موقعیت زبان فارسی در چین معاصر
موقعیت زبان فارسی در چین معاصر
از اوایل قرن بیستم، با فروپاشی نظام امپراتوری در چین و ایجاد جمهوری چین که همزمان با نهضت مشروطه طلبی در ایران بود، دور تازهای از فعالیتها برای آشنایی میان ایران و چین آغاز شد که متأسفانه به دلیل درگیر شدن چین در جنگهای داخلی و تجاوز ژاپن به این کشور که سرتاسر نیمهی نخست این قرن را به خود مشغول کرد، این تلاشها راه به جایی نبرد. اما پس از استقرار جمهوری خلق چین در سال1949، و در اواسط دههی1950ميلادي که رابطهی سیاسی میان ایران و چین به دلیل روی کارآمدن حزب کمونیست در این کشور قطع شده بود، یکی از اساتید تاريخ بخش شرقشناسي دانشگاه پكن به نام پروفسور جی شیانلین كه خود زبان فارسي را در دانشگاه كمبريج ياد گرفته بود، اولين دورهی آموزش زبان فارسي را با يازده دانشجو در دانشگاه پكن آغاز كرد. در سال1960، از آن يازده نفر تنها 4 نفر مدرك تحصيلي(کارشناسی) خود را در رشتهی زبان و ادبيات فارسي اخذ نمودند و در همان دانشگاه تدريس زبان فارسي را پيگرفتند. (اسماعیل پور، 1385)
با گسترش روابط سياسي میان ايران و چين در اوايل دههی1970،(آغاز مجدد روابط بین دو کشور در سال 1971میلادی) از همين فارغالتحصيلان به عنوان مترجم در سفرهاي ديپلماتيك استفاده شد و اين گونه بود كه آموزش زبان فارسي در چين، از ميانهی دههی1970و پس از بيست سال تجربهی آموزش مستقل در اين كشور، از حمايت دولت وقت ايران نيز برخوردار شد. پس از انقلاب اسلامي نيز آموزش زبان فارسي در كشورهاي مختلف مورد حمايت دولتهاي وقت قرار گرفت و تلاش اساتيد برجستهی كشور همچون آقایان دكتر شهيدي، دكتر ستوده، دكتر دبيرسياقي و ذيبح الله صفا در تشويق و حمايت از ايرانشناسان و مدرسان زبان فارسي در چين قابل توجه و تقدير بوده است. ترجمه شاهكارهاي ادبي زبان فارسي به زبان چيني شامل شاهنامه فردوسي، مثنوي مولوي، بوستان و گلستان سعدي، رباعيات خيام، ديوان حافظ و نگاشتن فرهنگ لغت فارسي به چيني و بالعكس حاصل تلاشهاي اساتيد چيني و حمايت و همكاري اساتيد ايراني زبان و ادبيات فارسي است. (فرازی ، 1391)
حال كه بيش از نيم قرن از آغاز آموزش زبان فارسي بهصورت آكادميك در چين ميگذرد، به نظر ميرسد علاقه و تلاش دولتمردان، زبانآموزان و مدرسان در اين كشور، حمايتهاي علاقهمندان به فرهنگ و ادب فارسي در بدنهی دولت و مراکز آموزش عالی ايران از طريق رايزنيهاي فرهنگي و اعزام اساتید مجرب و پيگيري مفاخر علمي و فرهنگي كشورمان، شرايط به گونهاي رقم خورده كه آموزش زبان فارسي در چين، برخلاف خیلی از کشورهایی که به صورت سنتی زبان فارسی در دانشگاههای آنها رواج خوبی داشت و تدریس میشد ولی اکنون درحال افول و تنزل است، از وضعيت نسبتا خوب و روبه رشدی برخوردار است. وجود مراكز مختلف آموزش زبان فارسي در دانشگاههاي پكن، شانگهاي و چند دانشگاه ديگر كه اخيرا تفاهمنامههاي همكاري ميان دانشگاههاي ايراني و چيني منعقد شده است، در كنار پژوهشگاه فرهنگ ايران در دانشگاه پكن كه از سال1991به فعاليت خود مشغول است، آموزشهاي پراكنده و مقطعي زبان فارسي در دانشگاه نظامي لویانگ و دانشگاه راديو و تلويزيون چين، سبب شده تا امروز در بسياري از مراكز دولتي چين از وزارت خارجه و وزارت بازرگاني گرفته تا راديو چين، نيروهايي متخصص و آشنا به زبان فارسي حضور داشته و روابط همه جانبهی دو كشور را تسهيل و تسريع ميكنند. وجود مراكز متعدد ايرانشناسي در چين و تأسيس مراكزي جديد خبر از تخصصي شدن حوزهی مطالعات ايران در این کشور ميدهد. (سابقی،1390: 265)