مطبوعات در عراق
مطبوعات در عراق
روند مطبوعات در عراق در دورههاي سياسي مختلف متفاوت و تاثيرگذاري آن در فرآيند تشکل افکار عمومي نيز نابرابر بوده است. در يك بررسي تاريخي ميتوان گفت که چاپخانه براي اولين بار در سال 1856 در دوران محمد رشيد پاشا حاکم عثماني عراق از ايران وارد شهر کربلا شد و در سال 1866 چاپخانه سنگي تبريزي نيز از ايران توسط ميرزا عباس به عراق انتقال يافت و کار چاپ کتاب را آغاز کرد. [17] در سال 1859 چاپخانهاي توسط مبلغان مسيحي دومنيکان به شهر موصل آورده شد و اين مبشران ديني براي گسترش کار خود در مراحل بعدي دو چاپخانه بزرگ ديگر نيز در اين شهر تاسيس کردند.[18] در دوران حاکميت مدت پاشا والي اصلاح طلب عثماني بر عراق، چاپخانه ولايت (الزوراء) از فرانسه خريداري شد و در بغداد نصب گرديد و در همان دوران چاپخانه دومي به نام الفيلق يا چاپخانه نظامي تاسيس شد. آقاي احمد مدحت افندي مدير چاپخانه ولايت اولين روزنامه محلي عراق در دوران عثماني را تحت عنوان الزوراء در آغاز قرن بيستم منتشر کرد. [19]
با بر پايي دولت ملي عراق در سال 1921 خريد چاپخانه جديد در دستور کار دولت قرار گرفت و در سال 1926 چاپخانه مدرن و بزرگي از اروپا خريداري شد و به چاپ و زنده کردن ادبيات و فرهنگ بومي پرداخت.[20] در سال 1932 برخي از جوانان عراقي که به تازگي به کمونيسم گرايش پيدا کرده بودند، روزنامه الاهالي را تاسيس کردند. سر دبير اين روزنامه عبدالقادر اسماعيل بود و اين روزنامه نقطه نظرهاي مارکسيستها، ليبرالها، سوسياليستهاي فابيني، و اصلاح طلبان را منعکس ميکرد. [21] با تاسيس اين روزنامه جهش بزرگي در مطبوعات عراق رخ داد و در زمينه کيفيت تفکر سياسي و در عمق و وسعت نظراتي که به خوانندگان ارائه ميشده، تحول قابل توجي بوجود آورد.
پس از جنگ جهاني دوم روزنامه الاهالي بعنوان ارگان حزب دمکراتيک ملي نمايان شد و از آزادي سياسي، دمکراسي پارلماني و سوسياليزم نوين حمايت ميکرد.[22] در سال 1946 نشريه جناح مخالف به نام «لواء الاستقلال» ارگان حزب استقلال به مطبوعات آن دوره پيوست. «لواء الاستقلال» که سر دبير آن فائق السامرائي بود، نشريه اي ضد امپرياليستي بود و نظرات مستقل و پان عربيسم را منعکس ميکرد.[23] در سال 1946 کامل چادرچي رئيس حزب ملي دمکراتيک و صاحب امتياز روزنامه صوت الاهالي به خاطر سر مقاله چاپ شده در مورخ 15/7/1946 محاکمه گرديد و همزمان عزير شريف از نويسندگان روزنامه «صدي الدستور» با اتهام مشابهي محاکمه و هر دو روزنامه تعطيل گرديد.[24] در اين دوره هر گونه مخالفت با سياستهاي ارشد العمري نخست وزير وقت در سرکوب کارگران چاپخانهها با واکنش شديد دولت روبرو ميشد و در اين دوره همه مطبوعات ملي بسته شدند و تنها دو روزنامه «العالم العربي» و «الاخبار» باقي ماند که دولتي بودند و ديدگاه هاي دولت را منعکس ميکردند.[25]
مطبوعات در دوران جمهوري که از سال 1958 آغاز گرديد، از آزادي بيشتري برخوردار بود و از قيد و بندهاي مختلف اجتماعي آزادتر شدند. سياستهاي باز مطبوعاتي تا نيمه دهه هفتاد ادامه داشت و به رغم اينکه حزب بعث در سال 1968 به قدرت رسيد ولي به علت ضرورتهاي ائتلاف و تشکيل جبهه ملي پيشرو و آشتي با ديگر احزاب سياسي بويژه كردها، سياستهاي باز و چند صدائي در مطبوعات را تداوم بخشيد. رژيم بعثي در اين دوره هويت و ماهيت فکري همه نويسندگان مطبوعات را شناسايي کرد و طي يک رفتار کاملا امنيتي همه آنها را بازداشت کرد و بسياري از آنان را پس از شکنجه به اعدام محکوم کرد. از اواسط دهه هفتاد تقريبا همه مطبوعات دولتي و تحت کنترل حزب بعث در آمدند و همه کارکنان اين بخش در جهت توجيه ماجراجوئيهاي نظام صدام حسين و ستايشگري از آن فعاليت داشتند.
در دوران حاکميت رژيم صدام حسين عرصه روزنامه نگاري محدود به چند روزنامه بود که عبارتند از روزنامه دولتي «البعث» ارگان حزب حاکم و «الجمهوريه» و «الثوره» که ارگان وزارت اطلاع رساني بود. مهمترين مجله دولتي اين دوران مجله« الف ـ باء» بود که به عنوان مجله سياسي منتشر ميگرديد. در دهه آخر حاکميت حزب بعث، عدي صدام حسين فرزند ارشد سر کرده عراق با بسط سلطه خود بر اين بخش چند رسانه دولتي ديگر راهاندازي کرد که مهمترين آنها روزنامه «بابل» بود.
با سقوط نظام صدام حسين در سال 2003 تحول بسيار بزرگي در عرصه مطبوعات صورت گرفت و باز شدن فضاي مطبوعاتي در اين دوره به پيدايش دهها بلکه صدها روزنامه و مجله گرديد که هر کدام نمايندگي فکري يک جريان سياسي را بر عهده داشت. البته اين تحول گرچه در بعد کمي به افزايش تنوع مطبوعات انجاميد اما در بعد کيفي تحول چشمگيري به وجود نياورد. بسياري از مطبوعات داراي ويژگي هاي حرفه اي و تحليل هاي متقن و چارچوبهاي علمي نبود و شايد به همين علت در اين دوره باز و بسته شدن سريع بسياري از مطبوعات بعنوان پديدهاي نو نمايان شد.
مطبوعات و رسانههای مکتوب، بهویژه روزنامهها، در عراق پس از صدام نقش مهمی در اطلاعرسانی و شکلدهی به افکار عمومی ایفا میکنند. در اینجا به برخی از مهمترین این رسانههای مکتوب اشاره میشود. روزنامه« الصباح» یکی از مهمترین و پرتیراژترین روزنامههای دولتی عراق است که به پوشش اخبار داخلی و بینالمللی میپردازد. این روزنامه بهعنوان رسانه رسمی دولت، در انتشار اخبار و مواضع رسمی کشور نقش بسزایی دارد. «الزوراء» نیز نخستین روزنامه عراقی است که در سال ۱۸۶۹ میلادی منتشر شد و بهعنوان پایهگذار رسانههای مکتوب در عراق شناخته میشود. این روزنامه نقش مهمی در تاریخ رسانههای عراق داشته و به مناسبت تأسیس آن، روز ۱۵ ژوئن بهعنوان روز رسانه ملی عراق نامگذاری شده است.
«الزمان »یکی از روزنامههای پرشمارگان عراق است که به پوشش گسترده اخبار سیاسی، اقتصادی و فرهنگی میپردازد. این روزنامه با تحلیلهای جامع و گزارشهای میدانی، تأثیر قابلتوجهی در شکلدهی به افکار عمومی دارد.« المراقب العراقی» از دیگر نشریات مهم عراق است که به مسائل سیاسی و اجتماعی میپردازد. این روزنامه با تمرکز بر تحلیلهای سیاسی و پوشش اخبار مهم، در میان خوانندگان عراقی جایگاه ویژهای دارد. «المدی »یکی از روزنامههای معتبر عراق است که توسط یکی از بزرگترین مؤسسات فرهنگی-رسانهای منتشر میشود. این روزنامه با پوشش اخبار فرهنگی و هنری، بهویژه در حوزه ادبیات و هنر، نقش مهمی در ترویج فرهنگ در جامعه عراقی ایفا میکند. این رسانههای مکتوب با ارائه اخبار و تحلیلهای متنوع، نقش مهمی در اطلاعرسانی و آگاهیبخشی به جامعه عراقی دارند و هر یک با رویکردهای خاص خود، به تنوع و پویایی فضای رسانهای این کشور کمک میکنند.