فرهنگ، هنر، زبان و مذهب در قدرت نرم چین
جایگاه چین به عنوان مهد فرهنگ شرق آسیا و مرکز سنتی قدرت منطقه، ذخایر عظیمی برای استفادهی قدرت نرم امروز این کشور را در بر دارد. لذا، دولتمردان چینی با بهرهگیری از این ذخایر تلاش میکند اعتماد بیشتر جهان را از طریق مبادلات فرهنگی گسترده به دست آورد، چون از این طریق است که میتواند تصویر جهانی خود را به عنوان قدرت در حال خیزش صلحآمیز تقویت کند و از راه شناختن جهان و شناساندن خود به دیگران، برداشتهای نادرست و شک و تردید سایر ملتها نسبت به قدرت در حال افزایش خود را تصحیح کند و در کنار حضور قدرتمند اقتصادی خود در بازار جهانی، فرهنگ سنتی خود را نیز در معرض دید و قضاوت جهانیان بگذارد.
به همین دلیل است که تماس مستقیم و رو در روی مردم چین با سایر ملتها، جزو استراتژی چین در روابط خارجی قرار گرفته و مبادلات فرهنگی در مرکز این راهبرد جای دارد. در این راهبرد، فیلم، کتاب، موسیقی و سایر تولیدات فرهنگی و هنری، به همراه هنرمندان و خالقان این آثار، نقش مهمی در اجرای این راهبرد دارند. در همین راستاست که چین فیلسوف افسانهای خود کنفوسیوس را به عنوان سفیر فرهنگی کشورش برگزیده و مؤسسهی کنفوسیوس مشهورترین نماد فرهنگ این کشور در عرصهی مبادلات علمی-فرهنگی این کشور با جهان امروز شده است. تا پایان سال 2011، بیش از 358 مؤسسهی کنفوسیوس با 500 کلاس آموزشی در 105 کشور از 5 قارهی جهان و با بیش از 50 میلیون زبان آموز چینی مشغول به فعالیت و گسترش نفوذ فرهنگ چینی بوده است. به طور کلی، جمهوری خلق چین برای گسترش زبان ماندارین به عنوان زبان نخست در شرق آسیا، سرمایهگذاری زیادی کرده است. تعداد زیادی از چینی تبارهای خارج از کشور، به ویژه در کشورهای شرق آسیا مانند تایلند، اندونزی، مالزی و سنگاپور، هم اکنون به این زبان صحبت میکنند، اگرچه لزوما همگی قادر به خواندن و نوشتن به این زبان نیستند. آنها از زبان ماندارین به عنوان زبان کاری و شغل استفاده میکنند. افزون بر این، چین امیدوار است کشورهای پیرامونی، از زبان چینی به عنوان زبان بینالمللی تجاری در آسیا استفاده کنند. چین با اختصاص سالانه بیش از 200 میلیون دلار، در صدد افزایش تعداد این زبانآموزان در سرتاسر جهان تا مرز 100 میلیون نفر است.
ادبیات غنی و فاخر چین که تا کنون به دلیل معرفی نشدن در صحنهی ادبیات جهان مهجور مانده بود، طی چند سال گذشته، با ترجمه و انتشار برخی از این آثار در غرب، علاقمندان زیادی پیدا کرده است. قطعا برنده شدن جایزه نوبل ادبیات توسط یک نویسندهی چینی در سال جاری، بر این محبوبیت و اقبال جهانی خواهد افزود. آمار نشان میدهد که واردات کپیرایت کتابهای خارجی به چین نسبت به صادرات آن، از 2.7 واردات در مقابل یک مورد صادرات در سال 2005، به 3 مورد واردات در مقابل یک مورد صادرات در سال 2010 کاهش یافته است که بیانگر رشد فوقالعادهی استقبال از آثار نویسندگان چینی در بازار بینالمللی است. از یک هزار جلد آثار ادبیات معاصر چینی که در طول 30 سال گذشته به زبانهای خارجی ترجمه شده، 90 درصد رمان و داستان بوده است. ادبیات معاصر بهترین رسانهی انتقالدهندهی میزان و عمق گسترهی تغییر و تحولات اجتماعی است که در 30 سال گذشته و پس از اجرای اصلاحات در جامعهی چین به وجود آمده است.
فیلم، هنرهای نمایشی، و موسیقی چینی از دیگر موارد فرهنگی و هنری هستند که میتوانند نقش مهمی در تقویت قدرت نرم چین ایفا کنند که به شدت مورد توجه سیاستگذاران این کشور قرار گرفته است. اگرچه تا کنون این بخش از هنر چینی نتوانسته جای پای محکمی در جوامع اروپایی باز کند، ولی برخی از گروههای هنری بخش خصوصی اخیرا به موفقیتهای خوبی در بازار آمریکا و اروپا دست یافته و ذائقه و توجه فرهنگدوستان این مناطق را به خود جلب کرده است. از این طریق هم جامعهی جهانی با ارزشها، فرهنگ و نحوهی زندگی مردم چین بیشتر آشنا خواهند شد. با این همه، هنوز صنعت فیلم و سینمای چین در حسرت تسخیر پردهی نقرهای سینمای جهان و ذائقهی علاقمندان به فیلمهای سینمایی به سر میبرد[۱].
براساس اطلاعات منتشره از سوی گمرک چین، صادرات اقلام فرهنگی چین در سال 2011، از مرز 7/18 میلیارد دلار گذشت که نسبت به سال پیش 2/22درصد افزایش نشان میدهد. کارشناسان معتقدند با توجهی که در این سالها در چین به قدرت نرم معطوف شده، انتظار می رود این رشد پر شتاب در سرمایه گذاری و تولید و صادرات تولیدات فرهنگی و هنر، به صورت پایدار ادامه یابد.
در بسیاری از کشورهای شرق آسیا، به ویژه کره، ویتنام، و ژاپن، مذهب بودایی خود را مدیون چین بوده و از این طریق، زمینه برای بهرهبرداری از این پیشینه ی تاریخی برای تقویت قدرت نرم چین فراهم است. همچنین، درحال حاضر، چینیهای زیادی در فعالیتهای تبلیغی و تبشیری مسیحیت و شبکههای گروهی مروجان آیین بودا، به ویژه در شرق آسیا حضور دارند.
براساس استراتژی جهانی مبشرین مسیحیت انجیلی، وظیفهی رساندن آیین مسیح به اورشلیم با عبور از کشورهای اسلامی از شرق، بر عهدهی مسیحیان شرق آسیا، به ویژه چینیها گذاشته شده است. به همین سبب، اینک در برخی از مراکز تربیت مبلغ مسیحیان در چین، دورههای خاصی برای مبلغان مسیحیت در میان مسلمانان برگزار می شود تا برای اجام این وظیفه آمادگی لازم را کسب نمایند [۲].