آسیب ها وچالش های اجتماعی اسپانیا

از دانشنامه ملل
نسخهٔ تاریخ ‏۲۰ مارس ۲۰۲۴، ساعت ۱۳:۲۲ توسط Samiei (بحث | مشارکت‌ها) (صفحه‌ای تازه حاوی «'''فساد''' فاش شدن جریان های فساد  که در دهۀ 1990 در اسپانیا  به وجود آمد جالب توجه است. بسیاری از سیاست مداران، اقتصاد دانان و کارمندان دولت که به حزب سوسیالیست وابسته بودند، متهم به فساد در دستگاه داخلی شدند. چهار عامل را می توان برای شیوع فساد در...» ایجاد کرد)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

فساد

فاش شدن جریان های فساد  که در دهۀ 1990 در اسپانیا  به وجود آمد جالب توجه است. بسیاری از سیاست مداران، اقتصاد دانان و کارمندان دولت که به حزب سوسیالیست وابسته بودند، متهم به فساد در دستگاه داخلی شدند. چهار عامل را می توان برای شیوع فساد در نظر گرفت: اختصاص دادن بودجۀ بیشتر به احزاب، هژمونی حزب سوسیالیست از سال 1982 تا 1996، ماهیت پیشرفت کشور، و ماهیت جامعۀ مدنی در اسپانیا.

بهانۀ احزاب مختلف در مورد بودجۀ کمی که دولت برای آنها در نظر می گرفت، باعث شد که به دلایلی مانند هزینه های انتخابات منطقه ای یا کشوری، پرداخت حقوق افراد مشغول به کار در این احزاب، و گاهی به بهانۀ امور خیریه، بودجۀ بیشتری برایشان در نظر گرفته شود. این احزاب به دلیل سوء استفاده از منابع دولتی در جهت منافع شخصی متهم به فساد شدند. از جمله مواردی که از فساد این افراد می توان ذکر کرد، کنترل اخبار و منابع اطلاع رسانی و خبری بود. این سوء استفاده از رسانه در جریان ورود اسپانیا به ناتو بسیار پررنگ شد. تمام حوزه های انتخاباتی که مخالف ورود اسپانیا به ناتو بودند، در جامعه کم رنگ شدند و هیچ اخباری از آنان پخش نشد.

نمونۀ دیگر فساد در دستگاه داخلی اسپانیا، فساد مالی ماریانو روبیو[1]، رئیس پیشین بانک اسپانیا[2] بود که در سال 1994 به جرم اختلاس، عدم پرداخت مالیات، و ایجاد تغییرات در اسناد دولتی، زندانی شد.

گفته می شود که در جامعۀ اسپانیا، حتی در زمان رژیم فرانکو نیز فساد زیادی وجود داشته است. اکنون با توجه با باز بودن فضای مطبوعاتی و آزاد بودن رسانه ها، و از طرف دیگر با فعالیت بازرسین دولتی ویژه، این فساد ادامه پیدا نمی کند و در جامعه مطرح شده و به نمایش گذاشته می شود. اقدامات تنبیهی در مقابل فساد در اسپانیا، به سرعت و با سخت گیری زیادی رو به گسترش است. ولی با وجود همۀ این اقدامات، گفته می شود که فساد در جامعۀ اسپانیا همچنان ادامه پیدا خواهد کرد، مگر اینکه تغییری در بودجه بندی احزاب ایجاد شد و در فعالیت های آنان شفاف سازی صورت گیرد.

جرم و جنایت

عقیدۀ بیشتر مردم اسپانیا بر این است که جرم و جنایت از زمان پایان رژیم فرانکو زیاد تر شده است. آمارهای سال 1989 تا 1991 نیز افزایش جرم را نشان می دهند. ولی در بررسی آمارها باید بسیار دقیق بود. زیرا که سانسور رسانه ها و مطبوعات در رژیم فرانکو، از نشان دادن چهرۀ واقعی کشور و میزان بالای جرم و جنایت در آن خودداری می کرد. به هر صورت، در نظر گرفتن مسئلۀ جنایات، از زمان مرگ فرانکو مطرح شد. یکی از این جرم های شایع در اسپانیا، قاچاق مواد مخدر است. طبق آمار سال 1990، نیمی از زندانیان به دلیل قاچاق یا مصرف مواد مخدر در حبس به سر می بردند. از سال 1984 تا 1994، تعداد دستگیر شدگان قاچاق مواد مخدر از 11.446 مورد به 31.703 مورد رسید.

علاوه بر این سرقت های مسلحانه نیز در کشور بسیار رایج است. طبق آمار دادگستری کشور، بین سال های 1980 تا 1985، تعداد سرقت های مسلحانۀ گزارش شده تقریباً سه برابر شد؛ یعنی از 9.918 مورد به 27.887 مورد رسید. این رقم در سال 1990 به 71.602 مورد رسید، ولی در سال 1995 به نصف کاهش یافت، یعنی 35.170 مورد.

دزدی اتوموبیل نیز از دیگر جرم های شایع در اسپانیاست. از سال 1980 تا سال 1985، دزدی اتوموبیل افزایشی 30 درصدی داشت؛ به عبارت دیگر، از 91.548 مورد به 118.975 مورد رسید. این آمار در سال 1990، 14 درصد دیگر نیز افزایش داشت؛ یعنی به 135.559 مورد رسید. ولی در سال 1995 کاهشی 27 درصدی در دزدی اتوموبیل در کشور مشاهده شد؛ یعنی به 98.847 مورد رسید.

این آمارها فقط با احتساب موارد گزارش شده است، نه میزان واقعی آنها در جامعه. همانطور که در آمارها مشاهده می شود، بین سال های 1990 تا 1995، در همۀ جرم ها کاهش وجود داشته است، ولی طبق گزارش پلیس اسپانیا، حد اقل در زمینۀ سرقت مسلحانه در کشور، دو برابر افزایش وجود داشت. به نظر می رسد که در اسپانیا، برخلاف بریتانیا، علاقۀ چندانی به گزارش جرم و جنایت وجود ندارد؛ شاید به دلیل عدم اعتماد مردم به فعالیت های پلیس که از زمان فرانکو تا کنون ادامه پیدا کرده است. تاکنون در حدود 88 درصد جرم ها در مناطق شهری، در مورد املاک و دارایی ها بوده و فقط 1.7 درصد جرم ها متوجه اشخاص بوده است. در مناطق روستایی کشور نیز، ارتکاب به جرم و جنایت بسیار کمرنگ است.

خشونت علیه زنان

خشونت علیه زنان: درصد زنان اسپانیایی که از سوی همسر یا هم خانه مورد آزار و اذیت قرار گرفته اند
1999 2001
خشونت های جسمی
تهدید یا توهین 1.5 1.4
ایجاد وحشت در زنان 1.2 1.0
حمله به زن در زمان عصبانیت 0.8 0.7
آزار جنسی و اصرار به برقراری رابطه 4.6 3.9
خشونت روحی و روانی
منع ملاقات با دوستان و اعضای خانواده 1.3 1.3
عدم دادن خرج منزل و همسر 0.5 0.4
تصمیم گیری به جای زن 2.0 2.0
عدم اهمیت دادن به نیازهای اولیه زن 1.9 1.9
عدم اهمیت دادن به سخنان زن 2.0 1.7
تحقیر و توهین به عقاید زن 1.6 1.2
ارزش ننهادن به فعالیت های زن 4.7 4.8
سرزنش زن در مقابل فرزندان 2.4 2.3

رفتارهای جنسی[6]

تردیدی نیست که از پایان دوران دیکتاتوری فرانکو، چیزی نزدیک به یک انقلاب در این زمینه در اسپانیا رخ داده است. هنوز هم میزان آمارهایی قابل اعتماد در زمینۀ رفتارها و الگوهای جنسی در اسپانیا بسیار اندک و نادر است، و بیشتر این آمارها به نتایج متضاد می انجامند. از دهۀ 1980 به بعد، انتشار عکس های مجلات و روزنامه ها بدون سانسور صورت می گرفت. حتی در کلوب ها و تئاتر و سینما و تلویزیون نیز برای نمایش مسائل جنسی محدودیتی وجود نداشت. از سوی دیگر، در نظر سنجی از افراد مختلف در جامعه این نتیجه به دست می آمد که دید مردم نسبت به این مسائل تغییر بیشتری یافته و آزادگرایانه تر شده است. در نسل جدید اسپانیا، مسائلی چون پیشگیری از بارداری، سقط جنین، روابط جنسی پیش از ازدواج، زندگی با هم خانه ای از جنس مخالف، طلاق، و عواملی از این دست، بسیار پذیرفته تر از گذشته شده و دیگر این مسائل تعجب آور محسوب نمی شوند. در پایان سال 1973 در اسپانیا فقط 22 درصد مردم معتقد بودند که پیشگیری از بارداری امری غیر قابل قبول است.

در زمان رژیم فرانکو، نزدیک به نیم میلیون نفر(زن) به بهانۀ تنظیم هورمون، از قرص های ضد بارداری استفاده می کردند؛ این روش تنها راه استفاده از این نوع دارو بود. با وجود آزاد شدن استفاده از این داروها بعد از زمان فرانکو، هنوز هم تعداد سقط جنین در کشور که در زمان فرانکو 300.000 مورد غیر قانونی بود، کاهش چندانی نیافته است؛ این امر نشان می دهد که نسبت به این مسئله سهل انگاری کهنه ای وجود دارد. طبق آمار سال 1993، حدود 52 درصد افراد بین سنین 18 تا 21 از روش های ضد بارداری استفاده نمی کردند. این آمار در بانوان بین سنین 22 تا 25 و نیز 26 تا 35 در حدود 23 درصد بود، و در سنین 36 تا 45، نزدیک به 32 درصد. این آمار نشان می دهد که از هر 3 زن اسپانیایی بین سنین 18 تا 45، 1 نفر از روش های پیشگیری از بارداری استفاده می کند.

به نظر می رسد در جامعۀ اسپانیا، مردم در اظهار عقاید خود بسیار جسورانه تر از رفتار واقعی شان خود را نشان می دهند. مثلاً زندگی با جنس مخالف بدون پیوند زناشویی، از نظر دو سوم اسپانیایی ها قابل قبول است، ولی تنها معدودی از افراد بدین صورت زندگی می کنند. علاوه بر این تفاوت های فرهنگی در مناطق مختلف جغرافیایی را نیز باید در نظر گرفت؛ بیشترین میزان این همزیستی ها در شهر بارسلونا است. بعد از بارسلونا، در مادرید نیز این امر رایج است. بیشتر کسانی که به این شکل زندگی می کنند بین 20 تا 29 و یا 30 تا 39 سال سن دارند. بیشتر این افراد نیز مجرد هستند، نه افراد طلاق گرفته یا افرادی که همسر خود را از دست داده اند. به نظر می رسد که بین این نوع همزیستی و در آمد بالا و نیز میزان تحصیلات بالا ( بالاتر از حد متوسط) رابطه ای مستقیم وجود دارد. هرچه میزان تحصیلات بالاتر می رود، همزیستی بیشتری دیده می شود. میان زنان تحصیل کرده، میزان این همزیستی پنج برابر حد متوسط است، ولی در مورد مردان، فقط سه برابر حد متوسط.