تاریخ دوره باستان اتیوپی

از دانشنامه ملل
نسخهٔ تاریخ ‏۲۹ مارس ۲۰۲۴، ساعت ۱۸:۳۵ توسط Samiei (بحث | مشارکت‌ها) (صفحه‌ای تازه حاوی «تاریخ دوران باستان اکتشافات اخیر باستان شناسی، تاریخی چند میلیون ساله از زندگی انسان را بر این سرزمین نشان می دهد. در کشفیات باستان شناسی دو دهه گذشته در دره رود «اواش» که در دره ای میان گسلی واقع شده و تا کشورهای کنیا و تانزانیا نیز امتداد می...» ایجاد کرد)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

تاریخ دوران باستان

اکتشافات اخیر باستان شناسی، تاریخی چند میلیون ساله از زندگی انسان را بر این سرزمین نشان می دهد. در کشفیات باستان شناسی دو دهه گذشته در دره رود «اواش» که در دره ای میان گسلی واقع شده و تا کشورهای کنیا و تانزانیا نیز امتداد می یابد، بقایای بسیاری از انسان گونه ها، همچون «آردی پیشکوس رامیدوس» 9 ، ردپای انسان «لائتلی» 10 که در زبان محلی پستانک 1 معنا می دهد و سنگواره ای از اندام تقریبا کامل یک کودک حدودا سه ساله از گونه استرالوپیتکوس افارنسیس 12 متعلق به سه میلیون و سیصد هزار سال پیش به دست آمده است . پیش از آن و در سال 1974 نیز، سنگواره ای نه چندان کامل متعلق به انسانی با قدمت سه میلیون و دویست هزار سال پیش در همین ناحیه پیدا شده بود که آن را «لوسی»

8- Awash

99 Ardipithecus Ramidus) 10- Laetoli 11- Afar

12- Austrapithecus Afarensis

16


نام نهادند. اما کشفیات متأخر، بویژه کشف کامل ترین استخوان بندی یک کودک سه ساله که توسط یک گروه باستان شناسی اتیوپیایی و با کمک مؤسسه انسان شناسی تکاملی ماکس پلانک آلمان انجام گرفت حقایق بیشتری را در مورد انسان هاي اولیه و سکونت آنها بر بخش هایی از کره زمین مشخص ساخت. 13

ذکر نام اتیوپی را، در نوشته های کهن یونانیان می توان جست. یونانی ها ساکنان جنوب مصر (بین دریای سرخ و خلیج عدن) را «آی توپیا» به معنای سیه چرده می نامیدند. هومر-شاعر عهد باستان یونان- نخستین یونانی بود که به توصیف سرزمین و مردم آی توپیا پرداخته است. به گفته او خدایان برای استراحت و خوشگذرانی به میان مردم «آی توپیا» می رفتند و آفتاب نیز در سرزمین آنها که در دور دست ترین نقطه جهان بود غروب می کرد. نام آی توپیا دو بار در ایلیاد و سه مرتبه در اودیسه ذکر شده است. هرودوت، تاریخ نگار یونانی، ساکنان این سرزمین را متشکل از دو گروه موصاف و موفرفری خوانده است و نام اتیوپی را برای همه سرزمین های جنوب مصر، شامل سودان و اتیوپی فعلی، به کار برده است. پلیمن کهتر، عقیده دارد که نام این کشور، از نام یکی از پسران هفاستیوس به نام آراتیوپس 15 گرفته شده

13 - این کشف، اطلاعات ارزشمندی از تکامل نوع بشر، از جمله چگونگی ایستادن بر روی دوپا، تفکیک مرحله کودکی از بزرگسالی و حتی روند تکامل دستگاه صوتی انسان (از طریق کشف استخوان لامی در نزدیکی گلو) در اختیار محققان قرار داد. دانشمندان به امید این که میان مردمان امروزین سرزمین کهن، صلح و آرامش برقرار شود، نام «سلام» را بر این کودک سه ساله نهادند. اتیوپیایی ها در زبان امهریك این نام را سلام (Selam) می خوانند.

17

14 Aithiops


15 - Aethiops


است. مشابه چنین نظریه ای در کتابی قدیمی به خط گیز 16 متعلق به قرن پانزدهم میلادی و درباره شهر آکسوم ذکر شده و ایتیوپیس 17 بنیانگذار شهر آکسوم خوانده شده است. نام دیگری که در قدیم برای این سرزمین به کار برده شده حبشه بوده است که در انگلیس آن را ابیسینیا 18می گویند و به عربی آن را «حبشه» تلفظ کرده و هنوز این نام را براي ساکنان اتیوپی به کار می برند.

(Encyclopedia of the Nation,

1993:252)

به علت فقدان منابع مکتوب و مستند و آثار تاریخی کافی، بررسی گذشته اتیوپی که از قدیمی ترین کشورهای جهان است، به سادگی امکان پذیر نیست. اکثر مطالب مربوط به سوابق تاریخی این کشور، مبتنی بر روایات و قصه هایی است که به صورت شفاهی و غیر مکتوب، حفظ شده اند. به موجب این روایات ملکه سبا که حبشی (آی توپیایی) بوده است، پس از ازدواج با سلیمان نبی، پسری به دنیا می آورد که منلیک نامیده می شود. منلیك نیای پادشاهان اتیوپی محسوب می شده و حتی هایلاسلاسی آخرین امپراطور این کشور نیز خود را از تبار منلیك به شمار می آورد.

هرچند در منابع دیني، نظیر تورات (عهد قدیم، کتاب اول پادشاهان، باب 10، آیات 1، 2 و 10) و همچنین قرآن کریم (در سوره نحل) به سفر ملکه سبا به سرزمین ملک سلیمان و تقدیم هدایایی شامل طلا و ادویه و سنگ های گرانبها به حضرت سلیمان اشاره شده است، اما در متون تاریخی سبائیان را حاکمان

18

16- Geez

7- Ityoppis 18_


Abyssinia


سرزمین حاصلخیز یمن می دانند لذا تعیین استناد تاریخي این افسانه ها با واقعیت بسیار مشکل است . 19

بر اساس مستندات تاریخي اقوام کوشیتیك، چندین هزارسال پیش از میلاد مسیح (ع) به اتیوپی مهاجرت کرده و در نواحی جنوب و غرب آن سزمین ساکن شدند. کوشی ها به مرور اقوام نیلی و سودانی زبان ساکن اتیوپی آن عهد را وادار به تبعیت از خود کردند و در برهه ای از تاریخ، شهر نبط 20 را پایتخت خود قرار دادند و به رقابت با حکمرانان مصر پرداختند. موج دیگری از مهاجرت اقوام بیگانه موسوم به حبشیان به این سرزمین منجر به ایجاد پادشاهی آکسوم در اتیوپی شد. گروهی از دانشمندان عقیده دارند که حبشیان، دراصل گروه های عرب یمنی بوده اند که در ساحل جنوبی جزیره العرب، در شرق حضرموت، زندگی می کردند و بعدها به سوی غرب مهاجرت کرده و با عبور از تنگه باب المندب ؛ در مناطق مقابل یمن و ساحل دریای سرخ سکونت گزیدند.از آنجا که عبور این اعراب جنوبی در زمان قدیم و به صورت تدریجی رخ داده است، به طور دقیق نمی توان تاریخ آن را مشخص کرد ولی بر اساس اطلاعات موجود و برخی شواهد تاریخی این مهاجرت قبل از آغاز قرن چهارم پیش از میلاد (حدود هزار سال پیش از میلاد) اتفاق افتاده است.این قوم توانستند در ساحل اریتره کنونی سکونت گاهی ایجاد کرده و به تجارت با دیگر اقوام مجاور پرداختند و طولی نکشید که نفوذ خود را بر اقوام کوشی که پیش از آنان در فلات اتیوپی می زیستند گسترش دادند. با گذشت زمان این مهاجران در مناطق مختلف اتیوپی پراکنده شده

19 - البته التقاط تاریخی دو کشور اتیوپی و یمن زیاد است و حوادث تاریخی دو کشور در بسیاری از موارد با یکدیگر درهم آمیخته اند.

20- Napata

19


و تمدن سامی را در این سرزمین گسترش دادند. در آغاز قرن اول میلادی، این اعراب جنوبی موفق به تأسیس پادشاهی اکسوم شدند. مؤلف کتاب «الطواف حوال البحر الاریتری» مرز اودلیس و شهر آکسوم، پایتخت کشور حبشه و مرکز اصلی تجارت عاج را توصیف کرده است.علاوه بر آن کتیبه های به دست آمده از زمان اکسوم، از جمله کتبیه هایی متعلق به قرن چهارم میلادی از دیگر منابع اطلاعاتی در مورد آن دوران به شمار می روند. در قرن سوم میلادی حکومت آکسوم شروع به ترقی و گسترش نفوذ و سیطره خود بر مناطق مجاور در شمال، جنوب و شرق نمود. نخستین حمله حبشیان به یمن، در زمان نجاشی اعمیدا، در حدود سال 340 میلادی صورت گرفت. این حمله در واقع عکس العملی در مقابل حمله پادشاهان حمیر به سواحل شرقی حبشه به شمار می آمد و عوامل دینی و مذهبی دخالتی در آن نداشت. این جنگ در روزگار «پریم یرحب بن شمر یمرعش» پایان یافت و از آن زمان به بعد ، پادشاه آکسوم به لقب «پادشاه آکسوم، حمیر، ذی ریدان، حبشه، سبا و تهامه» ملقب گردید و پادشاه حمیر و فرزندانش به شهر یثرب گریختند که بعد از حمله روم به بیت المقدس (در سال 70 میلادی) و مهاجرت یهودیان، به صورت مرکز یهودیت در جزیره العرب درآمده بود.

با ظهور اسلام و گسترش قلمرو اعراب مسلمان، حضور آنان در کرانه های دریای سرخ افزایش یافت و این در حالی بود که ضعف دولت اکسوم در مقابله با نفوذ رو به افزایش آنها، سبب عقب نشینی حکمرانان آکسوم از سواحل دریا و کوچ کردن ساکنان نواحی شمالی به سرزمین کنونی اتیوپی شد و این آغازی بر دوران طولانی تاریخ حبشه و عصر وسطای دولت اتیوپی بشمار مي رود . با وجود ضعف تدریجی سلسله در حال زوال آکسوم، دولت اتیوپی به عنوان پادشاهی مستقل با فرهنگی مسیحی همچنان پابرجا ماند. در گذر از مراحل حساس تاریخ میانه، 20


سلسله ای به نام «زاگو» جایگزین حکومت آکسوم شد و پایتخت کشور از آکسوم به «ستا» انتقال یافت. دوری از سواحل و سکونت در سرزمین های مرکزی و جنوبی، سبب نفوذ بیشتر فرهنگ و سنت افریقایی در این حکومت شد و بتدریج ویژگی های اقوام امهری (امهاری) جانشین آداب و رسوم پادشاهی اکسوم شد. (Library of Congress: 12)

پس از سرنگونی دودمان «زاگو» در سال 1270 میلادی؛ سلسله دیگری از پادشاهان اتیوپی به قدرت رسیدند که خود را از نسل منلیک اول، فرزند سلیمان پیامبر و ملکه سبا مي دانستند. اولین پادشاه سلسله جدید «یکونواملاک» شاهزاده «شوآ» بود که در گسترش فرهنگ و سنت قوم امهاری بسیار کوشید و پایتخت اتیوپی را از ستا به سرزمین «شوآ» انتقال داد. در زمان حکومت این پادشاهان مدعی میراث داری سلیمان، به ویژه «امداسیون» و «زارایعقوب»؛ برای نخستین بار تاریخ نگاری و تدوین سرگذشت بزرگان این سرزمین آغاز شد و جنگ با مسلمانان و همسایگان مهاجم ادامه یافت . در این مقطع تاریخي مسدود شدن راه های ارتباطی اتیوپی با جهان خارج، قطع روابط تجاری با سایر کشورها و دوری از سواحل دریای سرخ تا حدودي سبب انزوای این کشور شده بود. با این حال ورود کاوشگران و نمایندگان و تجار اروپایی به این سرزمین تاریخي و انتشار اخبار و اطلاعاتی در مغرب زمین در مورد اتیوپی که تنها کشور مسیحی منطقه بود، موجب برانگیختن هیجان دولت های غربی و به ویژه پاپ شد.از این روی پاپ به منظور وابسته ساختن کلیسای اتیوپی به رم و جلوگیری از ادغام آن با کلیسای اسکندریه، گروهی را به اتیوپی فرستاد. ( Harold , 2007:88 )

21