گروه‌های سلفی تکفيری - جهادی اردن

از دانشنامه ملل
نسخهٔ تاریخ ‏۲۸ مارس ۲۰۲۴، ساعت ۱۹:۱۰ توسط Samiei (بحث | مشارکت‌ها) (صفحه‌ای تازه حاوی «'''گروه''‌''هاي سلفي تکفيري- جهادي:''' در طول دهه 1980 تغييرهايي در صحنه عمومي‌سياسي- اجتماعي کشورهاي اسلامي‌به صورت کلي و اردن به طور اخص پديد آمد و البته پيروزي انقلاب اسلامي‌ايران (1979) و نيز موفقيت  گروه''‌''هاي جهادي مصر در ترور انور سادات (1981)...» ایجاد کرد)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

گروههاي سلفي تکفيري- جهادي:

در طول دهه 1980 تغييرهايي در صحنه عمومي‌سياسي- اجتماعي کشورهاي اسلامي‌به صورت کلي و اردن به طور اخص پديد آمد و البته پيروزي انقلاب اسلامي‌ايران (1979) و نيز موفقيت  گروههاي جهادي مصر در ترور انور سادات (1981) در آن تأثير داشت؛ اين تغيير به طور عمده در گرايش گروههاي اسلامي‌به روشهاي انقلابي و جهادي نمود یافت؛ درواقع، اولين اقدام در جهت جدايي صريح از صفوف اخوان المسلمين براساس افکار سيد قطب به وسيله محمد رأفت سعيد صالح در سال 1973 و پس از اتمام تحصيلات و بازگشت از عربستان با تأسيس سازمان «طليعــۀ البعث الإسلامي» انجام پذيرفت؛ وي يکي از اعضاي شوراي اخوان و البته پيرو افکار سيد قطب بود و گروهي از همفکرانش با اتخاذ شيوه‌هاي انقلابي در پي ايجاد دولت اسلامي‌از طريق جهاد برآمدند؛ با اين حال، اين اقدام استمرار نيافت و رأفت، چندي بعد، پس از مناظراتي با شيخ ناصرالدين الالباني از افکارش دست کشيد و سازمان «الطليعــة» را منحل کرد و به جريان سلفي سنت گرا و محافظه کار به رهبري الالباني، نزديک شد.

در اردن اين گرايشها به صورت جدي ابتدا از سوي گروههاي فلسطيني مقيم يا داراي پايگاه در اين کشور عملياتي شدند؛ با اين حال، حرکت فراگير و تأثيرگذار گروههاي اسلامي‌معتقد به مشي مسلحانه، بيشتر از دهه 1990 و با بازگشت گروههاي درگير در جنگ افغانستان آغاز شد؛ اين افراد که به اصطلاح «اعراب افغان» ناميده ميشدند در قالب گروههايي مسلح شکل گرفتند که يا در پي گسترش قدرت و پايگاه خود در داخل از طريق عملياتهايي مانند منفجر کردن سينماها و ... بودند يا در مرزهاي اردن و فلسطين به انجام عمليات مسلحانه اقدام ميکردند.

شکل نوين اسلام سلفي سياسي راديکال به گونه اي سازمان يافته تر از نظر فکري و عملي به طور تقريبي در سال 1994 و همزمان با اعلان رسمي‌دستگيري و زنداني شدن «عصام البرقاوي» معروف به «ابومحمدالمقدسي» ظهور یافت. پيروان او مخفيانه کتابهایي را منتشر ميساختند که نوعي سلفي گري جديد را ترويج ميکرد که با سلفي گري جماعت الالباني تفاوت داشت و نظام سياسي اردن و کشورهاي عربي را تکفير کرده، خواهان تطبيق و تحکيم شريعت اسلام بود؛ اين نحله از سلفي گري، ورود و پرداختن به رقابتهاي سياسي را مردود ميدانست و بر اين باور بود که تغيير جز با توسل به شيوه مسلحانه، ممکن نيست.

در پي اين موضع گيريها، موج دستگيري افراد وابسته به اين جريان در اردن شدت گرفت و بسياري از آنان در محاکم قضايي به جرم انجام اقدامهاي مسلحانه و ترورهاي تکفيري، محکوم شدند؛ با اين حال همچنان اين گروه فعال بود و کتب المقدسي و نيز عمر محمود ابو عمر ملقب به «ابوقتادة الفلسطيني» اردني فلسطيني الاصل مقيم لندن، چاپ و منتشر ميشد. درسال 1999 پادشاه جديد اردن، فرمان عفو عمومي‌محکومان سياسي متهم به تروريسم را صادر کرد و بر اساس آن افراد وابسته به سلفيه جهادي و در پيشاپيش آنان ابومصعب الزرقاوي آزاد شدند و بي درنگ به افغانستان و سپس عراق رفته، در آنجا به تأسيس گروهي اقدام کردند که بعدها «قاعدۀ الجهاد في بلاد الرافدين» نام گرفت.

از جمله اين گروهها ميتوان به حزب جهاد اسلامي‌(جماعــة الجهاد الاسلامي)، حماس، ارتش محمد (ص) (جيش محمد) و جنبش جوانان مسلمان (حرکــۀ الشباب الاسلامي) اشاره کرد که به طور عمده قانوني نيستند، اين احزاب به استثناي حماس، خواستار سرنگوني رژيمهاي حاکم و جايگزيني آنها با دولتهاي اسلامي‌هستند؛ اين گروهها در دهههاي اخير، فعاليت سياسي مهمي‌در اين کشور نداشته اند و فشار مداوم دولت باعث شده است که بسياري از رهبران اين گروهها اردن را ترک کنند؛ نکته قابل توجه در اين زمينه اينکه به تازگي و همسو با انقلاب در کشورهاي عربي، تحولاتي جديد در رهبري و سازمان برخي گروههاي سلفي جهادي مبتني بر اعلان پذيرش عمل سياسي آشتي جويانه به چشم ميخورد که در اين زمينه ميتوان به المقدسي و گروه وابسته به وي اشاره کرد.