راهبرد تهاجمی مسیحیت انجیلی در چین در قرن 21
براساس مقالهای به قلم نیکلاس دی. کریستف منتشره در مجلهی نیویورک تایمز به تاریخ 26 ژوئن 2006، «اگرچه چین فعالیت مسیونرهای خارجی را در این کشور ممنوع کرده و برخی از فعالان آنها را دستگیر و محاکمه و زندانی میکند، ولی مسیحیت در این کشور درحال رشد و شکوفایی است.» اغلب این رشد در کلیساهای غیرقانونی و زیرزمینی خانگی صورت گرفته است. با آغاز هزارهی سوم این رشد از روستاها به شهرها منتقل شده و در میان نخبگان علمی و اقتصادی توسعه مییابد.
برخی پیش بینی کردهاند که تا دو نسل بعد مذهب اصلی در چین مسیحیت خواهد بود، و در قرن بیست و یک، رویکرد چین همان رویکرد به مسیحیت انجیلی خواهد بود که اروپا از قرن 8 تا 11 میلادی و آمریکا در 200 سال گذشته قرار داشت. در قرن 19 و 20 برخی از رادیکالهای مسیحی فکر میکردند، ممکن است ارتش مسیحیت آفریقایی جهان اسلام را تحت فشار قرار دهد، در حالیکه اینک بزرگترین خطر برای جهان اسلام، ارتش مسیحیت شرق آسیا، بهویژه چین است که به سمت غرب درحال حرکت است.
براساس اطلاعات منتشره از سوی آمار جهانی مسیحیت، اینک در چین 111میلیون مسیحی زندگی میکنند که 90درصد آنها را پروتستانها و انجیلیها تشکیل میدهند. این جمعیت عظیم نو ظهور، برخلاف کاتولیکها که حضور تاریخی در چین داشتهاند، به شدت درحال رشد و گسترش است. با جلوگیری از ورود آنان به کلیساهای رسمی، پیروان به خانهها و جلسات زیرزمینی خانگی کشانده میشوند. شمار اعضای این حرکت پنهانی اینک از تعداد 75 میلیون اعضای حزب کمونیست چین بیشتر شده و در نسل بعدی قویترین جامعه را شکل خواهند داد. در حالی که کاتولیکها باصبر و حوصله و تحت حمایت دولت«انجمن میهن پرستان کاتولیک»، به رهبری کشیشهای منصوب شده از سوی دولت برای استقلال از واتیکان تلاش میکنند، گروههای انجیلی ساختاری ندارند که تحت فشار دولت قرار گیرند و مقامات عالیرتبهی کلیسایی ندارند که مجبور باشند برای حفظ جایگاه آنها با دولت کنار بیایند. منتظر اصلاحات قانونی برای پیشبرد تبلیغاتشان هم نیستند، و لذا با قدرت تمام به انجیلی کردن اقشار مختلف جامعه، بهویژه نخبگان، نوکیسهها و جوانان، در شهرها میپردازند.
بی پرواترین و رؤیایی ترین شعار آنان حمل انجیل به فراتر از مرزهای چین و از مسیر ابریشم و از طریق سرزمینهای اسلامی«بازگشت به اورشلیم» است. برخی از گروههای انجیلی چینی معتقدند، در طول 2000 سال گذشته، حرکت انجیل از اورشلیم به سمت آنتالیا و از آنتالیا به اروپا و آمریکا و از آمریکا به شرق آسیا و چین صورت گرفته است. حالا نوبت به آنها رسیده که این وظیفهی مقدس را با حمل آن به سمت اورشلیم ادامه داده و این دایره را با عبور از سرزمینهای مسلمانان و رساندن به بیت المقدس به انجام رسانده و تکمیل کنند. اگر این امر محقق شود، پیام انجیل به تمام دنیا رسیده است.
این گروه حتی برای تحقق این هدف، بهصورت سری، دو مرکز تربیت مبلغ در چین راه اندازی کرده و درصدد تربیت مبلغینی هستند که بتوانند در کشورهای اسلامی به تبلیغ مسیحیت بهپردازند[۱]. مسیحیت نو در چین در میان اقشار متوسط جدید در شهرها و مناطق توسعه یافتهی این کشور، جایی که بزرگترین ثروت و تولید متمرکز شده، جوانه زده است. آنان با خطر پذیری، حتی خطر جانی، با چنان شور و حرارتی به تبلیغ مسیحیت میپردازند که طی قرنها در مسیحیت دیده نشده و معمولا با واتیکان نیز اختلاف داشته و دارند [۱][۲].