آغاز همکاری های گسترده ی اقتصادی ایران و چین
آغاز همکاری های گسترده ی اقتصادی
پایان یافتن دوران جنگ تحمیلی در سال1367، برای ایران فرصتی پیش آورد تا به بازسازی اقتصادی خود به پردازد. کمبود سرمایه ي داخلی، فقدان فنآوری مناسب، محدودیت های اعمال
شده بر سرمایه گذاری هاي خارجی، خصوصا در حوزه های زيرساختي، خسارات گسترده ي اقتصادی و عقب ماندگی تکنولوژیک، ضرورت بازسازی هرچه سریع تر خرابی های جنگ و دستیابی به بهبود وضعیت اقتصادی و عادی ساختن شرایط زندگی مردم، دولت ایران را وادار به یافتن شریک و سرمایه گذاری مطمئن که بتواند از یک سو نیازهای گسترده ی کشور را برآورده سازد، و از سوی دیگر اهداف سلطه جویانه و استکباری نداشته باشد نمود. در این زمینه، کشور چین که از رشد اقتصادی بالایی برخوردار شده و به دنبال یافتن راه هایی جهت حضور فعال اقتصادی در بازارهای بين المللی بود و در دوران جنگ تحمیلی نیز همکاری های تسلیحاتی و موضع گیری های مناسب سیاسی در مجامع بین المللی داشت، شریک خوبی تشخیص داده شد و متقابلا، چین هم از این همکاری با آغوشی باز استقبال کرد. این رویکرد، دورنمای جدیدی بر روی همکاری های گسترده تر اقتصادی میان دو کشور گشود. تهران به منظور ایجاد صف بندی در برابر غرب متمایل به پکن شد، و چین هم برای استفاده از توانایی های اقتصادی و انرژی ایران برای سوق دادن جهان به سمت چند قطبی شدن به این تمایل روی خوش نشان داد. اگرچه در دهه های 1980 و1990 که غرب و آمریکا موقعیتی هژمونیک در اقتصاد جهانی داشتند، گزینه های چندانی پیش روی ایران نبود، ولی پس از تبدیل شدن چین به یکی از قدرت های برتر اقتصادی جهان، برای ایران گشایشی استراتژیک پدید آمد تا بتواند در مقابل فشار تحریم های اقتصادی خرد کننده ی غرب مقاومت کرده و با گسترش همکاری های سیاسی و مناسبات اقتصادی با چین روی پای خود بایستد.
درواقع، همپوشانی های و همگرایی های موجود در سیاست خارجی دو کشور که از تجدید نظر طلبی ایران و چین نسبت به معادلات بین المللی ناشی میشد، زمینه ی همکاری های گسترده تر آنها در مسایل سیاسی بین المللی و منطقه ای و مناسبات دو جانبه ی اقتصادی را فراهم ساخت. در چنین شرایطی، بود که این دو کشور برای مقابله با استفاده ی وسیع غرب از حربه های اقتصادی علیه اینگونه کشورها، گرایش بیش تری در حوزه ی همکاری های اقتصادی پیدا کردند. (شریعتی نیا 2012 :179-210) برهمین اساس بود که در اوایل ماه مارس سال1989، یک هیئت عالی رتبه از چین با هدف مذاکره در مورد نقش چین در بازسازی ایران پس از جنگ راهی ایران شده و در این سفر از سوی رییس جمهوری چین پیامی در این زمینه برای رهبری ایران همراه داشت. لذا، از آن پس مناسبات و همکاری هاي ایران با چین تقویت شد و این کشور با سرمایه گذاری و انتقال تکنولوژی، در سازندگی اقتصادی و توسعه ي منابع انرژی کشورمان مشارکت جدی داشت.
روند«جهانی شدن اقتصاد» هم علت دیگری بود که موجب گردید ارتباطات دو کشور ایران و چین، بیش از پیش به هم نزدیکتر گردد. ورود چین به سازمان تجارت جهانی، از دیگر دلایل مهم سرعت ورود چین به سرمایه گذاری های خارجی و انجام پروژه ها در خارج از کشور از جمله ایران بود. تصمیم راهبردی دولت چین در سال2000 مبني بر تشويق شرکت های بزرگ و متوسط تحت عنوان« رفتن به خارج[i]» به منظور ایجاد فرصت در فرایند جهانی شدن اقتصاد و همچنین ذخایر روبه افزایش ارزی چین و تصمیم به متنوع سازی سرمایه گذاری، حضور چین به اشکال و روش های مختلف در ایران را به صورت فزاينده تقویت کرد. رشد سریع اقتصادی چین طی30 سال گذشته، افزایش نیاز این کشور به مواد و منابع اولیه ی کانی، به ویژه انرژی از یک سو، و اشباع بازار داخلی و نیاز فوری به باز کردن بازارهای خارجی، از سوی دیگر نیز به روند گسترش همکاری های اقتصادی دو کشور بیش از پیش سرعت بخشید. برای درک درست از تعامل دوجانبه، میتوان به رشد سریع حجم مبادلات اقتصادی دو کشور از نیمه ی دوم دهه ی1990 تا کنون اشاره کرد. درحالی که حجم روابط تجاری دو کشور در سال1994 تنها448میلیون دلار بود، این رقم در سال2001 به رقم 3/2میلیارد دلار، در سال 2010به 30 میلیارد دلار و در سال2011بالغ بر 45میلیارد دلار گردید و پیش بینی شده است که در پایان سال2012 از مرز50میلیارد دلار نیز بگذرد.
در چنین شرایطی بود که، سرمایه گذاری و انجام پروژه ها توسط چین در ایران، توانست توسعه ي منابع انرژی، کارهای زیربنایی شهرها، صنایع سبک، ماشین آلات، صنعت حمل و نقل و کشاورزی و غیره را سرعت دهد. اگر چه فناوری چین به روز نبود، لیکن غیرقابل پذیرش هم نبود، و با نیاز زمانی و شرایط ایران متناسب بود. لذا، شرایط بیرونی جهانی و همچنین نیازهای داخلی دو کشور ایران و چین و مهم تر از همه، شناخت این وضعیت از سوی دو طرف، موجب شد که بنگاه های اقتصادی چین با هدف دست یافتن به نتیجه ي برد - برد در ایران به سرمایه گذاری به پردازند. چین ابتدا بیشتر به روش تأمین مالی و برگشت سرمایه از طرق مختلف از جمله بیع متقابل وارد بازار اجرای پروژه ها در ایران شد، سپس به روش سرمایه گذاری مشترک یا برخورداری از سهام و در نهایت، ولی به ندرت، با سرمایه گذاری مستقیم و مستقل کار را ادامه داد. جالب است بدانیم که تا پایان قرن گذشته، ارزش قراردادهای دو کشور برای سرمایه گذاری چین در ایران، حدود 75/12میلیون دلار بود که تنها 32/4 میلیون دلار آن تحقق یافت و اکثرا معطوف به اجرا و پیمانکاری پروژه ها بوده است. آغاز همکاری دو کشور در پروژه های مهندسی و پیمانکاری هم به سال 1982 میلادی بر میگردد و تا پایان سال 2003 میلادی، چین 49 پروژه به ارزش 945 میلیون دلار در ایران به اتمام رسانده و 65 پروژه به ارزش 235/2 میلیارد دلار نیز در حال ساخت داشت.
پاورقی
[i] - مفهوم راهبرد« به خارج رفتن»، در کنار راهبرد« استقبال از ورود سرمایه ی خارجی»، سیاستی است که چینی ها از سال 2000 به طور جدی به باز کردن بازارهای خارجی از طریق سرمایه گذاری در بخشهای مختلف کشورهای هدف، از جمله منابع کانی و معدنی، و همچنین ورود به بازارهای بین المللی در زمینهی ساخت پروژهها دنبال کردهاند. چین در این دورهی زمانی درصدد جبران کمبود بازار داخلی و منابع و تکمیل روند توسعهی همه جانبهی اقتصادی کشور می باشند. به طور واضح تر کالا، خدمات، سرمایه، فنآوری، نیروی کار، مدیریت و همچنین بنگاههای اقتصادی چین به سوی بازار بین المللی و کشورهای خارجی رفته، رقابت کرده و همکاریهای فنی تخصصی خود را با مزیتهای نسبی خود توسعه خواهند داد.