسوب ميشود و کشيش مترادف با لفظ عالم است. بهاين مناسبت نفوذ کليسا در بسياري از آثار ادبي که بهدست روحانيون نگاشته شده مشاهده ميشود. اين نفوذ مخصوصاً در وعظ و خطابه، ادبيات آموزشي و در تئاتر بارز و آشکار گرديد.
1- وعظ و خطابه: وعظ و خطابه در اوايل قرون وسطي بهزبان لاتين ادا ميشد. سپس بهزبان عاميانه انجام گرفت و بهطور قطع خطبائي که تودههاي بزرگ را بهجهاد وادار نمودند داراي فصاحت و بلاغت سحر انگيزي بودهاند.
2- ادبيات آموزشي: کشيشان که مظهر علم و معرفت بودند براي هدايت و تعليم توده به کارهاي مختلفي دست زدند مانند رساله حيوانات- رساله اخلاقي- علم الاشيا و دائره المعارف- روش آموزشي کشيشها بسيار سخت و غير قابل هضم بوده و بهضرب سمبوليسم و اشارات انجام ميگرديد. جمادات و حيوانات بهمنزله مظاهر اصول اخلاقي و ترييتي ميباشند.
3- نمايش: روحانيون و کليسا تئاتر« پائي ين»[32] يعني تئاتر روم و يونان قديم را به عنوان مکتب منافي اخلاق محکوم کرده و تئاتر مذهبي را براي تعليم و تربيت توده جايگزين آن قرار داده بودند. بدينطريق نمايش از آئين و تشريفات مذهبي مستقل گشته و بهصورت درام ليتورژيک و درام پيامبران در آمد. اين درامها مخصوصا در شب اعياد بزرگ مذهبي نمايش داده ميشد. بزودي صحنه درام نيز از آستان قدس بهجلوي خان کليسا و سپس بهميدان عمومي مهاجرت نمود و تئاتر بهصورت نمايشهاي عمومي در آمد.
درامهاي قرن سيزدهم و چهاردهم بهنام «ميراکل»[33] معروفند و عموماً درامهاي کوتاه و پاكيزه ميباشند که معجزات و کرامات حضرت مريم يا اولياي ديگر را نمايش ميدهند. درام مذهبي در قرن پانزدهم «ميستر»[34] ناميده ميشود و به وسيله آن تاريخ مذاهب بشر از روز خلقت و از روي کتاب مقدس و نيز سنن و روايات و افسانههاي ملي نمايش داده ميشود. اين طرز نمايش تا سال 1548 متداول بود و از آن تاريخ بهموجب حکم «پارلمان» منسوخ و متروک گشت.
تئاتر کوميک : تئاتر کوميک از توده ملت سرچشمه گرفته است منشاء حقيقي آن به کليسا يعني بهدستههايي مربوط مي شوند که کشيشهاي درجه پايين در بعضي از ايام سال در «ساکريستي» راه ميانداختند. در طي قرن سيزدهم دو پي يس کوميک نگاشته شده است. در قرن پانزدهم تئاتر کوميک توسعه يافت و بهصورتهاي سه گانه ذيل در آمد: «فارس»[35] که منظور نهائي آن تنها خنده بيظرافت ميباشد. «موراليته»[36] که در ضمن خنده پندي ميآموزد و «سوتي »[37] که منظور سياسي دارد. در اين زمينه شاهکاري به عنوان «پاتلن»[38] از قرون وسطي بهيادگار مانده که نگارنده آن ناشناس است.