موسیقی در ساحل عاج
موسیقی بیشک، نخستین هنر محبوب درمیان جوانان ساحل عاجی است. سبک «رَگا» در این بین، جایگاه برتر را در اختیار دارد و پرترههای باب مارلی، خواننده جامائیکایی را بیشاز هرکس دیگری میتوان در ساحل عاج یافت. البته موسیقی از حوزههایی است که غنا و تنوع آن در ساحل عاج باعث شگفتیست؛ بهگونهای که شاید برای شرح توسعه و تنوع آن درطی نیمقرن اخیر، نیاز به رسالهای کامل باشد. هریک از شصت قوم ساحل عاج، دارای موسیقی سنتی خاص خود است که اغلب همچون موسیقی سایر نقاط آفریقا، چندصداییبودن ویژگی آنهاست. این خصوصیت، بهویژه در موسیقی بائوله مشهود است. موسیقی نقش مهمی در زندگی این قوم ساکن در نواحی مرکزی دارد و در تمام مراسم (اعم از شادی، عزا و یا کار) استفاده میشود. البته سایر اقوام نیز اهمیتی مشابه برای موسیقی در زندگی خود قائل میباشند. از دیگر خصوصیات موسیقی ساحل عاج، بهرهگیری آن از طبل در اشکال و اندازههای مختلف و متعدد است. میان طبلها، «تاکینگدرام» یا «طبل گویا» از همه شایعتر است که استفاده از آن، بهویژه درمیان قوم آپولو معمول میباشد؛ اما از همه معروفتر، طبلی است که در زبان محلی به آن «ژامبه»[39] گفته میشود و نوازنده برای نواختن، آن را میان پاهای خود قرار میدهد (Comtet, 2012). پلیریتم یا کاربرد همزمان دو یا تعداد بیشتری ریتم که در تضاد با یکدیگر باشند، از دیگر ویژگیهای موسیقی ساحل عاجی، بهویژه در نواحی جنوبغربی است. در کنار موسیقی سنتی که میان عامه مردم و در محلات شایع است، همچنین میتوان از شکل کلاسیک و امروزی موسیقی در این سرزمین صحبت کرد.
در نگاهی کلی، تولیدات موسیقی این سرزمین، به سه دسته یا جریان مهم قابلتقسیم است: نخست پیشگامانی چون «اَمِدِه پیر»[40] است که هم اهل تئاتر بود و هم به کار موسیقی و خوانندگی اشتغال داشت. وی زمانی کار خود را آغاز کرد که در خیابان و کوچه، آنچه شنیده میشد، موسیقی کنگویی، کوبایی، نیجریایی یا غنائی بود و خبری از موسیقی ساحل عاجی درمیان نبود؛ پس پیر دستبهکار میشود و با خواندن در زبان مادریاش، آلبومی بهنام «موسیو موسیو» بیرون میدهد که او را به شهرت میرساند و لقب «بلبل ملی» را برایش به ارمغان میآورد؛ شایانذکر است که همین شخصیت، بعدها بانی ابداع «دفتر حق مؤلف» در ساحل عاج میگردد. از دیگر نامهای مهم درمیان پیشگامان موسیقی ساحل عاجی، میتوان به آلله ترز[41] و گیی ویکتور[42] اشاره کرد.
دسته دوم به هنرمندانی تعلق دارد که در مقایسه با دسته اول گرایشهای سنتی کمتری دارند و خود سبکهای جدیدی چون «زوگلو»،[43] «زوبلازو»[44] و «یوسومبا»[45] را ابداع کردهاند. زوگلو، نوعی موسیقی عامیانه و شهریست که به توصیف و روایت واقعیتهای زندگی جوانهای شهری میپردازد و ازاینرو، آرمانخواهانه است و موضوعاتی چون عدالت، محبت و صلح را بهپیش میکشد (Konaté, 1987). این نوع موسیقی در دهه نود میلادی پدید آمد و مبدع آن دانشجویانی بودند که از شرایط خود در دانشگاه و خوابگاهها راضی نبودند. از معروفترین گروههای موسیقی زوگلو، باید از «اسپوار 2000» نام ببریم. مضمون ترانههای این گروه، بیشتر انتقاد از رفتار و کردار نسل جوان امروزی و بهویژه دخترهاست. واژه زوگلو به رقصی که همراه این موسیقی بهکار میرود نیز گفته میشود.
اما درمیان پیشکسوتان و از مهمترین نمایندگان این دسته، میتوان به ارنستو ججیه[46] اشاره کرد. ججیه موقعیتی ممتاز درمیان سایر نوازندگان و خوانندگان ساحل عاج دارد و مبدع سبکهای مهمی در موسیقی و رقص ساحل عاج بوده است؛ ازاینرو بسیاری از موسیقیدانان نسل جوان آفریقا، در کارهای خود از او الهام میگیرند. برخی ججیه را پدر موسیقی پاپ ساحل عاج میدانند. وی بهویژه مخالف حضور بیشازاندازه موسیقی کنگویی در این کشور و بهویژه ابیجان بود. ججیه همچنین در خارج از ساحل عاج و در کشورهایی چون فرانسه و کانادا شناختهشده است؛ بهویژه به یمن تکآهنگی بهنام «نوانتره زیبوته»[47] که حال و هوا و مضمونی ناسیونالیستی و آفریقاییزده دارد. این موسیقیدان، نوازنده بنام نوعی از موسیقی آفریقایی، معروف به «زیگلیبیتی»[48] نیز هست که همزمان، هم سبکی موسیقیایی و هم رقصی نیمهمدرن است (Reed, 2003). درباره نام این موسیقی نیز باید گفت که زیگلی به معنای رقص است و بیتی (ترانهای) شیرین و ملیح است که نمیتوان درمقابل آن مقاومت کرد. این موسیقی که هماکنون، بهعنوان موسیقی ملی این کشور شناخته میشود، از تلفیق و امتزاج سنت موسیقیایی ساحل عاجی و نواهای کنگویی ساخته شده که مبدع و پیشاهنگ آن نیز ججیه است.
اما دسته سوم جریانهای موسیقی در این کشور، شامل جریانهای مدرن میشود که هنرمندان بسیاری را گرد خود جمع آورده است؛ درمجموع، هنرمندان خواننده یا آهنگساز ساحل عاجی، در کارهای خود به زبان و نواهای کشور و محل خود بسیار توجه دارند؛ اما سبکهای خارجی، ازجمله رگای[49] نیز حضور چشمگیری میان جوانان دارند (Konaté, 1987).
از مشهورترین چهرههای موسیقی مدرن ساحل عاج میتوان به آلفا بلندی[50] اشاره کرد. امروزه او را از مهمترین و مردمیترین خوانندگان موسیقی رگای آفریقایی میدانند و اغلب با باب مرلی[51] مقایسهاش میکنند. از ویژگیهای او، سهزبانه بودنش است؛ چراکه هم به فرانسه، هم به انگلیسی و هم به زبان مادریاش، یعنی دیولا میخواند (Ibid). وی درعین فعالیت گسترده هنری، یک فعال اجتماعی نیز بهحساب میآید. منزل شخصیاش در ابیجان، با آن معماری و تزئینات چشمگیر، شاهدی بر سلیقه چندوجهی این هنرمند بزرگ است؛ در حال حاضر آلفا بلندی سفیر صلح سازمان ملل در ساحل عاج است. او خود را دیوانه صلح میخواند و جایی خطاب به سفیدها اینگونه میگوید: «خودت میدانی که مجبوری مرا به رسمیت بشناسی. نمیتوانی حرامزادهام بنامی، من زاییده فرهنگ توأم. نمیتوانی رودررو نگاهم کنی؟ مرا احمق میدانی؟ مگر خود تو به من الفبا را نیاموختی؟... سفیدها حق جا زدن ندارند. هم او که مرا فتح کرده و حرف خود را به من آموخته نمیتواند اشتباه کند. من به او این اجازه را نمیدهم» (David, 2009: 274).
آلفا بلوندی در مصاحبههایش با رسانههای غربی، همواره رویکردی انتقادی نسبت به سیاستهای استعماری دارد و در این بین، حتی رؤسای جمهور فرانسه را نیز استثنا نمیکند. این فعال اجتماعی، در ترانههایش مردم و سیاستمداران را به تساهل و بردباری دینی دعوت میکند. در ترانه «اورشلیم» یا در ترانه «محمد رسولالله»، بهخوبی میتوان رد چنین رویکردی را دریافت.
چهره معروف و رسانهای دیگری در این سبک وجود دارد بهنام تیکن جا فَکلی[52] که متولد اودینه، در شمالغرب ساحل عاج است. وی در هواداری از ستمدیدهها و مردمان روستا میخواند و همین موضوع او را سالها مجبور به ترک وطن کرد؛ زیرا کار او به مذاق حکومت خوش نمیآمد. او از سال 2003 به اینطرف، ساکن کشور مالی است و حتی علیه عبدالله واد، رئیسجمهور وقت سنگال نیز موضع تندی گرفت و از او خواست اگر کشورش را دوست دارد، قدرت را ترک کند. کاری که درنهایت عبدالله واد انجام داد و بدون خونریزی و خشونت پساز رأی مردم به نفع رقیب او، از قدرت کنارهگیری کرد. از معروفترین ترانههای او «حال کشور من بد است!» میباشد که به وضعیت آشفته ساحل عاج در زمان جنگهای داخلی دهه 2000 اشاره دارد. در ترانه ماندگار و تاریخی «فرانس-افریک»، وی بهتندی و بدون واهمه، از سیاستهای استعماری دولت فرانسه نسبت به قاره آفریقا انتقاد کرده است.
بهطورکلی فهرست بلندبالایی میتوان از خوانندهها یا آهنگسازان ساحل عاجی بهدست داد؛ از میان گروههای موفق امروزی میتوان «ماژیک سیستم»[53] را نام برد که از سال 2003 به اینسو، فعالیت دارد و حتی در فرانسه، گروهی شناختهشده و فعال میباشد. در طول چند سال اخیر، گروه «طوفان» هم توانسته اسمورسمی برای خودش ایجاد کند. تکچهرههایی چون «عرفات» هم شهرت خوبی به هم زدهاند. عرفات البته در 2019 و در یک حادثه تصادف، درحالیکه سوار بر موتورسیکلت بود فوت کرد. «آرتیآی» (RTI) که ارگانی وابسته به رادیو و تلویزیون ساحل عاج است، هرساله به بهترین هنرمندان حوزه موسیقی کشور جایزهای تحت عنوان «جایزه موسیقی آرتیآی» تقدیم میکند. کلیپها و نماهنگهایی که برای این ترانهها ساخته میشوند نیز در نوع خود قابلتوجهاند و بهخوبی رقصهای خاص ساحل عاجی را نمایش میدهند.
بیشک در کنار موسیقی، باید از دو هنر دیگر آمیخته با آن نیز یاد کرد: «رقص» و «باله». رقصهای سنتی و فولکلوریک در این سرزمین بسیار تنوع دارند؛ ازجمله رقصهای مشهور میتوان به «پرودنیکا»[54] اشاره کرد که حس و حالی فلسفی دارد و در سال 2008 خلق شده است. هدف از این رقص، تشویق جوانان به نگه داشتن جانب احتیاط و تعادل در تمام وجوه زندگی است و هماینک الهامبخش بسیاری از هنرها است (David, 2009: 273). درمیان سایر هنرها، باله ساحل عاجی جایگاه خاصی دارد. مبدع آن شخصی از اهالی گینه بهنام «ممدو کنده»[55] است که در سال 1975، این هنر را پایهگذاری کرد. البته کمی پیشازاین تاریخ، از گروهی بهنام «آنسامبل کتبا»،[56] بهعنوان خالق باله ساحل عاجی یاد میشود. این گروه درطی سیسال گذشته، نمایشهای کمدی-موزیکال بسیاری خلق و اجرا نمودهاند که عمدتاً به شرح زندگی روزمره اهالی ابیجان میپردازند.