هنر در کردستان عراق
هنر در کردستان عراق
علی اکبر اسدی
هنر بخش مهمی از فرهنگ عمومی در کردستان عراق است. در جستجو برای یافتن نخستین بارقههای هنرهای زیبا در کردستان عراق، سلیمانیه و اربیل اصلی ترین نقش را داشتند. هر چند سلیمانیه چندان قدمتی ندارد و توسط بابانها در سال 1784 تأسیس شده است، اما نقشی بسیار اساسی در رابطه با زندگی سیاسی، ادبی، هنری و اجتماعی کردها ایفا کرده است. در مقابل، اربیل شهری قدیمی است که با قلعه تاریخیِ آن شناخته شده است. سابقه نقاشی در سلیمانیه به بیش از نود سال پیش و زمانی که گروهی از نقاشان ایرانی از این شهر دیدن کردند بازمی گردد. همچنین در سلیمانیه باغی به نام باغ ملت بود که هنرمندان در آن گرد هم می آمدند و آثار خود را به یکدیگر و به مردم نشان می دادند. در عین حال اربیل نقش مرکزی را در هنر کردستان دارد، بخشی از هنرمندان در آنجا با انگیزه توسعه هنر فعالیت میکنند از جمله جواد رسول ناجی، اسکندر جامباز، منیر قصاب و سلیمان شاکر؛ اما در سلیمانیه عثمان بیگ از نخستین هنرمندانی بود که در حدود سال1900 آغاز بهکار نمود و اگرچه هیچ یک از کارهای او باقی نمانده است، اما در نوشته های بسیاری از نویسندگان عرب از جمله جبرا ابراهیم جبران در کتاب «سیل و آزادی» از او یاد شده است. پس از عثمان بیگ، هنرمندی از سلیمانیه به نام حسن فلاح آغاز بهکار کرد که از قدیمی ترین آثار وی می توان «جنگ دره باریک بازیان» در سال 1919 را نام برد. در کرکوک نیز، نمایشگاه هنرمندی به نام عزیز سالم در سال 1953 در کافه یدالله بهعنوان آغاز هنرهای زیبا در نظر گرفته میشود. پس از وی هنرمندانی چون احمد کاکه سور، مدحت کاکی، آری بابان، قاضی محمد و گارا رسول در توسعه هنرهای زیبا در کرکوک سهم بسزایی داشتند. در زمینه هنر، تأثیر شخصیت هایی چون حسین مکریانی (1974- 1890) در کردستان فراموش ناشدنی است. او اولین کسی است که در هنر گرافیک در کردستان عراق شروع بهکار کرد. همچنین وی صاحب اولین کتاب هنر است که در سال 1943 با نام گراور و عکاسی منتشر شد. در این میان بدیع باباجان (1923- 1996) نخستین فردِ کرد بود که از مؤسسه هنرهای زیبای عراق فارغ التحصیل شد. علاوه بر باباجان تعداد دیگری از هنرمندان کرد در بغداد فارغالتحصیل شدند. از جمله خالد شوقی که در سال 1958 برای طراحی دکور تلویزیون به ایتالیا اعزام شد.[i]
هنر در کردستان عراق نقشی حیاتی در شکلگیری، تقویت و انتقال هویت ملی کردها دارد و از عناصر مهم فرهنگ عمومی این منطقه محسوب میشود. هنر کردی در قالبهای موسیقی، ادبیات، نقاشی، تئاتر، سینما و موزههای فرهنگی به بیان تجربیات تاریخی و فرهنگی مردم کردستان پرداخته است. موسیقی کردی یکی از مهمترین عناصر فرهنگی است که حوادث تاریخی، حماسههای ملی، و احساسات اجتماعی را بازتاب میدهد. سبکهای مختلف موسیقی کردی عبارتند از: موسیقی حماسی که داستانهای تاریخی و مبارزات کردها را روایت میکند؛ موسیقی عرفانی و صوفیانه که به نقش تصوف در هویت کردی اشاره دارد و؛ موسیقی انقلابی که در طول قرن بیستم و بهویژه در دوران مبارزات سیاسی کردها توسعه یافت. هنرمندان کردی مانند حسن زیرک، شوان پرور و مظهر خالقی از طریق موسیقی خود در گسترش هویت ملی کردی تأثیرگذار بودهاند. در دهههای اخیر، سینمای کردی بهعنوان یک پلتفرم مهم برای بیان هویت و تجربیات کردها مطرح شده است. تئاتر کردی نیز از دوران معاصر رشد کرده و موضوعاتی همچون مقاومت، تبعید و مشکلات اجتماعی کردها را نمایش داده است.[ii]
موسیقی کردی یکی از عناصر مهم فرهنگی است که بیشتر بر اساس داستانهای تاریخی، عشق، مقاومت و مبارزه است. موسیقی کردی بخش مهمی از فرهنگ کردها است و شامل انواع مختلفی از موسیقیهای سنتی و مدرن میشود. سازهای سنتی مانند دیوان(شبیه به سهتار)، دهل و سرنا، تنبور و شمشال، دف و دودوک در موسیقی کردی استفاده میشوند. موسیقی کردی اغلب با موضوعات عاشقانه، حماسی و مقاومت همراه است. رقصهای سنتی کردی مانند ههلپهرکی و چوپی نیز بخشی از مراسم و جشنهای کردها هستند. این رقصها معمولاً به صورت گروهی اجرا میشوند و نمادی از وحدت و همبستگی اجتماعی هستند.[iii]
کُردهای عراق، موسیقی را هنر ملی خود میدانند و بیش از هنرها و رفتارهای فرهنگی دیگر به آن اهمیت میدهند. آنها موسیقی را بخشی از هویت فرهنگی-تاریخی خود تلقی میکنند و آن را یکی از فاکتورهای اثبات متمایز بودن، میدانند. مردم کُرد عراق، برای اثبات تمایز خود با ملتهای فارس، عرب و ترک، همیشه به موسیقی پناه میبرند. کُردهای عراق از طریق موسیقی مقامی و مقامهای کُردی، هم خود را از دیگران متمایز میکنند و هم به دنبال تفهیم هویت تاریخی خود هستند. کُردها برای جلوگیری از تلفیق مقامات و حفظ هویت موسیقایی و فرهنگی خود، با تمام وجود سعی در تفکیک مقامات خود از دیگران دارند. در شهر کرکوک که مهمترین مرکز مقام و موسیقی مقامی در کردستان عراق است، تمامی موسیقیدانان در تعیین مقامهای کُردی و معرفی و آموزش آنها حساسیت خاصی دارند و هرگز اجازه نمیدهند شیوهی اجرای مقامات عربی و تُرکی بر مقامات کُردی تأثیر بگذارد. برخی از موسیقیدانان، بهدلیل احساسات ناسیونالیستی شدید، حتی سعی دارند تا بهجای استفاده از واژهی مقام، اصطلاحات کُردی را جایگزین کنند. موسیقیدانان، برخی از مقامات کُردی مانند سَفر، اهللوَیسی، خاوکَر و غیره که نامهای کُردی دارند را وجه تمایز خود با بقیه میدانند؛ برخی از مقامات که در موسیقی کُرد، عرب، تُرک و فارس نامهای مشترکی دارند، از نظر مجریان آنها، لحن متفاوتی دارند که هویتی مستقل را برایِشان ایجاد میکند.[iv]
شعر و ادبیات کردی نیز همواره یکی از ستونهای اصلی هویت فرهنگی کردستان عراق بوده است. نویسندگان معاصر با پرداختن به موضوعاتی مانند جنگ، مهاجرت، نابرابری و هویت، در حال تغییر چشمانداز فرهنگی منطقه هستند. هنرهای تجسمی و تئاتر در اقلیم اهمیت خاص خود را دارند و به ابزارهای جدیدی برای نقد اجتماعی و سیاسی تبدیل شدهاند. نمایشنامهها و آثار هنری که به موضوعات حساس مانند حقوق زنان، آزادی بیان و فساد سیاسی میپردازند، گاهی با سانسور و مخالفت روبهرو میشوند.[v]
کردها در صنایع دستی مانند فرشبافی، گلیمبافی و سفالگری مهارت دارند. فرشها و گلیمهای کردی به دلیل طرحها و رنگهای منحصر به فردشان شناخته شدهاند. ضمن اینکه هنرهای تجسمی کردی نیز در قالب نقاشی، مجسمهسازی و خوشنویسی توسعه یافتهاند. هنرمندان کردی اغلب از موضوعات مرتبط با تاریخ، مقاومت و فرهنگ کردی در آثار خود استفاده میکنند.[vi]
[i] پروین بابایی، رویکردهای نقاشی معاصر در کردستان عراق، مجله ویستا، (14 اسفند 1403)، قابل دسترسی در:
https://vista.ir/w/a/21/eegxp
[ii] Autumn Cockrell-Abdullah, Constituting Histories Through Culture In Iraqi Kurdistan, Zanj: The Journal of Critical Global South Studies, Volume Two, Number One, 2018, pp. 66-80.
[iii] ibid
[iv] محمد اشکان نظری، هویت، ناسیونالیسم و موسیقی در کردستان عراق، نشریه تحقیقات جدید در علوم انسانی ، دوره سوم، شماره یک، زمستان 1395، صص 184-185.
[v] Isabel Käser and Houzan Mahmoud, Art and Activism in Iraqi Kurdistan: Feminist Fault Lines, Body Politics and the Struggle for Space, LSE Middle East Centre Paper Series | 70, September 2023, pp.6-25.
[vi] [vi] Leezenberg, M., op.cit.