هنر اردن

از دانشنامه ملل
نسخهٔ تاریخ ‏۲ مارس ۲۰۲۴، ساعت ۱۷:۰۹ توسط Samiei (بحث | مشارکت‌ها) (صفحه‌ای تازه حاوی «هنر به رغم آنچه كه برخي ها مي گويند تاثير آن در زندگي انسان كم است، به اعتقاد بسياري از افراد غذاي هنرهاي روح آدمي است. هنر است كه زواياي پنهان و مبدع انسان را متجلي مي كند و روح 1937 را بار ديگر فعال و پرنشاط مي كند. هنر، انسان را با وجود تضاد و تنا...» ایجاد کرد)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

هنر به رغم آنچه كه برخي ها مي گويند تاثير آن در زندگي انسان كم است، به اعتقاد بسياري از افراد غذاي هنرهاي روح آدمي است. هنر است كه زواياي پنهان و مبدع انسان را متجلي مي كند و روح 1937 را بار ديگر فعال و پرنشاط مي كند. هنر، انسان را با وجود تضاد و تناسخ هاي موجود بر روي پهنه زمين اميدوار و به دنبال زيبايي مي كشاند.

كافي است گشت و گذاري در اردن به ويژه البترا، تاجرش، از قصر الحلابات تا ضريح الصحابة در اغوار و قصر هشام در اريحا انداخت تا زيبايي هاي معماري گذشتگان را در تمدن عربي اسلامي اين كشور ديد.

قصد داريم در اين بخش به حيات هنري كشور اردن پرداخته و آنها را براي خوانندگان معرفي كنيم.

1.   هنرهاي تجسمي:

به اعتقاد بسياري از پژوهشگران هنرهاي تجسمي در اردن و رسيدگي جدي به آن از اوايل دهه شصت ميلادي و همزمان با فارغ التحصيل شدن تعدادي از هنرمندان از دانشگاه ها و آكادمي هاي اردن اين افراد كه معروف ترين آنها رفيق الحلام، احمد نعواش، مهنا الدره، كمال بلاطه و الاميره وجدان علي بودند. به شكل گسترده و مداومي به هنرهاي تجسمي پرداختند. اما با اين وجود در تاريخ هنرهاي زيباي اردن نام جمال بدران به عنوان فارغ التحصيل اين رشته در سال 1937 از دانشگاه قاهره آمده است. وي متخصص در هنرهاي خط و نقش و نگارهاي عربي بود. اما در اين حال دهه پنجاه ميلادي هم فعاليت هايي در هنرهاي تجسمي اردن با سازماندهي برخي نمايشگاه ها در اماكن عمومي و مدارس انجام گرفت و اين دهه را مي توان آغازي براي دهه بعدي و تداوم هنرهاي تجسمي در اين كشور دانست. در دهه شصت به طور ناگهاني نمايشگاه هاي انفرادي و دسته جمعي پيرامون هنرهاي تجسمي افزايش يافت و تا جايي كه در سال 1961 انجمن به نام انجمن هنر و ادبيات و مجمع نقاشي و پيكرتراش هاي اردني در عمان به وجود آمد. و نمايشگاهي با حضور 500 تابلوي هنري با رنگ هاي روغن، آبكي، ذغالي و سربي در فرمانداري اين شهر بوجود آمد.

با گذشت اين سال ها پادشاه وقت اردن طي دستوري در سال 1966 اداره فرهنگ و هنر را تاسيس كرد كه بسياري از هنرمندان هنرهاي تجسمي اردن همچون مهنا الدرة، رفيق اللحام، ساميه الزرو و محمود طه در افتتاحيه آن حضور داشتند.

در سال 1970 ميلادي هم موسسه هنرهاي زيبا وابسته به حكومت پادشاهي اردن تاسيس و پس از آن مركز هنرهاي زيبا وابسته به اداره فرهنگ و هنر اين كشور بوجود آمد.

از نتايج تاسيس اين موسسه و مركز اين بود كه تعداد نمايشگاه هاي كه هنرمندان در آن، آثار خود را به نمايش مي گذاشتند افزوده شد و با رقابتي شدن گروه هايي با نام گروه الاستوديو، گروه الاربعه، گروه اخناتون و ... پديد آمد و به ايجاد انجمن هنرمندان هنرهاي تجسمي در سال 1978 منجر شد.

در دهه هشتاد ميلادي هم چنين جنبشي تازه در زمينه هنرهاي تجسمي اردن به وجود آمد، تا جايي كه بسياري از هنرمندان اردني در نمايشگاه هاي كشور هاي عربي و غير عربي حضور يافته و به جوايزي هم دست يافتند.

هنرمندان زن هم در جنبش هنرهاي تجسمي اردن تاثير مناسبي از دهه هشتاد ميلادي به جاي گذاشتند. از مدرسه فخر النساء بسياري از زنان هنرمند اردني فارغ التحصيل شده و به صحنه هنري اين كشور خدمت كردند. مشهورترين آنها هند ناصر، اوفيميا رزق، سهي شومان، ژانت جنبلاط هستند. به غير از اين افراد هم چنين بسياري از زنان و مردان اردني كه علاقه به هنرهاي تجسمي داشتند از دهه هشتاد تا كنون به دانشكده هنر دانشگاه اليرموك، موزه ملي اردن، مركز علمي و فرهنگي در موسسه شومان به هنرهاي تجسمي و زيبا توجه ويژه اي داشتند و به اين مكان ها رفت و آمد داشتند. وزارت فرهنگ اردن هم با حمايت مادي و معنوي از هنرمندان اين كشور توانسته نقش مناسبي در رشد و شكوفايي هنرهاي تجسمي داشته باشد. اين وزارت خانه از اوايل دهه نود ميلادي با تاسيس گالري ها توانست تاثير خود را به صورت چشمگيري به نمايش درآورد. تاسيس گالري عاليه، گالري الفينيق، گالري جايا، رواق البلقاء و گالري وابسته به بانك مسكن و شهرسازي از اقدامات چند ساله اخير وزارت فرهنگ اردن است.

هنرمنداني كه به هنرهاي تجسمي و زيبا در اردن گرايش داشتند بيشتر به سوي پيكرتراشي، سفالگري، خطاطي، كاريكاتور، خلق پوستر، تصويرگري و نقاشي تمايل داشتند و مكاتب سوررئاليسم، اكسپرسيونيسم و كوبيسم را بيشتر پسنديده اند.

در اين قسمت به معرفي مشهورترين هنرمندان هنرهاي زيبا و تجسمي اردن در زمينه هاي مختلف مي پردازيم: در هنر سفال گري، محمود طه در راس همه هنرمندان اردني قرار گرفته و پس از آن عصام نصيرات، حازم الزعبي، محمد سمارة، اسمهان الجمل، مارگارت تادرس، محمد شعبان و محمد السير حضور دارند. در زمينه پيكرتراشي و مجسمه سازي مني السعودي از مهم ترين هنرمندان اردني است تا جايي كه يكي از آثار وي در مركز جهان عرب پاريس وجود دارد. همچنين كرام النمري را مي توان پيشگام هنر مجسمه سازي در اردن ناميد كه يكي از آثار وي هم به صورتآهنين و مس در مقابل مسجد الجمعه اين كشور نصب شده است. پس از اين دو تن محمد عيسي، سامر الطباع، ساميه الزرو، عبدالرحمن المصري و محمد سماره نقش آفرين خوبي در زمينه مجسمه سازي و پيكرتراشي اردن داشتند.

محمود طه را مي توان از مشاهير هنر خطاطي اردن ناميد. وي قبل از فراغ التحصيل شدنش از دانشگاه بغداد چندين سال شاگرد خطاط مشهور محمد هاشم البغدادي بوده است.

در خلق كاريكاتورهاي ماندگار نيز "رباح الصغير" از پيشگامان اين هنر در اردن است. توفيق السيد، جلال الرفاعي، محمود صادق، زكي شقفه، سميح حسني، عدنان يحيي و ... هم از ديگر افرادي هستند كه آثار خود را در روزنامه ها، مجلات اين كشور به چاپ مي رسانند.

همچنين افرادي همچون "رباح الصغير" با آغاز آثار نقادانه در اواسط دهه شصت و پس از آن محمد ابوزريق،‌عبدالرئوف شمعون،‌احمد الكواملة،‌ جورح الصانع، محمد الجالوس و ابراهيم النجار ابوالرب فردي كه با كسب دكترا در هنر اسلامي براي اولين بار نام اردن را در جهان عرب پرآوازه كنند توانستند با انتشار كتاب هايي هنرهاي تجسمي اردن و نگاه نگارانه پيرامون اين هنر را به سراسر جهان عرب تزريق كنند.

سهيل بشارات هم با تاليف آثار به زبان انگليسي توانست هنرهاي اردني را به خارج از اين كشور انتقال دهد. توفيق السيد، غسان مفاضلة،‌ حكم غانم و وليد سليمان توانستند راه وي را ادامه دهند.

2.   موسيقي:

پژوهشگران مسائل اردن متفق القول بر آن هستند كه موسيقي در ميان هنرهاي موجود در اين كشور در پائين ترين جايگاه قرار دارد. تا سال 1950 ميلادي و همزمان با افتتاح و آغاز به كار راديو اردن هاشمي در رام الله، موسيقي اردني در حد سرودهاي محلي و روستايي متاثر از بدويت بود كه نسل به نسل از اجداد به نوادگان منتقل شده بود. هم چنين سرودهاي دبكه،‌ درزي، شركسي، كردي و ... قبايل و طوايف ديگر هم مي توان به آن افزود. با افتتاح راديو هنا عمان (اينجا عمان است) در سال 1959 ميلادي و راديو "استوديو هات القدس" در همان سال، سرودهاي ملي اردن با تغيير و تحولات گسترده اي روبه رو شدند و از آن پس به بعد سرودها و اشعار با آلات موسيقي به اجرا در آورده شدند.

در سال 1964 ميلادي وزارت اطلاع رساني اردن تاسيس شد كه تنها پس از دو سال با پيوستن اداره فرهنگ و هنر به وزارت اطلاع رساني، مركز اشاعه موسيقي هم آغاز به كار كرد. با آغاز به كار مركز اشاعه موسيقي،‌موسيقي و غناء اردن با حركتي روبه جلو مواجه شد و برخي از گروه هاي موسيقي اردن همچون گروه رقص مردمي اردن در خارج از اين كشور به اجراي برنامه پرداختند. يكي از اين برنامه ها اجراي موسيقي در منطقه آلبرت هول لندن در سال 1967 ميلادي بود.

در همين حال تاسيس تلويزيون اردن در سال 1968 ميلادي هم توانست، موسيقي اين كشور را به موقعيتي مناسب پيش ببرد. در اين سال آلات موسيقي غربي با ورود به فضاي موسيقايي اردن و انتشار گسترده نت هاي موسيقي به تاسيس چندين مركز آموزش منجر شد. در سال 1980 ميلادي هم انجمن موسيقي دانان اردن شكل گرفت و فعاليت هاي خود را آغاز كرد.

اما با اين وجود بازهم چندين سال گذشت تا موسيقي و ترانه پس از پخش شدن از راديو و تلويزيون مورد قبول مردم اردن واقع شد. گروه هاي موسيقي اردن براي اولين بار در سطح منطقه در جشنواره ترانه هاي عربي كه دمشق برگزار شد حضور يافتند و پس از آن به طور دائم در جشنواره فرهنگ و هنر جرش از سال 1981 تاكنون حضور چشمگيري داشتند.

دكتر عبدالحميد حمام استاد موسيقي در دانشگاه اليرموك اردن در كتاب خود به نام " الاتجاهات الموسيقية المعاصرة في الاردن" مي نويسد: موفقيت شيوه مردمي (عام) در موسيقي اردن به اصالت و تمايز آن از ديگر سبك ها برمي گردد. اما هم اكنون برخي از موسيقي دانان اردني همچون روحي شاهين، صبري محمود، سامي خوري و عامر ماضي كه در مصر تحصيل كردند و سبك آنها سنتي است به موفقيت چنداني در اين حوزه دست نيافتند. وي تنها رضوان المغربي را موفق در اجراي موسيقي سنتي و مردمي (عام) اردن مي داند.

وي در ادامه مي افزايد گروه هاي فني كه ترانه هاي اروپايي و عربي را با ريتمي غربي مي نوازند و در اجراي خود از گيتار برقي، طبل و پركاشن بهره مي برند و در جشن هاي عروسي، هتل ها و كافه ها حضور پيدا مي كنند،‌ جواناني به شمار مي روند كه به دنبال يادگيري موسيقي به شكل آكادميك و علمي هستند و نيم نگاهي هم به كسب سنتي دارند.

دكتر عبدالحميد حمام در كتاب خود، عقيل ابوشعر و آگوستين لامارا از موسيقي دان هاي پيشگام در زمينه موسيقي آكادمي و كلاسيك قلمداد مي كند و در پايان براي اعتلاي موسيقي اردن،‌ به ضرورت نزديكي بيشتر بين دو گرايش موسيقي با سبك عربي و موسيقي با سبك غربي اشاره مي كند.

هم اكنون در اردن بيش از 20 آكادمي موسيقي و صدها نوازنده مشغول به فعاليت هستند. شش موسسه به نام هاي انجمن موسيقي دانان، بخش موسيقي دانشكده روزنامه نگاري دانشگاه اليرموك، بخش موسيقي وزارت فرهنگ اردن، مركز ملي موسيقي وابسته به موسسه نورالحسين و بخش موسيقي راديو و تلويزيون اردن در زمينه اشاعه و گسترش هنر موسيقي فعاليت دارند. اولين آكادمي موسيقي اردن هم در سال 1990 تاسيس شد كه تاكنون بيش از صد تن از آن فارغ التحصيل شدند.

در اينجا برخي از گروه هاي موسيقي كشور اردن را ذكر مي كنيم:

1.    گروه اركستر نيرهاي مسلح اردن: گروه اركستر نيروهاي مسلح اردن در سال 1920تشكيل و در سال 1977 ميلادي به آلات موسيقي مانند شيپور مجهز شد. اين گروه از 120 نوازنده تشكيل شده و تا كنون به عنوان اولين گروه اركستر عربي در مسابقات جهاني به جوايزي نائل آمده است.

2.    گروه اركستر راديو اردن: هم اكنون گروه اركستر راديو اردن را اميل حداد رهبري مي كند. وي اولين نوازنده قانون در اردن است كه در سال 1967 ميلادي از مركز عالي موسيقي قاهره فارغ التحصيل شد. پيش از اين،‌ گروه اركستر راديو اردن را روحي شاهي و آنتون شمعون رهبري مي كردند و در آن 62 نوازنده حضور داشتند.

3.    گروه اركستر نوازندگان عمان: اين گروه در سال 1992 ميلادي به رهبري سيف الدين شحادة تاسيس و بيش از 25 نوازنده مرد و زن به آن پيوستند.

4.    گروه ترانه عربي: گروه ترانه عربي وايسته به انجمن موسيقي دانان اردن است. اين گروه 40 عضو دارد كه متشكل از موسيقي دان، نوازنده و سراينده هاي اردني است.


3.   سينما

در سال 1934 ميلادي نخستين سينماي ناطق اردن به نام سينما البترا در عمان شروع به فعاليت كرد. پس از ساخت اين سينما،‌سينما الفردوس در سال 1946 ميلادي و سينما الفيومي در سال 1950 ميلادي آغاز به كار كرده و فيلم هايي را به صورت ناطق به نمايش درآوردند. در شهر "اربد" اردن هم اولين سينما به صورت سينما تابستانه آغز به كار كرد.

با آغاز دهه پنجاه ميلادي نقش سينما در اردن به صورت چشمگيري افزايش يافت تا جائي كه پس از سه دهه و در سال 1980 ميلادي تعداد سينماهاي اردن به بيش از 80 سينما رسيد. دكتر حسان ابوغنيمه در كتاب خود به نام "پژوهشي در سينماي اردن" آثار سينمايي اين كشور را در سه مرحله تقسيم بندي كرده است:

1.    با پايان پذيرفتن جنگ فلسطين و اسرائيل در سال 1948 ميلادي،‌تعدادي از سينماگران فلسطيني با مهاجرت به اردن به توليد آثار سينمايي خود در اين كشور پرداختند. از جمله آنها مي توان احمد حلمي الكيلاني را نام برد كه در عمان با تاسيس كانون تصويربرداري فوتوگرافي به توليد فيلم سينمايي پرداخت و پس از آن هم صلاح الدين بدرخان و جمال الاصفر در همكاري مشترك در سال 1948 ميلادي با ساخت فيلم بلند سينمايي،‌ آن را در "سينما البترا" عمان به نمايش عمومي درآوردند. اين دو تن هم چنين با افرادي هم چون محمد صالح الكيالي، ابراهيم سرحان، عبدالطيف الحاج هاشم، خميس شبلاق، زهير السقا به تاسيس شركت عربي توليد فيلم هاي سينمايي مبادرت كردند.

احمد حلمي الكيلاني با پيگيري اقدامات خود در توليد آثار سينمايي، شركت فيلم اردني را با همكاري مصطفي صحي النجار، فخري اباظه و واصف الشيخ ياسين تاسيس كردند. از توليدات اين شركت فيلم سازي مي توان فيلم "صراع" را در سال 1957 ميلادي نام برد. وي هم چنين در سال 1964 ميلادي شركت هنري سينما و تلويزيون را تشكيل داد كه به توليد فيلم هاي كوتاه و تبليغاتي مي پرداخت. اين شركت بعدها به بخش سينما و تصوير وابسته به تلويزيون اردن پيوست.

2.    در سال 1965 ميلادي با تشكيل بخش سينما و تلويزيون در وزارت فرهنگ اردن، در آثار سينمايي اين كشور هم تغييراتي ايجاد شد. از اهداف اين بخش در اختيار داشتن مكاني مناسب براي اشتغال و مجهز كردن استوديوها براي توليد آثار مناسب بود. علي صيام مديريت بخش سينما و تلويزيون وزارت فرهنگ اردن را بر عهده داشت و تعدادي از كارشناسان سينمايي را هم براي يادگيري تغييرات صورت گرفته در اين رشته به بريتانيا اعزام كرد.

بخش سينما و تلويزيون وزارت فرهنگ اردن در زمان كار خود 7 فيلم كوتاه سياه و سفيد، 2 فيلم رنگي كه يكي از آنها با عنوان "اردن به شما خوش آمد مي گويد" در نمايشگاه بين المللي نيويورك به نمايش گذاشته شد به كار خود پايان داد.

3.    همزمان با تاسيس تلويزيون اردن در سال 1968 ميلادي،‌بخش ويژه اي هم به آثار سينمايي در اين سازمان تعلق گرفت كه به ساخت فيلم هاي كوتاه و مستند سينمايي مي پرداخت. پس از ايجاد اين تحول گسترده در سينماي اردن برخي از كارگردان هاي اين كشور با توليد آثار مخاطب پسند در جشنواره هاي خارجي حضور پيدا كرده و جوايزي كسب كردند. جلال طعمه يكي از اين افراد بود كه فيلم وي به نام "الغصن الاخضر" (شاخه سبز) در سال 1970 ميلادي در بخش فيلم هاي كوتاه جشنواره برلين جايزه كسب كرد.

عدنان الرمحي يكي ديگر از كارگردانان اردني است كه بسياري از فيلم هاي او از جمله فيلم مستند "الثورة العربية الكبري" در سال 1969 در جشنواره بين المللي فيلم هاي مستند در ليپزيگ،‌ فيلم "لقاء في عجلون" در سال 1970 ميلادي در جشنواره فيلم كوتاه و بلند مسكو و فيلم "وادي الاردن" در سال 1976 ميلادي در جشنواره هفته سبز در برلين به نمايش درآمد و به عنوان بهترين فيلم توليدي كشورهاي جهان سوم در اين جشنواره از سوي هيئت داوران شناخته شد.

تعداد سالن هاي نمايش فيلم سينمايي تا پايان سال 1991 ميلادي در اردن به 92 سالن افزايش يافت كه براي هر 300 اردني يك صندلي محسوب مي شود. اين سالن هاي نمايش روزانه 4 فيلم را در سانس هاي مختلف روي پرده برده كه سانس صبح آن به كودكان تعلق دارد. بر اساس آمارهاي موجود نسبت پخش فيلم ها در سالن هاي سينماي اردن بدين گونه بوده است. 40% فيلم هاي آمريكايي،‌ 35% فيلم هاي مصري و عربي، 20% فيلم هاي هندي و ديگر كشورهاي آسيايي و 5% فيلم هاي ساخته شده توسط كشورهاي اروپايي.

در زمينه گسترش فرهنگ سينما دو موسسه كانون سينمايي اردن (تاسيس در سال 1983 ميلادي) و كميته سينما وابسته به موسسه شومان (در سال 1989) با پخش فيلم هايي به صورت هفتگي به معرفي عوامل فيلم و گفتگو پيرامون موضوع آن حضور تماشاگران مي پردازند وپس از آن نتايج اين جلسات به صورت مكتوب در اختيار روزنامه هاي اردن و ديگر كشورهاي عربي براي چاپ ارسال مي گردد.

برخي از كشورهاي عربي هم چون مصر، تونس، عراق، سوريه، لبنان، فلسطين،‌الجزاير و مغرب فيلم هاي توليدي خود را براي نمايش به اين دو موسسه سينمايي مي فرستند.


4.    تئاتر

پژوهشگران و كارشناسان سرآغاز پديده تئاتر و نمايشنامه نويسي در اردن را به كانون ها، انجمن ها و مدارس مرتبط مي سازند. دكتر سمير قطاس نخستين تلاش ها براي شكل گيري تئاتر و نمايشنامه نويسي در اردن به سال 1945 ميلادي و در كانون بازيگري و موسيقي شهر "اربد" مي داند كه پس از آن نمايشنامه "الشموع المحترقة" به نويسندگي "صلاح ابوزيد" در سينما الزهراء شهر اربد در سال 1948 ميلادي به روي صحنه رفت. وي هم چنين گروه هنري سينما و تئاتر اردن به رياست ابراهيم مسيس را كه در اوايل دهه پنجاه ميلادي آغاز به كاركرد، از ديگر نشانه هاي بروز تئاتر و نمايشنامه نويسي مي داند.

با اين وجود تمامي كارشناسان هنري آغاز رسمي تئاتر در اردن را با نمايش نمايشنامه "الفخ" در سال 1962 ميلادي همزمان مي دانند. اين نمايشنامه به دست رابرت توماس نگاشته و توسط هاني صنوبر كارگرداني شد و در مركز اطلاعات آمريكايي در عمان به روي صحنه رفت.

در دهه شصت ميلادي در اردن تعداد ديگري از گروه هاي نمايش پا به عرصه گذاشتند كه از آن جمله مي توان گروه هواداران بازيگري المقدسي در قدس كه فعاليت هاي خود را به زبان انگليسي انجام مي دادند، گروه هواداران تئاتر وابسته به مجلس فرهنگي بريتانيا در قدس،‌ گروه هواداران درام وابسته به مركز اطلاعات آمريكايي در عمان و گروه خانواده تئاتر اردن به رياست هاني صنوبر و با حمايت عبدالحميد شرف وزير فرهنگ وقت اردن را نام برد.

گروه خانواده تئاتر اردن در سال 1966 تعدادي از نمايشنامه هاي معروف نويسندگان صاحب سبك جهان هم چون اسكار وايلد،‌هنري ابسن و رابرت توماس را براي اولين بار در اردن به نمايش درآوردند و پس از آن به بازسازي نمايشنامه هاي مشهورتري از سامراست موام،‌برنارد شو و الخاندروكاسونا را پرداختند.

در سال هاي 1968 و 1969 اين گروه به اجراي نمايشنامه هاي ژان پل سارتر،‌لابسن و مولير در اردن پرداخت.

در سال 1966 ميلادي و با تاسيس اداره فرهنگ و هنر اردن، ‌گروه خانواده تئاتر اردن به اين اداره پيوست و فعاليت هاي خود را با اجراي تئاترهاي ديگر افزايش داد.