ساده سازی و استاندارد سازی زبان چینی

از دانشنامه ملل
نسخهٔ تاریخ ‏۱۵ اکتبر ۲۰۲۳، ساعت ۲۱:۴۱ توسط Samiei (بحث | مشارکت‌ها) (صفحه‌ای تازه حاوی « == ''ساده سازی و استاندارد سازی زبان چینی'' == از دوران سلسله­ی چینگ، تلاش زیادی برای همسان­سازی زبان و فرهنگ اقوام مختلف در این کشور صورت گرفت تا از این طریق هویت و زبان واحد و وحدت ملی ایجاد شود، اما به دلیل عدم همراهی اقوام و بدنه­ی اصلی و اکثری...» ایجاد کرد)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

ساده سازی و استاندارد سازی زبان چینی

از دوران سلسله­ی چینگ، تلاش زیادی برای همسان­سازی زبان و فرهنگ اقوام مختلف در این کشور صورت گرفت تا از این طریق هویت و زبان واحد و وحدت ملی ایجاد شود، اما به دلیل عدم همراهی اقوام و بدنه­ی اصلی و اکثریت نژاد خَنِ جامعه­ی چین که با حاکمیت اقلیت منچو بر این سرزمین موافق نبودند، توفیقی در این زمینه حاصل نشد. در اوایل قرن بیستم نیز برخی از روشنفکران چینی دلیل اصلی عقب ماندگی کشور چین را زبان گفتاری و نوشتاری زبان سخت و پیچیده­ی چینی دانسته و پیشنهاد کنار گذاشتن آن جایگزین کردن کاراکترهای چینی با حروف الفبا داشتند. به همین دلیل برای چندین دهه زبان اسپرانتو که فکر می­شد جایگزین مناسبی برای زبان چینی است، در این کشور تبلیغ می­شد. اگرچه این تلاش­ها در آن زمان به نتیجه نرسید، ولی با کوشش طرفداران جنبش چهارم در ماه مه1919دو تغییر عمده در زبان نوشتاری به وجود آمد که یکی نوشتن از چپ به راست به جای از بالا به پایین بود و دیگری ساده سازی آن از طریق حذف برخی از کاراکترها. این هدف در زمان حاکمیت حزب کمونیست نیز تعقیب و تا حدودی با موفقیت همراه بوده است.

شورای دولتی چین در سال1956میلادی، مقرراتی تحت عنوان«استاندارد سازی زبان چینی» به تصویب رساند که براساس آن لهجه­ی پکنی ماندارین یا پوتونگ­خوا[1]، لهجه­ی رسمی و استاندارد در سرتاسر کشور شناخته شده و مدارس و دانشگاه­ها و مطبوعات و رادیو تلویزیون موظف شدند از این لهجه استفاده کنند[i]. برای تحقق این هدف مجددا در سال1998 دولت سومین هفته از ماه سپتامبر هر سال را هفته­ی گسترش لهجه­ی پوتونگ­خوا اعلام و همه ساله برنامه­های مختلف تشویقی و اجباری زیادی برای جا انداختن این لهجه به مورد اجرا گذاشته می­شود. باتوجه به اهمیت موضوع، کنگره­ی خلق چین بار دیگر در سال2000میلادی قانون زبان عمومی چین را به تصویب رسانده و بدین طریق استاندارد سازی زبان پوتونگ­خوا جایگاه قانونی پیدا کرد. طبق این قانون، مراکز و نهادها و کارکنان دولتی، ملزم به استفاده از لهجه­ی پوتونگ­خوا بوده و یکی از شرایط استخدام و اشتغال در نهادهای دولتی گذراندن آزمون زبان پوتونگ­هوا اعلام گردید، اگرچه در کنار این زبان اقوام و ساکنان مناطق مختلف می­توانند از زبان و لهجه­ی محلی خود استفاده و برای گسترش آن تلاش نمایند. طبق یک نظر سنجی نمونه­ای که در سال2004 از میان470هزار نفر از مناطق مختلف صورت گرفت، در 80درصد از شهرهای بزرگ و متوسط، زبان پوتونگ­خوا محبوبیت پیدا کرده است، اگرچه هنوز 47درصد مردم قادر به تکلم به این زبان و لهجه نیستند. به هرحال، دولت در نظر دارد تا نیمه­ی قرن بیست و یکم پوتونگ­خوا را زبان و لهجه­ی اصلی سراسر چین بنماید.

البته ميان زبان شناسان و ادباي چيني، در خصوص ساده سازي هرچه بيشتر كاراكترهاي چيني دو نظريه­ي متفاوت وجود دارد. برخي معتقدند براي آسان كردن آموزش و فراگيري اين زبان، بايستي تمامي علايم و نویسه هايي كه بر صعوبت آن مي­افزايد را حذف كرد. حتي برخي پا را فراتر گذاشته و مي­گويند كه بخش عمده­اي از كاراكترهاي كنوني نيز بايستي براي همسان سازي زبان چيني با زبان­هاي بين المللي حذف شوند، ولي گروهي نيز به شدت با هرگونه دست­كاري در نویسه­ها و حذف و ساده سازي آن مخالفت كرده و اين عمل را نوعي اقدام انتحاري براي زبان و خط و لهجه­های مختلف چيني كه داراي سابقه­ي هزاران ساله است، مي­دانند. اين گروه استدلال مي­كنند كه با اين اقدام نسل­هاي آينده با آثار و ادبيات غني و كهن چيني كه هميشه مايه­ي مباهات مردم چین بوده، غريبه خواهند شد و نوعي قدرناشناسي نسبت به تلاش­ها و زحمات نياكان، و محروم ساختن نسل­هاي آينده از ذخاير فرهنگي و تمدني چين و مخالفت با سیاست کلی تنوع قومی و فرهنگی کشور چین خواهد بود. (Dali L. Yang,2007) تلاش برای ساده کردن زبان نوشتاری اگرچه موفقیت­های زیادی برای فراگیران، به ویژه زبان آموزان خارجی، داشته است، ولی موجب شده کسانی که به سبک جدید تحصیل کرده­اند، از خواندن و درک متون گذشته عاجز باشند و کتاب­های منتشره در چین برای ساکنان هنگ­کنگ و ماکائو و تایوان و سایر مناطقی که هنوز از خط قدیمی چینی استفاده می­کنند دشوار و حتی امکان ناپذیر شود.

در مورد تعداد این نویسه ها اقوال متعددی وجود دارد. به نظر می­رسد چینی ساده شده در حدود ۱۱۰۰۰ کاراکتر داشته باشد. معروف است كه با یادگیری۳۵۰۰ کاراکتر، خواندن ۹۰درصد از مطالب روزنامه­ها و زیرنویس فیلم­ها و کتاب­های غیر تخصصی امکان پذیر مي­شود. برای خواندن ۱۰درصد باقي مانده فرد باید حدود۸۰۰۰ کاراکتر ديگر را بیاموزد. البته خواندن كاراكترها به معنای فهمیدن آن­ها نیست! چون دو کاراکتر که دو معنای غير مرتبط دارند، در کنار هم کلمه­ي جدیدي را  تشکیل می­دهند که معنای آن لزوما با هیچ یک از معاني پيشين ارتباطي ندارد.


[1] - Putonghua.


[i] - این در حالی است که در این کشور بیش از 80 زبان و لهجه رایج است که همه با هم تفاوت دارند.