گرایش به دیگران چینی ها
در اینجا، منظور از«دیگران» فرد یا افراد و گروه خاصی نیست، بلکه یک مخاطب واقعی یا مجازی غیر خاص است که برخی اوقات شامل حتی اعضای خانواده و افراد آشنایی که اخیرا در روند فعل و انفعالات دخالتی نداشتهاند هم میشود. گرایش به«دیگران» به شرایط پیچیدهی فعل و انفعالات اجتماعی دلالت میکند که در آن چینیها از نظر روانی و سطوح رفتاری واقعا تحت تأثیر آن قرار گرفته باشند. به شخصی گرایش کرده به دیگران گفته میشود که نسبت به دیدگاه، مورد قبول جامعه و انتقاد و اظهار نظر دیگران در مورد او حساس بوده و تلاش میکند تا مطابق نظر آنها رفتار کند.
به صورت کلی، چگونگی گرایش به«دیگران» چینیها، به ویژه زمانی که این نظر مربوط به آنها باشد، دارای چهار ویژگی است:
1- نگرانی همیشگی نسبت به نظر دیگران
دلایل این نگرانیها عبارتند از: الف- در جامعهی چینی، مردم نسبت به دیدگاه خود پیرامون یک موضوع اطمینان نداشته و نیاز دارند تا نظر دیگران را در این خصوص بدانند تا از طریق مقایسهی نظر خود با جامعه برای آن ارزشگذاری کنند. ب - آنها دوست دارند نظر دیگران را بدانند تا بر آن اساس نظر خود را تطبیق داده و سپس عمل کنند. ج- آنها، برای پیشگیری از انتقاد، تمسخر، رد شدن، و یا مجازات به خاطر داشتن دیدگاه مخالف، و متقابلا، برای گرفتن تأیید، پذیرش، یا تقدیر از سوی دیگران، نیاز به حصول اطمینان از نظر دیگران دارند تا نظر خود را تغییر و با دیگران همسان نمایند. د- برای تعریف و باز تعریف مدام نظر خود، نیاز دارند تا نظر دیگران را بدانند. معمولا مشاهده میشود که چینیها درک از خود را براساس شرایط دیگران تعیین میکنند. هدف آنها از اهمیت دادن به نظر دیگران، کاهش اختلاف نظر خود با آنها و به دست آوردن مشابهت در دیدگاه میان خود و دیگران و حفظ این مشابهت است.
2- تطابق قوی با دیگران
چینیها در زندگی روزمره، مایلند از اختلافات پرهیز و از مشابهت فکری و رفتاری تعریف و تمجید کنند. در جامعهی سنتی و معاصر چین، آموختن تطبیق یافتن با جامعه مدام مورد تأکید قرار میگیرد. نهادهای مختلف اجتماعی در سطوح مختلف زندگی تلاش میکنند تا از طریق انتقاد، رد کردن و مجازات دیدگاههای مخالف، رفتارهای غیر معمول را سرکوب و از میان بردارند. احساسات ناخوشایند موجود نسبت به نظر مخالف، زمینهی اضطراب را فراهم میسازد. لذا، آنها وقتی نظری مخالف دیگران مطرح میکنند، خود دچار اضطراب میشوند. این اضطرابهای فردی، ممکن است از طریق تعاملات اجتماعی به تدریج تبدیل به اضطراب گروهی شود. به همین جهت استکه مردم تلاش میکنند منبع و منشأ اضطرابهای گروهی که دیدگاههای مخالف فردی است را کاهش داده و یا از میان بردارند. فشار اجتماعی که از این طریق بر افراد وارد میشود، برای تطبیق دادن خود با جامعه کافی است.
3- توجه عمیق به مقررات اجتماعی
در جوامع سنتی و معاصر چینی، مقررات و استانداردهای اجتماعی، تا آنجا که بیانگر احساس و آگاهی دیگران است، خطوط اصلی رفتاری جامعه را ترسیم و مهم تلقی میشود. این مقررات تنها یک مفهوم انتزاعی نبوده بلکه معیاری برای ارزشگذاری و قضاوت جامعه در مورد رفتار فردی شمرده میشود، و نقض کنندگان آن مورد سرزنش، انتقاد، و مجازات قرار میگیرند. پرهیز از نگاه منفی جامعه نسبت به رفتار فرد، شخص را وادار به رعایت شدید این نرمهای اجتماعی کرده تا حدیکه تکرار آن به تدریج رعایت مقررات به هدف اصلی هر فرد تبدیل شده و از سوی دیگران مورد تقدیر و تشویق قرار میگیرد.
4- توجه به شهرت و معروف شدن
چینیها با تلقی از دیگران به عنوان ناظران همه جا حاضر و گردآورندگان اطلاعات اجتماعی و ارایه کنندگان چهرهی خوب از خود، افراد هوشیاری هستند. آنها در یک فرایند شناختی و نظارتی، اطلاعات اجتماعی گردآوری شده را با اطلاعات درونگرایانهی شخصی تطبیق داده تا پیوسته خود را مطرح نمایند. این کار را برای ارایهی تصویر بهتر و در نتیجه کسب شهرت انجام میدهند. برای چینیها نشان دادن خود به عنوان فردی تابع مقررات اجتماعی، با هدف ارایهی چهرهی خوب از خود به منظور به دست آوردن تعریف و تمجید دیگران و درنهایت کسب شهرت خیلی مهم است. شهرت خوب موجب میشود که یک چینی احساس آبرومندی کرده و از جایگاه اجتماعی بالاتری برخوردار شود. اصولا، ارزش هر فرد در خانواده و جامعه، بستگی به میزان رعایت قوانین و مقررات خانوادگی و شهرت اجتماعی او دارد. لذا، چینیها، اغلب بین دو تمایل تغییر احساسات خود برای تطبیق با دیگران و حفظ و پایداری هویت فردی خود، گرفتار هستند. آنها، برای حل این مشکل از خود دو وجهه میسازند، وجههای در میان جامعه و وجههای در نزد خود. در حالیکه وجههی عمومی آنها برای تطبیق با نرمهای اجتماعی دایم در حال تغییر است، وجههی خود فردی بدون تغییر، ثابت و استوار باقی میماند. برای آنها خود عمومی جهت گیری بیرونی داشته که اعمال و رفتار فرد را براساس مقررات اجتماعی تعدیل و تنظیم میکند، درحالیکه، خود شخصی جهت گیری درونی داشته و اندیشه و احساسات خود را از دیگران مخفی میسازد. خود عمومی با دیگران تعامل و گفتگو میکند و خود شخصی با خود فرد همدم است. خود عمومی به شدت قابل تغییر و خود شخصی به شدت پایدار و ایستا است. البته، این دوگانگی برخورد فرد، در جامعه نیز پذیرفته شده است و تا مادامیکه خود عمومی فرد متناسب با مقررات اجتماعی است، خود شخصی او ملاک قضاوت دیگران نخواهد شد.
البته بایستی یادآور شد که این ثبات در روابط و گرایشهای اجتماعی سنتی چین، در شرایط کنونی و پس از اجرای اصلاحات اقتصادی که زمینه را برای تغییر در ارزشهای سنتی فرهنگی و اجتماعی جامعهی چینی نیز فراهم ساخته است، هم به عنوان یک سیستم پویا و هم به عنوان یک الگوی شخصیتی، به شدت تحت تأثیر تغییرات اجتماعی ناشی از نوگرایی اجتماعی قرار گرفته است. از آنجا که جامعهی کنونی چین درحال انتقال از جامعهی سنتی کشاورزی به جامعهی مدرن تجاری و صنعتی است، گرایشهای اجتماعی آن هم مسیر اصلی گذشته را از دست داده و ویژگیهایش درحال تغییر و تحول است. شواهد متعددی نشان میدهد که گرایش اجتماعی مردم از هر دو حیث پویایی و الگویی و از نظر توان پذیرش اجتماعی درحال کاهش است. و نوع جدیدی از گرایشهای فردی و اجتماعی که هم به عنوان سیستم تعاملی جدید و هم الگوی تازهی تمایلی به تدریج درحال ظهور است، در عملگرایی اجتماعی-روانی جامعه اثرات عمیقی برجای گذاشته است که با ادامهی این روند عمیقتر نیز خواهد شد. در این دوران و روند تغییرات سریع اجتماعی، مفاهیم مختلف پویا و ایستای جامعه گرایی چینی به میزان مختلف درحال تغییر است. سه جامعهی مختلف چینی(سرزمین اصلی، هنگکنگ و تایوان) از نظر سطح نوگرایی با هم تفاوت دارند. در نتیجه، مردمان این جوامع نیز از نظر گرایش اجتماعی با هم متفاوت هستند. باتوجه به بالا بودن میزان نوگرایی در جوامع چینی هنگکنگ و تایوان، پیش بینی میشود که تغییر در الگوی جامعه گرایی در این دو منطقه، احتمالا بیش از سرزمین اصلی باشد.[۱]
نیز نگاه کنید به جامعه و نظام اجتماعی چین
کتابشناسی
- ↑ سابقی، علی محمد(1392). جامعه و فرهنگ چین. تهران: موسسه فرهنگی، هنری و انتشاراتی بین المللی الهدی،جلد اول، ص271-285