تحولات اجتماعی چین در یک قرن گذشته
تحولات اجتماعی چین در یک قرن گذشته
تغییر و تحولات اجتماعی، مجموعهای از جابه جایی و دگرگونیهایی است که در طول یک دورهی تاریخی و طی یك یا چند نسل، در شیوهی زندگی و ارزشهای اخلاقی، فرهنگی و اجتماعی یک جامعه و یک ملت رخ میدهد. این تغییرات معمولا، ناشی از عوامل و متغییرهای مختلف نیروهایی است که زاییدهی شرایط داخلی و خارجی هستند و همچون سیلی بنیان کن، دگرگونیهایی را در ارزشها، نگرشها و باورهای اجتماعی یک ملت به وجود میآورند. اغلب جوامع بشری در مقاطعی از تاریخ حیات خود، ناگزیر با این نوع از تحولات روبه رو شده و میشوند، ولی عمق و میزان این تغییرات بستگی به شرایط زمانی، مکانی، فرهنگی، و شدت و ضعف عوامل درونی و بیرونی حاکم بر آن جامعه و ملت دارد. جامعهی چین نیز در طول حیات طولانی خود با تغییرات و تحولات اجتماعی فراوانی روبه رو شده است که در این مقال مجال پرداختن به همهی آنها نیست. لذا، در این نوشته صرفا به تحولات اجتماعی پدید آمده در یک قرن اخیر در این کشور که از موارد مشابه قبلی سریعتر، پردامنهتر، عمیقتر و همه جانبهتر بوده است پرداخته میشود.
بهطور کلی، جامعهی چین در یکصد سال اخیر سه دورهی مهم تحول اجتماعی را پشت سر گذاشته است که میتوان آنها را بهصورت زیر تقسیم بندی کرد: دورهی نخست از سال1911میلادی، همزمان با سقوط سیستم امپراتوری و تأسیس نظام جمهوری آغاز و تا سال1949میلادی، و روی کار آمدن نظام کمونیستی در چین ادامه داشته است. دورهی دوم از سال 1949 شروع و تا 1979میلادی، سال اجرای سیاست اصلاحات، ادامه مییابد. دورهی سوم که از سال1979میلادی آغاز شده، همچنان به روند تحولاتی خود ادامه میدهد. ویژگیهای هر کدام از این دورهها، تابع شرایط و موقعیت جامعهی چین در عرصهی داخلی و خارجی بوده است. اما آنچه که باعث تغییر اساسی در ساختار اجتماعی و بهوجود آمدن قشربندی اجتماعی جدید در جامعه شده و وضعیت اکثریت مردم را از نظر میزان رفاه مادی و زندگی اجتماعی تغییر داده و جامعهی بزرگ روستایی را به دومین اقتصاد بزرگ جهان تبدیل کرده، تحولات دورهی سوم از سال1979 میلادی است. آنچه در پی میآید، اشاره به برخی از تغییر و تحولات صورت گرفته در این دوره است.