عدالت اجتماعی در اسپانیا
با ایجاد شرایط سخت برای روستاییان، بعد از جنگ های داخلی، و نیز با تغییر تمرکز اقتصاد اسپانیا از کشاورزی به صنعتی، تعداد زیادی از روستاییان به شهر ها مهاجرت کردند. حدود 14 درصد کل جمعیت مکان اولیۀ زندگی خود را ترک کردند و به شهرهای بزرگی مانند مادرید و بارسلونا سرازیر شدند. همراه با این مهاجرت داخلی، مشکل مسکن برای این مهاجران ایجاد شد. عدم توانایی مالی برای خرید خانه، و یا حتی رفتارهای تبعیض آمیز شهروندان با مهاجران( به خصوص با کولیان و مهاجران خارجی) باعث شد که این افراد به زندگی در حلبی آبادهای اطراف شهرهای بزرگ اسپانیا روی بیاورند.
پدیدۀ زاغه نشینی در اسپانیا کابولیسمو[3] نام دارد، که از واژۀ کابولا[4] به معنی خانه هایی ساخته شده از ورقه های روغن های نباتی وصنعتی، کارتن، چوب و نظیر همین ها ریشه گرفته است. دولت، زمانی که با عدم موفقیت در کنترل مهاجرت ها روبرو شد، تصمیم گرفت که با اعطای مجوز به زاغه نشینان و خراب کردن حلبی آبادهای غیر مجاز، این روند را کنترل کند. ولی آنهایی که موفق به دریافت مجوز می شدند نیز مجبور بودند سال ها برای دریافت امکاناتی اولیه مانند برق و آب و غیره در انتظار بمانند.
از دهۀ 60 به بعد، تعداد این زاغه نشین ها تقریباً ثابت شد و مردم شروع به خرید و فروش آن نیز نمودند، همانند سایر اماکن مسکونی. از اوایل دهۀ 1970 تعداد این زاغه نشین ها رو به کاهش گذاشت، از آنجایی که بسیاری از مهاجران با جمع کردن پول خود موفق به خرید خانه ای آپارتمانی شده بودند، ولی این مکان ها هیچ گاه به طور کامل از بین نرفت. از سال 1982 تا 1992، یعنی در ده سال اول دولت سوسیالیست کارگران، تعداد خانه های زاغه نشینان به نصف، یعنی به 12.000 عدد در کل اسپانیا رسید؛ ولی هنوز هم منطقۀ زاغه نشینان در اطراف مادرید، بزرگترین حلبی آباد در اسپانیا محسوب می شود. افراد ساکن در این حلبی آبادها به شدت در معرض انواع جرم و جنایت و نیز تبعیض نژادی هستند.