شعر اردن
جنبش شعري
شعر بخش عظيمي از نقشة ادبي اردن را به خود اختصاص داده است و دليل آن را ميتوان در ميراث شعري كه در طول زمان در اين كشور بوده و هم چنين ورود داستان، رمان و نمايشنامه از طريق غرب به اردن جست و جو کرد.
دكتر فواز طوقان در كتاب خود به نام جنبش شعري در اردن تا سال 1977 ميلادي با اشاره به جايگاه والاي شعر در اين كشور شعراي اردني را به 4 دسته تقسيم مي كند:
1. گروهي از شعراي سلف كه اشغال فلسطين توسط اسرائيل را به خود ديده اند و در اين باره به سرايش قصيدههاي عمودي پرداختند و حركت رمانتيكگونه خود را وارد شعر كردند كه از بارزترين آنها مي توان از عبدالمنعم الرفاعي نام برد.
2. گروهي از شعرا كه در اشعار خود تا اندازهاي از سبك گروه اول پيروي كردند اما با گذشت زمان به حركتي نو روي آوردند كه از اين دسته شاعران ميتوان از فدوي طوقان، سلمي خضراء الجيوسي و كمال ناصر نام برد؛ گونه شعري آنان ادغام شعر شعراي قديمي و شعراي نوگراست.
3. شعراي گروه سوم را شاعراني تشكيل مي دهند كه تمامي اشعارشان از دوران مدرن تاثير پذيرفته است و داراي ويژگيهاي شعر نو است؛ از مشهورترين شعراي اين گروه مي توان از عبدالرحيم عمر، امين شنار، تيسير سبول، فواز طوقان و حيدر محمود نام برد.
4. گروه چهارم شامل شاعران جواني است كه بيشترين مساحت نقشه شعري اردن را در دهه هفتاد و پس از آن تشكيل دادند كه شمار آنها به بيش از 70 شاعر بالغ مي شود.
در رابطه با جنبش شعري در اردن دكتر عبدالرحمن ياغي در كتاب خود به نام البحث عن قصيدة المواجهــة، سبك غالب شعري يك سده اخير در اين كشور را قصيده برشمرده كه شاعران اردني در اين سبک تاكنون ديوان هاي بسياري به چاپ رسانيده اند. (15)
شعر در کشور اردن دو مرحله را پشت سر نهاده است :
مرحله نخست: از سال 1921 آغاز و تا سال 1967 ادامه مي يابد. پيش از سال 1921 ميلادي يعني در زمان حکومت اتراک بر اردن، اين کشور حرکت ادبي را نمي شناخت زيرا هويت سياسي مستقلي نداشت. در آن زمان روزنامه و آموزش عالي در اردن نبود و اهتمامي به درس و شعر وجود نداشت. تنها چهار مدرسه در اربد، معان، سلط و کرک بود. (16)
خفقان، فقدان آزادي و تسلط زبان ترکي و عنصر غير عربي اردن را تبديل به کشوري کرده بود که جهل و خرافات و جنگ بر آن فرمانروا بود؛ شعر فصيحي سروده نميشد و تمام اشعار بدوي و تقليدي و حاوي موضوعاتي چون وصف کرم و شجاعت و... بود.
با روي کار آمدن ملک عبدالله تحولي نو در تعليم و تربيت آغاز شد و برنامه هاي توسعة علم و آموزش به اجرا درآمد و آموزش پيشرفت کرد به طوري که تعداد مدارس در سال1923 به 38 مدرسه رسيد. همچنين روزنامه هايي شروع به انتشار کردند. (17)
وقايع سياسي سال1948، سهم زيادي در بيداري مردم و حرکت آنان داشت به طوري که پس از وقايع دهه پنجاه، ضمير شاعران بيدار شد و در وصف قهرماني هاي مردم فلسطين و درجهت انگيختن آنها به مقاومت شعرهاي فراواني سرودند و همايش هاي بسياري براي مقابله با خطرات صهيونيسم برپا شد.(18)
با ورود قريب نيم ميليون پناهنده فلسطيني به اردن که به وضعيت نامطلوب اقتصادي منجر شد، دو ملت اردن و فلسطين به سرعت با هم درآميختند و احزاب و گروه هاي سياسي براي مقابله با دشمن تاسيس شد. در اين زمان، شعر اردن وارد مرحله سياسي خود شد؛ در اين حال برخي شاعران به اشعار رمزگونه پرداختند و به سوريه و مصر پناه بردند.(19) برخي شاعران فلسطيني مانند فواد خطيب، محمد علي حوماني و محمد شريقي نيز که به اردن وارد شده بودند پس از مدتي به کشور خود بازگشتند و برخي ديگر براي هميشه در اردن اقامت گزيدند و تابعيت اردن را قبول کردند.(20)
در دهه پنجاه، اشعار سرکشي سروده مي شد که فقط در روزنامه هاي مخفيانه و زيرزميني به چاپ مي رسيد؛ اشعاري که از آزادي و رهايي از ظلم و ستم حرف مي زدند.
در فاصله سالهاي 1921 تا 1946 اشعار سروده شده در اردن غالبا تقليدي و مناسبتي است؛ اشعاري طولاني که نوآوري در شکل و مضمون خود ندارند. برخي از اين شاعران مقلد عبارتند از: حمزة العربي، عرّار، مختار شنقيطي، محمد شريقي، شکري شعشاعــة، ابراهيم مبيضين، محمد نهار رفاعي، عادل شمايلــة. در اين دوره مدح، شوق به وطن، اشعار اجتماعي - فلسفي و شکايت از ظلم جايگاه مهمي در محتواي اشعار شاعران پيدا کرده بودند.(21)
بعد از وحدت جانب شرقي و غربي رود اردن، دو نوع شعر رواج يافت: شعر تقليدي در شکل و محتوا، شعر تقليدي در شکل و با محتواي نو.
شعر تقليدي در شکل و محتوا در دهه پنجاه و شصت صفحات روزنامه ها را پر مي کردند؛ هدف آنها بيداري مردم بود. تکرار و استعمال کلمات عاميانه از ويژگي هاي اين اشعار بود. شاعران اين دوره از اسلوب اشعار شوقي، رصافي، زهاوي، ابوريشه، جواهري و احمد صافي نجفي تاثير مي پذيرفتند. اين شعرا شاگردان کوچک استادان بزرگي به شمار ميرفتند که هيچ گونه ابداعي در زمينه شکل و احساسات و عواطف تاثيرگذار نداشتند و تنها اطلاعاتي را با کلام موزون بيان مي کردند. برخي از اين شاعران در مناسبت هاي مختلف ديني، وطني و قومي به ديوان شاعران بزرگ رجوع ميکردند و از قصائد آنها در وزن، قافيه و موضوع تقليد مي کردند.(22)
شعر تقليدي در شکل با محتواي نو توسط شاعراني انجام گرفت که موفق به ابداعاتي در مضامين شعري و محتوا شدند؛ برخي از آنان مانند خليل زقطان، رجا سمرين، امين شنار، کمال ناصر و فدوي طوقان با سرودن اشعاري در زمينة وطن و مردم، خود را از دايره تقليد بيرون کشيدند و نوآوري هايي در شعر ايجاد کردند.
گرايشات عاشقانه، اشعار تغزّلي، اشعار وطني و سياسي، وقايع فلسطين، فقر و امثال آن موضوعات جديدي بودند که اين شاعران به آنها مي پرداختند.
وصف شهرهاي اردن، خوراکي ها و عناصر طبيعت مانند بيابان، برف، بهار، تابستان، حيوانات، امور کشاورزي، درختان زيتون و انجير، باران، طبيعت ساکت و رنگهاي مختلف طبيعت نيز از موضوعات مورد علاقه شاعران در تقليد بود.(23)
در نيمه دوم قرن بيستم گروهي از شاعران اردني که از حرکت ادبي جديد تاثير پذيرفته بودند، برخي اشعارشان را در روزنامه ها و مجلات اردن به چاپ رساندند؛ ويژگي بارز اين اشعار، سادگي و توانايي انتقال سريع عواطف و احساسات بود. اين شاعران تلاش مي کردند تا با استفاده از رموز و الفاظ استعاري، شعر غنائي را با شعر تاملي در هم آميزند؛ بدين ترتيب تحولي نو در بناي قصيده به وجود آمد و قافيه ها متنوع شد و تحولي شگرف در شعر پديدار شد. برخي از مردم اين نوع شعر موسوم به شعر آزاد را نميپسنديدند.(24)
ويژگي هاي شعر آزاد در اردن به شرحي است که ميآيد:
أ) عمق فکر: شاعران شعر آزاد، از دايرة اشعار طولاني، موزون و قافيه دار قديمي خارج شده بودند و تلاش مي کردند تا نوع جديدي از شعر را به وجود بياورند تا بتوانند در آن احساس و عواطف خود را به سرعت منتقل کنند. موضوعات اين گونة جديد، دردها و رنج ها، مرگ، فلسطين و جنگ ها و شکست ها بود.(25)
ب) استفاده از رمز: از بارزترين ويژگي هاي شعر آزاد، استفاده از کلمات و دلالتهاي رمزي است. در اشعار شاعراني مانند عبدالرحيم عمر و امين شنار و سبول کلماتي مانند مسيح، دريا، کربلا، سنگ، عنترة و عبلــة، اصحاب کهف، حلاج و سندباد و... به عنوان رمز و نماد بسيار استعمال شده است.(26)
ج) کلمات شعر آزاد: در شعر آزاد از کلمات خاصي استفاده مي شود تا بتوانند کلمات را با مدلول خود پيوند دهند. بدين ترتيب کلمات و مدلول هاي جديدي ابداع مي شوند.(27)
د) نشانه هاي زندگي مردمي: در شعر آزاد به بيان زندگي عادي و معمولي روستاييان، درختان، حيوانات و آرزوهاي وطن و... میپردازند. (28)
بعد از حادثة حمله يهود به فلسطين، در سال 1948 در بسياري از کشورهاي عربي از جمله اردن در اين زمينه اشعار فراواني گفته شد و اين مهم مورد توجه قرار گرفت.
فلسطين و اردن از نظر جغرافيايي با هم همسايه هستند. بسياري از شاعران در کشور اردن متولد مي شوند و سپس به فلسطين مي روند و برعکس؛ مانند سلمي خضراء جيوسي، رشيد زيد، عصام حماد.(29)
مي توانيم شاعران فلسطيني - اردني را به شاعران مُخَضرم نيز تقسيم کنيم، يعني شاعراني که هم پيش از حمله اسرائيل به فلسطين و هم پس از آن شعر گفتهاند؛ مانند: فدوي طوقان، اسد محمد قاسم، يوسف خطيب و....(30)
موضوعات اين اشعار شوق به وطن، فقر، قهرمانيها، ايثار و فداکاري، جرائم انگليس و يهود، بيداري سياسي، عذاب و قتل، شکنجه، شهادت ، مشکلات پناهندگان و... است.(31)
به این ترتیب قضيه فلسطين باعث بيداري شعر اردن و نوآوري شکل و مضمون آن شد و غناي شعر عربي را به سوي آن سرازير کرد.(32)
از نگاه محتوايي شعر در اردن در موضوعاتي که ذيلا ميآيد خلاصه مي شود:
شعر مقاومت در برابر استعمار: مقاومت از جديدترين موضوعات شعر عربي است. اين نوع شعر، موسيقي و لحن بيان صريح و قوي دارد و باعث برانگيختن حس وطن دوستي و مقاومت در شنونده ميشود؛ معمولا در آن از کلمات محکم و استوار استفاده ميگردد. اين اشعار حماسي محسوب شده و نوع کلمات و موسيقي به کار رفته در آنها با اشعار ديگر متفاوت است.(33)
شاعران اينگونه شعرها سعي مي کنند مردم را به ميادين جنگ بکشانند و حس مقاومت را در آنها برانگيزند و قهرماني هاي عمرمختار، انقلاب يمن، انقلاب الجزاير و انقلاب فلسطين در سال 1936 و 1947 را يادآور شوند.(34)
شعر خمر: مدام، خمر و مِي از موضوعات جديد در شعر اردن است که داراي هر دو معناي حقيقي و مجازي است. در اشعار عرار و حسني زيد موضوعاتي از اين قبيل فراوان ديده مي شود. عرار اصطلاح خمر را براي فرار از واقعيت، کم شدن درد ، رنج و نگراني، کشف اسرار زندگي و حقايق وجود در شعر خود استفاده مي کرد و حسني زيد براي رسيدن به عشق و زيبايي از آن در اشعارش استفاده مي کرد. و به آن افتخار مي کرد.(35)
شعر وطن: در این اشعار موضوعاتي مانند عشق به وطن و قداست آن، فداکاري و ايثار، تحمل عذاب و مشقت براي مصالح وطن بیان ميشوند. در اشعار حسني زيد، عرار ، خالد ساکت و محمد روسان موضوعات وطني به وفور ديده مي شود.(36)
شعر تغزلي: ادبيات اردن اشعار تغزّلي زيبايي با موضوعات متنوع را در خود جاي داده است. در اين نوع شعر، زيباييها، تجارب شخصي، احساسات، شوق، وصال، لذات، ذوق و عواطف به فراواني بيان ميشود.
اين گونه شعر انواع مختلفي دارد که عبارتند از: غزل تعليمي، سنت گرا، زنانه، غزل امروزي، غزل نو، غزل حسي، غزل عفيف، غزل مذکر، غلاميات.
از جمله شاعران غزل سرا ميتوان از مصطفي زيد مخطوط، عرار، حسني فريز، محمود مطلق و... نام برد (37)
شعر اجتماعي و اصلاحي: اشعار اجتماعي به موضوعاتي از قبيل ازدواج، آزادي، فقر و بيچارگي، بيماري، جهل، فقدان عدالت اجتماعي و نقش انجمن هاي خيريه مي پردازند.(38)
کشور اردن پس از حکومت عثماني دچار فقر ، جهل، بيماري بود و جايگاه زنان، سطح فرهنگ و آموزش، نازل و بي سوادي رايج بود. اساطير و خرافات چيره و بدبختي و اندوه بر همه جا غالب بود. مردم با کمترين امکانات و محروميت زندگي مي کردند؛ غذا، آب و دارويي وجود نداشت و مردان کار خود را از دست داده بودند. دراين زمان شاعران به موضوعات اجتماعي پرداختند و در جهت اصلاح معضلات اجتماعي شاعري کردند.(39)
شعر فلسفي و انساني: برخي از شاعران که از مکتب خيام، شاعران مهاجر و آراء صوفيان تاثير پذيرفته بودند، براثر بيداري فلسفي ، شروع به سرودن شعر در زمينه هاي هستي، انسان و زندگي کردند.(40)
فدوي طوقان تلاش کرد تا ديدگاهي دربارة زندگي، جهان و وجود ارائه دهد. فوت برادرش ابراهيم طوقان تاثير زيادي بر روح او گذاشت، از اين رو پس از تأمل در حيات انسان وجود انسان بيهوده دانست.(41)
شکري شعشاعــة اشعاري با مضامين آميخته با حکمت، فلسفه و اصلاحات اجتماعي دارد. حسني زيد نيز در اشعاري از تفاوت هاي طبقاتي سخن مي گويد. (42)
شعر سياسي و اعتقادي و حزبي: شعر اردني نقش مؤثري در بيداري مردم گرديد و روزنامه هاي اردني با انتشار قصائدي با مضامين سياسي، اعتقادي و حزبي در بيداري مردم نقش بهسزایی داشتند.
احزاب سياسي در سال 1946 در اردن تأسيس شدند، پس از تأسيس پادشاهي اردن احزاب در چارچوب قوانين به فعاليت پرداختند و بدين ترتيب موضوعات شعري جديدي در قالب مناسبات، اشعار اعتقادي و انقلابي و اشعار قومي و حزبي شکل گرفت. اين اشعار نقش درخوري در انتشار مرام احزاب سياسي در اردن و تثبيت ديدگاه هاي آنان داشت.(43)
مرحله دوم از سال 1967 شروع شده و تا زمان حال نيز ادامه دارد. (44)
بعد از شکست دردناک جنگ حزيران در سال 1967 موجي از نااميدي، درد و رنج، بدبيني و ياس همه جا را فراگرفت و به دنبال يافتن عوامل شکست، در شعر و نثر آن زمان ميتوان انعکاس آن را ملاحظه کرد. نزار قباني در قصيده اي طولاني، نزاعات، اختلافات، دردها و نااميدي هاي آن عصر را به تصوير کشيده است.(45)
اين شعر به نوعي ادبيات مقاومت بود. پس از سال 1967 شاعران بسياري در اردن ظهور کردند. در اين حال حرکت شعري در اردن با لبنان، مصر، عراق و سوريه هم زمان گرديد. فعاليت هاي سياسي پس از سال 1970 تاثيرات منفي بر شعر گذاشت، از اين رو بسياري از شاعران و نويسندگان با گرايش هاي سياسي مختلف اردن را ترک کردند و آنان که در اردن باقي ماندند به رموز و کنايات و اشارات تاريخي و سياسي در شعر پناه بردند در اشعارشان نگراني، اضطراب و بيهودگي موج مي زد. (46) بخش ديگري از شاعران نيز سکوت اختيار کرده و شعري منتشر نکردند. دهه هفتاد و هشتاد، مرحله نزاع بين دو گروه شاعران جوان و شاعران سالخورده بود. اشعار شعراي جوان در اين زمان در فضاي خيالات و به دور از ذوق مردمي سروده مي شد.(47)
گرچه در اين دوره نيز اشعار تقليدي وجود داشت ولي بيشترين گرايش به سوي تجدد و نوگرايي در شعر بود.(48)