روابط ساحل عاج با جمهوری اسلامی ایران
پیشینه روابط سیاسی و اقتصادی با ایران
تاریخ روابط رسمی ساحل عاج با ایران چندان طولانی نیست و به سال 1353 شمسی بازمیگردد. در این سال، وزیر امور خارجه ساحل عاج، هانری کونان بدیه (که پیشاز باگبو رئیسجمهور بود) به تهران سفر کرد و مقدمات آغاز روابط رسمی سیاسی را در سال 1354 فراهم نمود. کمی بعد، یعنی در سال 1356، ابتدا کشور ساحل عاج و سپس ایران، سفارتخانههای خود را در شهرهای تهران و ابیجان دایر نمودند؛ اما در ابتدا، سطح نمایندگی ایران در ساحل عاج در حد کاردار بود. در دوران پیشاز انقلاب اسلامی، فلیکس هوفوئه بوآنی یکبار به ایران سفر کرد و با مقامات ایرانی، ازجمله شاه و ملکه دیدار نمود.
در دوران پساز انقلاب اسلامی، در تاریخ 1 آبان 1365 برقراری روابط ساحل عاج با رژیم صهیونیستی و تصمیم این کشور مبنی بر انتقال سفارتش از تلآویو به بیتالمقدس، موجب نارضایتی جمهوری اسلامی ایران و قطع روابط با آن شد. ایران سفارت خود در شهر ابیجان را تعطیل کرد و بهطرف مقابل نیز اعلام کرد که سریعاً باید سفارتش در تهران را تعطیل نماید.
اما در دهه 70 شمسی، بهدنبال دیدار وزرای خارجه دو کشور در اجلاس سازمان عدم تعهد در سال 1372، روابط مجدداً ازسر گرفته شد. 3 سال بعد، یعنی در سال 1375، دو نفر از مقامات ایرانی، وزیر جهاد سازندگی و معاون امور بینالملل وزارت امور خارجه، طی سفری به ساحل عاج، با مقامات این کشور ملاقات و مذاکره نموده و مقدمات بازگشایی سفارتخانههای خود را فراهم ساختند؛ به این ترتیب، در سال 1377، سفارت ایران در ابیجان بازگشایی شد و حسین عبدی، بهعنوان سفیر فوقالعاده و تامالاختیار جمهوری اسلامی ایران عازم ابیجان گردید. ساحل عاج نیز در سال 1380 سفارت خود در تهران را باز کرد و آقای روش دسومپسیون[1] را بهعنوان سفیر خود در تهران معرفی نمود. دسومپسیون تا پایان حکومت باگبو، سفیر ساحل عاج در ایران باقی ماند و پساز او این سمت، در دوره واتارا، به عبدالله سیسه[2] واگذار شد. عبدالله سیسه، سال 1396 درپی بیماری، دار فانی را وداع گفت؛ در حال حاضر، تاماکولو واتارا، نماینده دیپلماتیک ساحل عاج در ایران میباشد. البته سمت رسمی وی کاردار است.
سال 1381، آقای رضا حاجی کریم جباری، بهعنوان سفیر ایران در ساحل عاج انتخاب شد. در بهمنماه 1381، آقای خرازی، وزیر خارجه وقت ایران، در رأس هیئتی بزرگ از مقامات نظامی و مسئولان اقتصادی و سیاسی، به ساحل عاج سفر کرد. در این سفر، پیرامون همکاریهای گوناگون سیاسی، اقتصادی و بینالمللی، بحث و تبادلنظر صورت گرفت. هیئت ایرانی در این سفر، یک مجتمع بزرگ فرهنگی-آموزشی و درمانی، با نام «الزهرا(س)» در شهر ابیجان افتتاح نمود. در همین سال، آقای خاموشی، رئیس وقت اتاق بازرگانی، صنایع و معادن، در رأس هیئتی متشکل از اعضای اتاق بازرگانی و عاملان اقتصادی بخش خصوصی، به دعوت اتاق بازرگانی ساحل عاج، از 17 لغایت 19 تیرماه، از این کشور دیدار و با مقاماتی چند، ازجمله نخستوزیر و رئیس مجلس ملی ساحل عاج ملاقات و گفتگو کرد. در این دیدار، رئیس مجلس ملی ساحل عاج، ممدو کولیبالی، چنین اظهار کرد: «استراتژی کشور ما همکاری با همه کشورها، خصوصاً کشورهای آسیایی و بهویژه ایران میباشد و به همین منظور، سفارتمان را در تهران افتتاح نمودیم. روابط سیاسی دو کشور در سطح خوبی است، ولی باید روابط اقتصادی را نیز همپای آن گسترش دهیم». نخستوزیر، آقای انگسان[3] نیز ضمن استقبال از همکاریهای بازرگانی گفت: «ما سفارت خود در تهران را افتتاح نمودیم تا همکاریهای خود را با شما گسترش دهیم، زیرا فرصتهای زیادی برای همکاری باهم داریم». گیوم سورو، رئیس وقت مجلس ملی ساحل عاج نیز در چند نوبت دیدارهایی در تهران با علی لاریجانی، رئیس مجلس شورای اسلامی انجام داد.
افزون بر این، آقای محمدی عراقی، رئیس سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی ایران، در سال 1382 سفری به این کشور داشت که نشان میداد، طرفین همچنین علاقهمند به همکاری در حوزه فرهنگ نیز هستند. در همین زمان و بلافاصله پساز زلزله فاجعهبار بم، امام ادریس قدوس، رئیس جمعیت ملی اسلامی کشور ساحل عاج، در دیدار با آقای عراقی، تسلیت و همدردی دولتمردان و مردم کشور ساحل عاج با ملت و دولت ایران را اعلام داشت و اظهار نمود: «این حادثه تأسفبار فقط برای ملت و مسئولان ایران نیست، بلکه این فاجعه برای کل جهان اسلام است و همه ملتهای مسلمان، عزادار این واقعه اسفبار هستند». وی سپس از کمکهای جمهوری اسلامی ایران در ساخت مسجد و مراکز علمی و فرهنگی در ساحل عاج قدردانی نموده، خواستار استمرار کمکهای مالی ایران شد. افزون بر این، امام ادریس قدوس، بر ارسال کتب مرجع تفسیر اسلامی و فرهنگی از ایران به ساحل عاج و اعطای بورس تحصیلی به جوانان این کشور برای تحصیل در دانشگاهها و حوزههای علمیه ایران تأکید کرد.
شایانذکر است آقای جباری تا سال 1384، در سمت سفیر جمهوری اسلامی ایران در ساحل عاج باقی ماند که درزمینه اقتصادی، کارنامه درخشانی از خود بهجای گذاشت. ازجمله برنامه فروش اتوبوسهای ایرانخودرو به شرکت اتوبوسرانی شهری ساحل عاج در دوره ایشان رقم خورد. در زمان ایشان نمایشگاههای متعددی از تولیدکنندههای ایرانی در ساحل عاج برگزار گردید و سفرهای دیپلماتیک بین دو کشور افزایش یافت. جباری روابط خوبی هم با لبنانیهای مقیم ساحل عاج برقرار کرده بود. پساز او، آقای محمد امیننژاد به این سمت منصوب شد.
از رویدادهای عجیب این دوره میتوان به پناه آوردن واتارا و همسرش، درحالیکه تحت تعقیب نیروهای دولت باگبو بودند، به اقامتگاه سفیر ایران اشاره کرد که از این فرصت استفادهای نشد و شاید خاطره بد این رویداد هنوز در ذهن رئیسجمهوری فعلی ساحل عاج مانده باشد. پساز آقای امیننژاد نیز آقای سیدرضا نوبختی به این مقام منصوب گردید که تا پیشاز تشدید درگیریهای پساز انتخابات ریاستجمهوری اخیر در ابیجان اقامت داشت، اما با بحرانی و ناامنشدن اوضاع برای مدتی کوتاه به ایران بازگشته و با آرامتر شدن اوضاع، دوباره در همان مقام سفیری، عازم کشور ساحل عاج شد. سیدرضا نوبختی در زمان بحران 2010 و 2011 عملکرد خوبی داشت و بهرغم مخاطرات زیادی که حضور در ساحل عاج میتوانست برای دیپلماتهای ایرانی و خانوادههایشان ایجاد کند، ترجیح داد در صحنه باقی بماند. درنهایت با توجه به وخامت اوضاع، دیپلماتهای ایرانی با هلیکوپتر از محل درگیریها خارج شدند. از نکات مثبت دوره سفارت نوبختی در ساحل عاج، به اجرای پروژه زیرگذر ریویرا در ابیجان توسط یک شرکت ایرانی میتوان اشاره کرد که از پروژههای بزرگ ساحل عاج با تأمین مالی بانک جهانی بود. در جریان این پروژه که با نظارت وزارت زیرساخت ساحل عاج اجرا شد، سیدرضا نوبختی همکاریها و مساعدتهای شایانی را در این زمینه از خود نشان داد.
از ابتدای سال 1394، منصور شکیبمهر، بهعنوان سفیر جمهوری اسلامی ایران در ساحل عاج انتخاب شد. از برنامههای موفق شکیبمهر در ساحل عاج میتوان به قرارداد فروش خودروهای سواری رانا و سمند تولید شرکت ایرانخودرو به سازمان تاکسیرانی ساحل عاج؛ برگزاری برنامه کنسرت مشترک نوازندگان ایرانی-ساحل عاجی در کاخ فرهنگ ابیجان؛ برپایی نمایشگاه معرفی صنایعدستی ایران؛ برگزاری اولین موزه سیار کودک در ساحل عاج ازسوی بخش خصوصی ایران؛ برپایی همایش وحدت اسلامی با حضور فرق مختلف اسلامی در ساحل عاج؛ حمایت از فعالیتهای تبلیغی جامعةالمصطفی در غرب آفریقا؛ برگزاری نمایشگاههای محصولات تولید شرکت های ایرانی در ساحل عاج (ازجمله نمایشگاه ویژهای که در هتل عاج ابیجان برگزار شد)؛ مذاکرات جدی برای برگزاری کمیسیون مشترک و حمایت عملی و همهجانبه از شرکتها و تجار ایرانی در ساحل عاج؛ رایزنی با استانداریهای مختلف ایران برای همکاری اقتصادی و تجاری با ساحل عاج اشاره کرد. در طول دوره چهارساله حضور شکیبمهر در ساحل عاج، تیمهای اعزامی ایرانی نیز در چند رقابت بینالمللی ورزشی، ازجمله در مسابقات جهانی تکواندو در ابیجان حائز مدال شدند. مأموریت وی در ساحل عاج در سال 1398 پایان یافت. بهطورکلی، با توجه به تنوع و چندبعدی بودن دستاوردهای منصور شکیبمهر در ساحل عاج، این دیپلمات ایرانی را میتوان از موفقترین سفرای جمهوری اسلامی ایران در قاره آفریقا، بهویژه در عرصه دیپلماسی فرهنگی بهشمار آورد.
سفیر فعلی جمهوری اسلامی ایران در ساحل عاج، کوروش مجیدی نام دارد. وی در مرداد 1398، قبل از اعزام به ساحل عاج، با حسن روحانی، رئیسجمهور ایران ملاقات کرد. مجیدی در شهریور 1398، با بهمن عبداللهی، رئیس اتاق تعاون ایران نیز دیداری داشت و در جریان این دیدار، مجیدی با تأکید بر اهتمام ویژه سفارت جمهوری اسلامی ایران برای حمایت از گسترش فعالیتهای اقتصادی بین دو کشور، پیشنهاد داد یک نمایشگاه دائمی از کالاهای ایرانی در کشور ساحل عاج، بهعنوان پایگاه اقتصادی ایران ایجاد شود. کوروش مجیدی در آبان 1398 رونوشت استوارنامه خود را به وزیر خارجه ساحل عاج ارائه کرد و چند روز پسازآن، در 23 آبان 1398، در دیدار با الحسن واتارا در کاخ ریاستجمهوری ساحل عاج، استوارنامه خود را رسماً به رئیسجمهور این کشور ارائه نمود. درحین این ملاقات، رئیسجمهور ساحل عاج، ضمن ابلاغ سلامهای گرم خود به رئیسجمهور ایران، بر تقویت مناسبات اقتصادی دو کشور تأکید و خواستار حضور فعال سرمایهگذاران و فعالان اقتصادی ایران در بخشهای مختلف این کشور شده بود. کوروش مجیدی در ادامه ملاقاتهای خود با مقامات ارشد دولت ساحل عاج، در دی 1398، با معاون رئیسجمهور ساحل عاج، دانیل کابلان دانکان نیز ملاقات کرد که موضوع اصلی این دیدار انتقال فناوری از طرف ایرانی به کشور ساحل عاج، بهخصوص درزمینه کشاورزی و فرآوری محصولات بود.
در اینجا این نکته را نیز یادآور میشویم که در برهههایی، روابط ایران و ساحل عاج دستخوش تأثیر مخرب توطئههای رژیم صهیونیستی بوده است؛ ازجمله در سال 2009، سفیر اسرائیل در ساحل عاج، مراتب اعتراض شدید رژیم صهیونیستی به پیشرفت روابط میان ایران و ساحل عاج را به اطلاع لوران باگبو میرساند و اعلام میدارد که ساحل عاج، باید مواضع خود در رابطه با ایران را مشخص نماید. وی در این دیدار کمکهای نظامی و تسلیحاتی و جاسوسی اسرائیل به این کشور آفریقایی را یادآور میشود و درمقابل، از باگبو میخواهد تا حجم مبادلات تجاری خود با ایران را کاهش دهد. وی دلیل توقف اعطای ویزا به مسیحیان ساحل عاج برای زیارت بیتالمقدس را در همین زمینه توصیف میکند و اظهار میدارد: تا زمانی که ساحل عاج تکلیف خود در موضعگیری درقبال ایران را حل نکند، این مشکل مرتفع نخواهد شد.
البته باگبو، بهدلیل علاقهای که به تاریخ ایران داشت، روابط کشورش با ایران را حفظ کرد و برای مثال، در سال 2010، در سخنانی در سفارت جمهوری اسلامی ایران در ابیجان، از توسعه همکاریهای این کشور با ایران خبر داد[4] و پسازآن سفیر ایران، طی مصاحبهای مطبوعاتی، از «آمادهسازی زمینههای سرمایهگذاریهای احتمالی شرکتهای ایرانی در ساحل عاج» خبر داد. از این خبر همچنین اینگونه برمیآمد که دو کشور قصد دارند تا طی برنامهای 5 ساله، حجم مبادلات خود را به میزان 200 تا 300 میلیون دلار افزایش دهند. در این خبر همچنین اینگونه میخوانیم که هماکنون (منظور در زمان مخابره این خبر) ایران سالانه حدود 20 میلیون دلار کاکائو از کشور ساحل عاج وارد میکند؛ سپس از افزایش همکاریها درزمینه پزشکی و اراده ساحل عاج برای استفاده از تخصص و فنون پزشکان ایرانی صحبت شده بود. در حوزه اجتماعی نیز به فعالیتها و کمکهای ایران به زنان یکی از جمعیتهای مسلمان ناحیه کوکودی در اکتبر 2009، اشارهای دیده میشد.
12-2. موافقتنامهها و همکاریهای مشترک
روابط سیاسی و اقتصادی دو کشور ایران و ساحل عاج، فرازونشیبهای بسیاری داشته است؛ بهویژه در حوزه اقتصاد، تلاشهای قابلتوجهی در دهه گذشته صورت گرفته است؛ اما در حوزه سیاسی، بهرغم تلاش دو طرف، موانع بسیاری وجود داشته، ازجمله اینکه رأی ساحل عاج تا پیشاز سال 1387 به قطعنامههای سازمان ملل علیه ایران، در حوزه حقوق بشر همواره ممتنع بوده است (ساحل عاج، 1388: 168)؛ اما پسازاین تاریخ، در این زمینه تغییراتی رخ میدهد که همانطور که اشاره شد، خشم رژیم صهیونیستی را هم برمیانگیزد. در اجلاس سران جنبش عدم تعهد در تهران، در شهریورماه 1391، رئیسجمهوری ایران در ملاقاتی با فرستاده ویژه رئیسجمهوری ساحل عاج، روابط دو کشور را مطلوب توصیف نمود و اظهار داشت: «ایران و ساحل عاج دو ملت برادر هستند که هیچ مانع و مشکلی در مسیر ارتقای سطح روابط خود ندارند». وی همچنین به ظرفیتهای فراوانی اشاره کرد که همچنان ازسوی دو طرف مورد توجه قرار نگرفتهاند و باید در آینده فعال شوند. در این دیدار مقام ساحل عاجی نیز ضمن اشاره به منابع فراوان ثروت در کشورش و با مثبت ارزیابی کردن روابط دو کشور، بهویژه در 10 سال اخیر، از تداوم و گسترش همکاریها، بهخصوص درزمینه صنایع کشاورزی و دارویی استقبال کرد. شایانذکر است که دعوت ریاستجمهوری ایران از مقامات ساحل عاج برای شرکت در اجلاس سران از طریق وزیر ورزش، تسلیم الحسن واتارا، رئیسجمهور ساحل عاج شده بود. در این سفر، آقای عباسی با نخستوزیر وقت ساحل عاج نیز دیدار کرده و طی آن، کوادیو الهوسو، از اقدامات عمرانی ایران در کشور متبوعش تشکر کرده و خواستار گسترش روابط شده بود.[5]
در طول دوران کوتاه روابط ایران و ساحل عاج، ازجمله مهمترین اقداماتی که ازسوی دو کشور و در چارچوب روابط دوجانبه صورت گرفته است، میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- بازگشایی سفارتخانه دو کشور؛
- برگزاری شش نمایشگاه از کالاهای جمهوری اسلامی ایران در ساحل عاج؛
- تأسیس کلینیک هلالاحمر جمهوری اسلامی ایران در ابیجان در بهمنماه 1383؛
- ایجاد خطوط اعتباری توسط بانک توسعه صادرات ایران و پوشش بیمهای آن توسط صندوق ضمانت صادرات ایران، بهمنظور تسهیل توسعه صادرات کالا و خدمات؛
درزمینه توافقهای همکاری نیز تاکنون اقدامات مناسبی صورت پذیرفته، ازجمله موافقتنامههای آموزشی و فرهنگی میان ارگانهای دولتی و دانشگاههای دو کشور امضا شده است (ساحل عاج، 1388: 174) که اهم آنها عبارتاند از:
- موافقتنامه فرهنگی، علمی و آموزشی، مهرماه 1383؛
- قرارداد همکاری میان دانشگاه تربیت مدرس و دانشگاه فلیکس هوفوئه بوآنی (کوکودی سابق)، شهریور 1384؛
- موافقتنامه همکاری پستی، تیرماه 1387؛
- موافقتنامه انتشار تمبر مشترک، تیرماه 1387؛
- یادداشت تفاهم بین خبرگزاری ایرنا و آژانس خبری ساحل عاج(AIP) ، 1395؛
12-3. زمینهها و راههای مناسب برای توسعه روابط با ساحل عاج
ساحل عاج بهدلیل موقعیت جغرافیایی بسیارخوبی که دارد و دروازه ورود به غرب آفریقا محسوب شود، میتواند کشور مهمی در روابط خارجی ایران باشد. این کشور بخش عمدهای از کاکائو و قهوه جهان را تولید مینماید؛ افزون بر این، ساحل عاج در راه توسعه اقتصادی و عمرانی خود، به کمک کشورهایی چون ایران، نیاز جدی دارد. در این زمینه البته اقدامات خوبی تاکنون، بهویژه از ابتدای دهه هشتاد شمسی به اینسو، صورت گرفته است. برای مثال، درزمینه کشاورزی که صنعت اول این کشور محسوب میشود، تقاضا برای کمکهای ایران وجود داشته است. ازجمله در دیداری که میان وزیر امور خارجه ساحل عاج و وزیر بازرگانی ایران در آذرماه 1386 انجام گرفت، باکایوتا، ضمن اشاره به روبه رشد بودن مسیر روابط ایران و ساحل عاج، اظهار داشت: «اعطای وام یکمیلیون دلاری بلاعوض و گشایش خط اعتباری 90 میلیون دلاری ازسوی ایران به ساحل عاج، نشان از عمق روابط دو کشور دارد» (6/9/86، روزنامه رسالت)، همچنین سفیر ساحل عاج در ایران طی دیداری که در اردیبهشتماه 91 با مدیرعامل گروه صنعتی تراکتورسازی ایران داشت، تقاضای کشورش را برای راهاندازی خط تولید تراکتور ایرانی در این کشور اعلام نمود.[6] شایانذکر است که صنعت کشاورزی در ساحل عاج همچنان ضعیف و ابتدایی است و بخش عمدهای از آن به شیوههای سنتی صورت میپذیرد. این شرایط میتواند برای ایران فرصتی تلقی گردد تا در آنجا حضور بیشتر و مؤثرتری داشته باشد و از این طریق، به رونق اقتصادی خود نیز کمکی کرده باشد. درزمینه صنعت اتومبیل نیز بستر مساعدی برای بازار خودروهای ایرانی در ساحل عاج وجود دارد، کما اینکه اخیراً محمولهای شامل خودروهای تیبا به آنجا صادر شده است.[7]
اما همچنان نمیتوان گفت که روابط تجاری و اقتصادی دو کشور به سطح مطلوبی رسیده است. شرایط سخت سیاسی و نظامی سالهای اخیر در ساحل عاج، مانع بزرگی در گسترش روابط این کشور، نهتنها با ایران، بلکه با سایر ملل بوده است. کاهش رشد 3.45 درصدی میزان صادرات و واردات این کشور در سال 2007 نسبت به 2006، از آثار این شرایط است (168: 1388، ساحل عاج). البته در همین سال 2007، رقم مبادلات تجاری ساحل عاج با ایران، رشد 197 درصدی نسبت به سال قبل آن را نشان میدهد.
هیئتهای تجاری و اقتصادی مبادلهشده میان دو کشور تاکنون به شرح زیر است:
- سفر خانم صفیا توباندوا، وزیر انرژی ساحل عاج، در آبانماه سال 1378 به تهران، جهت دیدار با مسئولان وزارتخانههای نیرو و مسکن و شهرسازی و امضای یادداشت تفاهم همکاریهای انرژی میان دو کشور؛
- سفر هیئتهایی از اتاقهای بازرگانی دو کشور، به کشورهای متقابل در سال 1381 و امضای یادداشت تفاهم همکاری میان یکدیگر؛
- سفر مدیر شرکت حملونقل ساحل عاج به تهران، بهمنظور انجام مذاکرات با مسئولان شرکت ایرانخودرو دیزل، جهت خرید اتوبوس؛
- فعالیت و سرمایهگذاری شرکت شیرینعسل، بهمنظور خرید مستقیم دانه کاکائو از ساحل عاج؛
- سفر وزیر امور خارجه ساحل عاج در سال 86 به تهران، جهت برگزاری اجلاس کمیسیون مشترک؛
- سفر هیئت کارشناسی سازمان بنادر و دریانوردی ایران در فروردینماه 1388 به ساحل عاج، جهت نهایینمودن موافقتنامه حملونقل دریایی؛
- سفر هیئت تجاری-بازاریابی به تولیت سازمان بازرگانی استان یزد و به سرپرستی استاندار یزد به ساحل عاج در بهمنماه 1388.
در ادامه موافقتنامههایی که تاکنون میان دو کشور و درزمینه همکاریهای فرهنگی امضا شده، به یادداشت تفاهمهای زیر در حوزه تجاری و اقتصادی میتوان اشاره کرد:
- یادداشت تفاهم همکاریهای اتاقهای بازرگانی دو کشور؛
- یادداشت تفاهم همکاریهای جمعیت هلالاحمر جمهوری اسلامی ایران و صلیب سرخ و وزارت بهداشت ساحل عاج؛
- یادداشت تفاهم کمکهای توسعهای جمهوری اسلامی ایران به ساحل عاج؛
- یادداشت تفاهم اولین اجلاس کمیسیون مشترک همکاریهای دو کشور؛
- یادداشت تفاهم خواهرخواندگی بندر شهید رجایی و بندر ابیجان؛
- موافقتنامه حملونقل دریایی-تجاری در سال 1388.
مهمترین برنامههایی را که دو کشور، بهمنظور توسعه روابط دوجانبه درنظر دارند، میتوان در خطوط کلی زیر خلاصه کرد:
- تداوم برگزاری اجلاسهای کمیسیون مشترک همکاریهای دو کشور؛
- پذیرش هیئتهای تجاری بازرگانان لبنانیالاصل مقیم ابیجان؛
- امضای موافقتنامههای زیرساختی اقتصادی (موافقتنامههای سرمایهگذاری، حملونقل هوایی، حملونقل دریایی، اجتناب از اخذ مالیات مضاعف، گمرکی و...).[8]
در پایان، شایانذکر است دو کشور ایران و ساحل عاج، دارای یک نکته مشترک فرهنگی-تمدنی بهنام اسلام هستند که میتواند در پیشبرد اهداف مشترک و روابط فرهنگی دو کشور مؤثر باشد. رویکرد ضداستعماری برخی دولتمردان و سیاستگذاران ساحل عاجی هم نکته مشترک آنها با سیاست خارجی جمهوری اسلامی و دیپلماسی توسعه روابط جنوب-جنوب مدنظر دولتمردان ایرانی است. سفرهای متعدد گیوم سورو، رئیس مجلس ملی ساحل عاج به ایران و ملاقات با مسئولان پارلمانی جمهوری اسلامی ایران، سفرهای متعدد وزرای کابینه جمهوری ساحل عاج به ایران اسلامی و ماهیت سازنده و عمق مثبت این دیدارها، حضور فعال ساحل عاج در سازمان کنفرانس اسلامی و اجلاس عدم تعهد، همه نشان از ظرفیت بالای تقویت روابط بین دو کشور دارد که البته عینیسازی و بالفعل کردن این ظرفیتهای بالقوه، اراده بیشتر دو طرف را طلب میکند.
[1]. Roch d’Assomption
[2]. Abdullah Cisse
[3]. N’Guessan
[4]. http://www.ubiznews.com
[5]. http://www.tkdbank.org
[6]. http://www.shafaf.ir
[7]. http://www.fararu.com
[8]. http://www.fa.tpo.ir