ایرانشناسی و ایرانشناسان در تایلند
ایرانشناسی و ایرانشناسان
ایرانشناسی در تایلند از حدود ۳۰۰ سال پیش آغاز شده است، یعنی از آن زمان که جامعه بزرگی از ایرانیان در آیوتایا زندگی میکردند و بسیاری از آدابورسوم و باورها و عقاید خود را در میان سیامیها رایج کردند، به نوشته محمدربیع مؤلف سفینه سلیمانی، در آن زمان بعضی از ایرانیان در حضور شاه قصه ایرانی امیرحمزه را میخواندهاند «تا سلطنت و جهانبانی ایران و هندوستان و کرم و عدالت و همت و احسان ایرانیان را به او گوشزدکنند» (محمدربیع، .(۱۴۰:۱۳۵۶
یا آن که «... سید دردمندی از مردم خراسان (را) که خالی از کمال نیست مقرر کرده بودند که خلاصه مضامین شاهنامه (را) که در خاطرنشینی مجلس دل بهتر از صد چنگ و ترانه به قانون پسندیده که مخالف طبع آن بزرگ (پادشاه) نبود، جهت استماع و اطلاع گوشهنشینان آن مکان نویسد و به عرض آن رسانند...» (همان: ۱۲۳).
از نوشتههای مؤلف سفینه چنین بر میآید که پادشاه سیام مانند ایرانیان لباس میپوشیده است و آداب طعام و شراب ایرانیان و طریق نشستن و دستور توزوک و آداب مجلس آرایی آنها را به کار میبرده است و انجام اینگونه امور را برعهده ایرانیان گذاشته بود و حتی مقرر داشته بود که بتخانهای را شکسته و مسجدی و فضایی ساخته تا مردم ایران در ماه محرم به تعزیه مشغول شوند و «خود (شاه) در شبها بر روی فیل سواره میایستاده و سیر تماشا میکرده است» (همان: ۷۵).
۳۲۹
۱. منظور کتاب رموز حمزه است که از فارسی به زبانهای گوناگون مانند ملایو، جاوهای و... ترجمه شده است و در هندوستان و بیشتر کشورهای شرق دور آن زمان به آن توجه شده است و هنوز هم خوانندگانی دارد.کتاب مذکور به زبان ملایو به نام حکایت امیرحمزه پهلوان و به زبان جاوهای با عنوان سرت میناک ترجمه شده است (محمدربیع، ۱۳۵۶ : زیرنویس ۱۴۰).
۳۳۰
«چاپ و ترجمه کتاب عمر خیام به تایلندی به وسیله شاهزاده این کشور به نام ناراتیو در نود و سه سال قبل و ترجمه دیگری از عمر خیام به وسیله سورجات چای در چهل سال پیش، ترجمه داستانهای هزارویک شب و شاهنامه و کتاب سفینه سلیمانی (چهل و دو سال قبل) از دیگر موارد قابل ذکر است» (خوشرو .(۱۳۸۴ ،d
با گذشت زمان و رویدادهای بعدی، این سنتها به فراموشی سپرده شد تا این که در دوران جدید. دو کشور، دوره تازهای از روابط را با یکدیگر آغاز کردند. از آنجا که، در دوران پهلوی روزنه فرهنگی و سیاسی کشور به سوی غرب بود، موضوع ایرانشناسی بیشتر از دریچه غربی دیده میشد؛ مستشرقان غربی دایر مدار ایرانشناسی بودند و بیشتر مردم جهان، بهویژه در کشورهای شرقی ایرانیان را فقط با نفت و قالی میشناختند با سیاست نگاه به شرق و گسترش هرچه بیشتر روابط سیاسی و فرهنگی ایران با کشورهای این خطه و گشایش رایزنیهای فرهنگی ایران در کشورهای جنوب شرقی آسیا در دوران جمهوری اسلامی که با پیشرفت شگفتانگیز جهان در تکنولوژی رسانههای گروهی همزمان شد، به موضوع آشنایی با فرهنگ و تمدن ایران نیز رفتهرفته توجه شد.
در آغاز، فعالیتهای فرهنگی برونمرزی جمهوری اسلامی ایران، بیشتر بر معرفی انقلاب اسلامی وا صول فکری و اعتقادی آن استوار بود، لیکن از چندی پیش جنبههای فرهنگی غیر دینی و شناساندن بیشتر فرهنگ و تمدن ایران، بهویژه در کشورهای شرقی در دستورکار قرار گرفته است، میتوان گفت که ایرانشناسی در این کشورها تا رسیدن به بالندگی راه درازی در پیش دارد، ولی تایلند گامهای نخست را بهخوبی برداشته است.