پيشينه روابط سياسی و اقتصادی اردن با ايران

از دانشنامه ملل
نسخهٔ تاریخ ‏۱۱ مارس ۲۰۲۴، ساعت ۱۵:۱۳ توسط Samiei (بحث | مشارکت‌ها) (صفحه‌ای تازه حاوی «'''پيشينه روابط سياسي و اقتصادي با ايران''' روابط کشور شاهنشاهي ايران با اردن از زمان باستان آغاز گرديده و سپاهيان دلاور ايران در دوره هخامنشيان و دوره هاي بعدي  از اين سرزمين گذشته و به افريقا و سواحل درياي مديترانه رفته اند. در موزه بيت المقدس...» ایجاد کرد)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

پيشينه روابط سياسي و اقتصادي با ايران

روابط کشور شاهنشاهي ايران با اردن از زمان باستان آغاز گرديده و سپاهيان دلاور ايران در دوره هخامنشيان و دوره هاي بعدي  از اين سرزمين گذشته و به افريقا و سواحل درياي مديترانه رفته اند. در موزه بيت المقدس که اکنون تحت تصرف رژيم اشغالگر قدس مي باشد آثار بسياري وجود دارد که شاهد صادقي بر تاثير حضور ايرانيان در اين سرزمين در اعصار قديم مي باشد. (1) در تاريخ معاصر شروع روابط رسمي ايران و اردن به دوران سلاطين عثماني برمي‌گردد که ايران در شام کنسولگري داشت. پس از سلطه انگليسي ها بر اردن و فلسطين، ايران در بيت المقدس کنسولگري داير کرد.(2) ،(3)

روابط خارجي ايران و اردن قبل از انقلاب اسلامي ايران  در چارچوب کمک هاي خارجي و روابط شخصي شاه ايران و پادشاه اردن بخاطر شيوه حکومت مشترک يعني پادشاهي تعريف مي شد. (4) به اين ترتيب پس از استقلال شرق اردن، دولت ايران اين کشور را به رسميت شناخت. در سال 1949 ملک عبدالله پادشاه وقت اردن به ايران مسافرت کرد و عهدنامه مودت ميان دوکشور در 16نوامبر 1949منعقد شد.(5)، (6) در اوايل 1950 سفارت ايران در امان در سطح وزير مختار تاسيس شد که در مارس 1951 به سطح سفارت ارتقاء يافت.  در همين سال سفارت اردن در ايران تاسيس شد و متعاقب سفر رسمي پهلوي دوم در نوامبر1959به اردن که طي آن يک موافقت نامه فرهنگي ميان دوکشور به امضا رسيد، روابط ديپلماتيک  ميان دو کشور به سطح سفارت کبري ارتقاء يافت و در همان تاريخ سفارت اردن در تهران (29 نوامبر 1959) به سفارت کبري تبديل شد. اين مسافرت که به دعوت  ملک حسين انجام شده بود، مباني دوستي و همکاري ميان دو رژيم را بيش از پيش مستحکم کرد. (7)، (8)

از اين زمان به بعد تا پيروزي انقلاب روابط صميمانه اي ميان دو کشور حاکم بود. روابط سياسي ميان دو کشور عمدتا در مناسبات ميان دربارهاي سلطنتي تبلور يافته بود و در خلال ديدارهاي خصوصي سران دو رژيم تعيين و تدبير مي شد. (9) ملك حسين پادشاه اردن از ارديبهشت 1338 تا مرداد 1357 در يك دوره‌ 19 ساله 11 بار همراه با همسر، وليعهد و نخست وزيرش به ايران مسافرت كرد.  تاريخ‌ اين سفرها به شرحي است که مي آيد:

11 ارديبهشت 1338، 15 فروردين 1339، 14 ارديبهشت 1346، 26 مرداد 1346، 7 شهريور 1347، 5 تير 1352، 27 آبان 1352، 2 مرداد 1353، 3 مرداد 1356، 9 دي 1356 و 5 مرداد 1357

علاوه بر اين چندين بار نيز ديدار خصوصي ملكه عاليه از ايران‌، چند ديدار خصوصي فرح پهلوي ونيز دو ديدار رسمي محمدرضا شاه پهلوي از اردن، بخش اعظم كارنامه روابط سياسي و ديپلماتيك ميان دو كشور در اين دوره را تشكيل مي‌دهد. آمد و شدهاي معدود ومحدود دست اندركاران رسمي سياست و ديپلماسي دو كشور نيز در واقع دنباله همين ديدارها و روابط خصوصي به حساب مي‌آمد.(10)

در زمينه هاي اقتصادي همواره کم و بيش روابط بازرگاني بين ايران و اردن وجود داشته و برخي کالاهاي ايران به ويژه تنباکو به اردن صادر مي شده است. در سال 1342 يک قرارداد بازرگاني بين دوکشور امضا شد و انتظار مي رفت حجم مبادلات بازرگاني بين دوکشور افزايش بسيار پيداکند ليکن وقوع جنگ بين اعراب و اسرائيل در سال 1967 و سلطه اسرائيل بربخش هاي غربي رود اردن مانع تحقق اين امر شد. سپس اشکال تراشي هاي عراق کار حمل و نقل کالا به اردن را از طريق خاک عراق به وسيله اتومبيل مشکل ساخت. با اين همه کوشش‌هايي که از طرف سفارت شاهنشاهي ايران در امان براي افزايش صادرات صورت پذيرفت موثر بوده و علاوه برکالاهايي که از قديم وارد اردن مي شد مانند تنباکو، فرش، خشکبار و مواد نفتي، مواد ديگري از جمله محصولات صنعتي ايران مانند انواع بخاري و ظرف هاي ملامين به بازار اردن  راه پيدا کرد. در 20 خرداد 1350 توافق نامه‌هايي دو طرفه درباره معافيت متقابل شرکت هاي هوايي دو کشور از پرداخت ماليات به امضا رسيد. (11)

پس از پيروزي انقلاب، کشور اردن ايران را به رسميت شناخت و ملک حسين در اسفند 1357طي پيامي، پيروزي انقلاب اسلامي ايران را به بنيانگذار جمهوري اسلامي تبريک گفت و در سالگرد پيروزي انقلاب، هيئت 10 نفره اي متشکل از شخصيت هاي برجسته علمي، به رياست وزير اوقاف و امور مقدسات اردن، به ايران آمد. (12) ، (13) دولت اردن، اگرچه ظاهرا اظهار خشنودي مي کرد، اما در واقع از صدور انقلاب اسلامي و احتمال گسترش فعاليت اسلام گرايان نگران بود. (14)

در کل روابط خارجي ايران و اردن بعد از انقلاب اسلامي ايران تحت تاثير متغيرهايي از فراز و نشيب هاي مختلفي برخوردار بوده است که مهمترين عوامل در روابط دوکشور بدين شرح است:

1-عدم برخورداري دولت اردن از استقلال در تصميم گيري به دليل نفوذ امريکا، غرب و رژيم صهيونيستي در اين کشور و همراهي با سياست هاي امريکا در منطقه.

2-روند سازش و ارتباط گسترده و تنگاتنگ اردن با رژيم صهيونيستي و ايفاي نقش در پيشبرد آن و عادي سازي  روابط با رژيم صهيونيستي. (15)

در آذر 1359 حافظ اسد، اردن را به حمايت از گروه بنيادگراي اخوان المسلمين براي براندازي رژيم سوريه متهم كرد و صف‌آرايي نظامي دو كشور در مرزهاي مشترك‌، تيرگي روابط را تا حد برخورد مسلحانه پيش برد. روابط حسنه جمهوري اسلامي ايران با سوريه‌، تيرگي روابط اردن و سوريه و روي آوردن اردن به سوي عراق‌، از عواملي بود كه به دنبال شروع جنگ تحميلي‌، قطع روابط دو كشور ايران و اردن را به دنبال داشت‌.

ملك حسين در 20/1/1359 ش. ضمن شركت در جلسه عادي كابينه اردن‌، موضع آن كشور را در قبال بحران روابط ايران و عراق چنين بيان كرد: «وظيفه اعراب است كه براي وحدت خود و جلوگيري از سرايت خطرات از هركجا كه باشد همكاري كنند، ما وظيفه داريم كه جهان اسلام را آرام و قرين همبستگي داشته باشيم‌، ما مي‌خواهيم ايران پشتيبان ما باشد و در آن آرامش برقرار و داراي خط مشي درستي باشد. عراق كشور عربي است و برادري كه نبايد مورد هيچ‌گونه تهديد خارجي قرار گيرد و يا آسيبي از هر منبعي كه باشد به آن برسد. ما به عنوان عرب نبايد اجازه دهيم هيچ‌گونه تجاوز از هر مصدر كه باشد به هيچ جزئي از خاك ميهن عرب صورت گيرد.»

بعد از كنفرانس سران كشورهاي عربي در بغداد و تونس‌، روابط بين عراق و اردن روز به روز نزديكتر و عميقتر شد و صراحتاً ملك حسين به نفع عراق و عليه ايران موضع‌گيري كرد و با كمك‌هاي سياسي‌، اقتصادي و نظامي فراوان‌، حمايت خود را از عراق تداوم بخشيد. در طول جنگ هشت ساله بين ايران و عراق‌، تنها سيستم حمل و نقل به عراق از طريق اردن صورت مي‌گرفت‌. در اين چارچوب‌، شبكه حمل و نقل وسيعي بين دو كشور ايجاد گرديد و بندر عقبه براي حمل و نقل سلاح و تجهيزات نظامي سبك و سنگين در اختيار عراق قرار گرفت‌. به علاوه دولت اردن نيروهاي نظامي خود را نيز براي سركوبي مردم مسلمان عراق و شركت در جنگ عليه ايران‌، به عراق گسيل داشت. هم چنين ملك حسين نيز در نطقي گفت كه اگر ضرورت ايجاب كند نيروهاي بيشتري را به عراق اعزام خواهد كرد. (16)

پخش تصوير تلويزيوني ملک حسين در جنگ تحميلي ايران و عراق در حال کشيدن طناب شليک توپ در برابر خط مقدم از تلويزيون عراق مبين نهايت حمايت اردن از عراق بوده است که اين امر موجب قطع روابط سياسي تا سال 1991 گرديد. (17)

عواملي كه باعث شد اردن در دهه 1360 و در طول جنگ تحميلي عراق عليه ايران‌، از عراق حمايت كند و حمايتش را از اين كشور در بحران كويت نيز ادامه دهد به شرح ذيل است:

1ـ كمك‌هاي مالي عراق به اردن‌، اين كمك‌ها از سوي حاميان عراق نظير عربستان و كويت نيز به اردن پرداخت مي‌شد.

2ـ تهديدات سوريه عليه اردن وحمايت جمهوري اسلامي ايران از سوريه

3ـ نياز شديد عراق به بندر عقبه و درآمد عمده‌اي كه براي اردن داشت.

4ـ شاه حسين قصد داشت نقش رهبر عربي را بازي كند. از اين رو عامل تعيين كننده سياست خارجي اردن قوميت عرب و وحدت و يكپارچگي آن است و دين اسلام در درجه دوم اهميت قرار دارد. شاه حسين با شعار «ما در كنار برادران خود هستيم‌»، حمايت خود را از عراق اعلام كرد.

5ـ  اردن مي‌خواست از ثمرات اين جنگ به نفع خود استفاده كند، اما با پايان گرفتن جنگ تحميلي و بحران خليج فارس‌، اين سياست نتيجه‌اي جز خسران و صدمات اقتصادي و اجتماعي براي اردن درپي نداشت‌. براين اساس اردن مجدداً روابط خود را با جمهوري اسلامي ايران عادي ساخت. (18)

با پايان جنگ تحميلي دو کشور در تاريخ 27/10/1369 روابط خود را از سر گرفتند.(19) پس از شروع مجدد روابط سياسي دو کشور براي ارتقاء سطح مناسبات به تبادل سفير پرداختند. اردن از سال 1372 سفير خود را به ايران اعزام نمود، ليکن پس از گذشت دوسال به کار او پايان داده شد و ايران نيز از اواسط سال 1372 سفير خود را معرفي نمود. آقاي کروبي نخستين رئيس مجلس ايران است که پس از پيروزي انقلاب، در تاريخ 2/11/72 به اردن سفر کرد. (20)

روابط اردن با جمهوري اسلامي ايران پس از مرگ ملك حسين در بهمن 1377، تغيير قابل ملاحظه‌اي نكرد. همان روندي كه پس از پايان اشغال كويت به صورت رويكرد مرحله به مرحله حكومت امان به جمهوري اسلامي ايران آغاز شده بود، در دوره ملك عبدالله دوم نيز پي گرفته شد. (21) در خرداد سال 1378 آقاي خرازي به عنوان اولين وزير خارجه ايران به اردن سفر نمود. ملاقات ملك عبدالله با رئيس جمهور وقت كشورمان در حاشيه اجلاس مجمع عمومي سازمان ملل در پائيز 1379 در نيويورك بالاترين سطح تماس بين دو كشور بود. (24) اين نخستين ديدار ميان يک پادشاه اردن با رئيس جمهور ايران از زمان برقراري حکومت اسلامي در ايران بود.(25) علاوه بر اين، ملکه رانيا همسر ملک عبدالله دوم پادشاه اردن بنا به دعوت خانم زهره صادقي همسر رئيس جمهوري ايران در تاريخ 13تير1379 جهت ديداري غير رسمي(22) به همراه جمعي از زنان دربار اردن وارد ايران شدند. کيفيت روابط امان با تهران درسالهاي پس از پايان جنگ 8 ساله عراق عليه جمهوري اسلامي ايران نتيجه دو پديده متضاد است‌. اول علاقه مقامات اردني به گسترش رابطه با تهران و دوم اصرار امريكا به فاصله گرفتن اردن از جمهوري اسلامي ايران. مقامات امان نيز همواره تلاش كرده‌اند تا در مناسبات مستقل خود با ايران‌، هردو رويكرد را رعايت كنند. (23)

سرانجام پادشاه اردن در شهريور 1382 به تهران سفر کرد. اين سفر را عليرغم كوتاه بودن آن مي توان نقطه عطفي در روابط دو كشور دانست و به دنبال آن وزير خارجه وقت اردن براي پيگيري مسائل مطروحه در ديدار ملك عبدالله و در پاسخ به سفر وزير خارجه كشورمان به جمهوري اسلامي ايران عزيمت نمود. اردن در شهريور ماه سال 84 با اعزام فرستاده ويژه، پيام حسن نيت و تبريك انتخاب آقاي احمدي نژاد به رياست جمهوري را ابلاغ كرد. در سال 1384 ملك عبدالله با رئيس جمهور كشورمان در حاشيه نشست مجمع عمومي سازمان ملل ديدار نمود. هم چنين در ارديبهشت 1385 وزير خارجه كشورمان در پاسخ به سفر همتاي اردني خود به امان سفر نمود. وزراي خارجه دو كشور طي سال هاي اخير در حاشيه اجلاس هاي همسايگان عراق، سازمان كنفرانس اسلامي و غيرمتعهدها با يكديگر ديدار نمودند. در خرداد 1389 اميرغازي مشاور پادشاه اردن به تهران سفر كرد. آخرين ملاقات وزراي خارجه دو كشور در اوايل آذر ماه 1389 در حاشيه نشست منامه صورت گرفت. در آذر ماه 1389 مشائي مشاور اول رئيس جمهور ضمن انجام ديدار رسمي از اردن طي ملاقات با ملك عبدالله پادشاه اردن پيام كتبي آقاي احمدي نژاد را به وي تسليم نمود. در اسفند ماه 1389 سفر ملك عبدالله پادشاه اردن به تهران برنامه ريزي شد، ولي اين سفر بنا به دلايلي لغو گرديد. در اسفند 1390 كمالوندي معاون وزير امور خارجه و مؤيد مدير كل امور اداري به امان سفر نمودند. (26)

گرچه موضع گيري مقامات اردني در خصوص مسائل و تحولات جمهوري اسلامي ايران با در نظر گرفتن روابط دوستانه اين كشور با غرب، تاكنون در مجموع مثبت و قابل قبول بوده است، ولي اين كشور معمولا به قطعنامه هاي وضعيت حقوق بشر در ايران راي ممتنع داده است. پادشاه اردن همواره با استفاده از گزينه نظامي براي پرونده هسته اي كشورمان مخالفت كرده و از حق ايران براي داشتن فناوري صلح آميز هسته اي دفاع كرده است. ايران نيز در راي گيري ها در مجامع بين المللي بارها به كانديداي اردن راي داده است مانند شوراي سازمان انرژي اتمي و انتخاب معاونت فيفا. (27) ولي تل آويو با طرح مسايلي در سطوح نظامي ‌و امنيتي اين کشور، سعي دارد خطر نفوذ حزب الله در اردن را بزرگنمايي کند تا از بسط و تعميق روابط تهران-عمان جلوگيري کند. (28)