ادبیات فرانسه پس از 1939
ادبیات پس از 1939
حیات ادبی طی جنگ جهانی دوم بر خلاف جنگ جهانی اول ، دچار وقفه نشدشکست فرانسه در پوئن 1940 و خمودگی سال های اشغال فرانسه تا زمان آزاد سازی آن در سال 1944 نتوانست خللی در آثار نویسندگانی چون سارتر و کامو وارد کند. در سال های اشغال فرانسه، سارتر کتاب هستی و نیستی( 1943) و کامو بیگانه ( 1942) را منتشر کرد. در عین حال فضای اضطاب آلود این سال های سیاه زمینه مساعدی را برای رواج مکتب اگزیستانسالیسم فراهم آورد.
ژان پل سارتر[110]( 1980-1905): اگر از دیدگاه ادبی ، قرن هجدهم به ولتر و قرن نوزدهم به ویکتورهوگو تعلق دارد قرن بیستم نیز شاید چهره نمادین خود را در وجود ژان پل سارتر بیابد. او از طریق کتاب " کلمات" داستان زندگی خود را به ثبت می رساند. سارتر با قریحه ای که دارد تلاش می کند فلسفه را به شکل عامه پسند تر ترویج نماید و در عرصه تئاتر نیز به نمایشنامه نویسی موفق بدل می شود، و از آنجا که نگران پسند خوانندگان خود است سبک نگارش خود را با ظرافت های کلاسیک می آراید.در زمینه سبک او در واقع کاملا نویسنده ای کلاسیک محسوب می شود.
کامو[111] ( 1960-1913): بر خلاف سارتر ، آلبر کامو بیشتر به عنوان یک ادیب معروف است. بیگانه كه شاهكار رمان عینی است ، مقلدان زیادی پیدا می كند .پنج سال بعد رمان طاعون ( 1947)بر موفقیت جانی نویسنده صحه می گذارد. قهرمانان کامو( مانند مورسو در بیگانه) گواه زمانه ای هستند که انسان را پایمال کرده و او را در حیرت و سرگردانی باقی می گذارند، اما آنان سرانجام پاسخ "پوچی" زندگی را در " عصیان" می یابند.[112]
سیمون دوبووار[113] ( 1986-1906): همراهی و هم نشینی سیمون دوبووار با سارتر موجب شد که همواره در مبارزات و جهت گیری های سارتر او نیز سهیم باشداو سعی داشت اساس فرضیه اخلاقی اگزیستانسیالیسم را مشخص کند( نظام اخلاقی ابهام،1947) و از سوی دیگر تلاش می کرد وضعیت زنانرا که تا حدکالای مصرفی و جنسی تنزل یافته بودند تشریح کند(جنس دوم،1949)و سرانجام او قصد داشت که در کتاب های خاطرات خود( سن کمال،1960 و شرایط و مقتضیات زندگی،1963) گواهی بر جریان های فکری عصر خویش باشد.