لباس های سنتی در فرانسه
پوشاک و لباس سنتی
در اوایل قرون وسطی مردان و زنان فرانسوی لباس های طرح رومی را که شامل دو پیراهن و یک شنل بود, می پوشیدند. بعدها به پوشاک, لباسی دیگر افزوده شد که «سورکت» نام داشت و آن برگرفته از لباسی بود که شوالیه های شرکت کننده در جنگ های صلیبی در شرق اروپا روی زره خود می پوشیدند تا مانع از انعکاس پرتو خورشید گردد. در سده سیزدهم , سورکت جای بلیاد یا پیراهن رویی را گرفت و زن و مرد هر دو آن را می پوشیدند. سورکت در سده پانزدهم از میان رفت و زنان پیراهن ساده ای یافتند که بالاتنه چسبان, دامن چین دار و آستین های چسبان داشت و « لا روب»[17] نامیده می شد. در سده سیزدهم پاریس به خلق زیباترین و هنرمندانه ترین پوشاک شهرت داشته و در سده چهاردهم ونیز هر سال یک عروسک که لباسی با طرح های تازه و زیبا برتن داشت از فرانسه وارد می کرد. شیوه های لباس فرانسوی در قرن شانزدهم ملهم از طرح های ونیزی قرن پانزدهم بود؛ گرچه زیبایی و آراستگی آنها را نداشت, ولی مانند آنها با ابریشم و ساتن ضخیم, مخمل, حاشیه دوزیهای جواهر نشان, نوارهای فلزی, روبان و پوستهای گرانبها تهیه می شد. یکی از مشخصه های پوشاک زنان و مردان این دوران, وجود پیش سینه ای از پارچه لطیف و نازک بود که در داخل گودی یقه قرار می گرفت و سینه را می پوشاند. بند بلند و جواهر نشانی که دور کمر بسته می شد دنباله ای طویل داشت که به آن تسبیح و آئیینه می آویختند. در دوران حکومت هانری دوم, نفوذ مذهب پروتستان و اندیشه های ساده پوشی باعث شد پارچه های مخمل و ابریشم با رنگ های درخشان, کمتر مورد استفاده قرار گیرد و رنگ های تیره به ویژه سیاه متداول گردد. کاترین دومدیسی همسر هانری دوم , کرست فلزی به شکل شکم بند را به فرانسه عرضه کرد. در اواسط سده شانزدهم برای تزیین پوشاک از چشمه دوزی و ژور بهره می بردند. از این رو پارچه های کتان را لطیف تر تهیه می کردند و کار دست را ظریف تر انجام می دادند؛ و این خود , منشا بافت و تحول هنر توربافی شد. هانری چهارم , که بر خلاف گذشتگان خود توجه بسیاری به رشد صنایع داشت, صنعت پارچه بافی را که محصولاتی چون زربفت, تافته , مخمل و ابریشم تولید می کرد,در شهر های لیون و تور رواج داد. پوشاک زن و مرد از پارچه های ظریف و مرغوب و در رنگ های متنوع با سایه روشنهای زیبا تهیه می شد. پس از مرگ هانری چهارم, برای نخستین بار در تاریخ, تحولات لباس بر چگونگی پوشاک طبقه متوسط جامعه نیز تاثیر گذاشت. فرانسه در عصر لویی سیزدهم(1643-1610)در زمینه طرح های لباس, اعتباری بسیار کسب کرد و خود را به عنوان پیشکسوت طرح های نوین مطرح ساخت. بهره گیری از پارچه های فاخر و برودری دوزی های ظریف و زیبا در بخش نخست این دوران همچنان متداول بود. اما به دنبال حکم ریشیلیو در سال 1625 علیه واردات پارچه از ایتالیا و اسپانیا, لباس ها به مراتب ساده تر از گذشته شد. او در سال 1633 و 1634 نیز قانونی به منظور منع استفاده از یراق و توردوزی طلایی و نقره ای گذراند که سبب گردید زرق و برق لباس ها هر چه بیشتر کاهش یابد. بنابراین لباس ها از پارچه های بافت فرانسه , بدون نقش و نگار اما گرانبها تهیه می شد. تور, نقش اساسی در تزئیینات لباس داشت بویژه برای حاشیه یقه ها ی صاف , پهن و خوابیده که به نام یقه لویی هجدهم شناخته می شد. در سده هفدهم پیراهن اهمیتی بیش از گذشته پیدا کرد و کراوات در این زمان عرضه گردید(1636). کراوات نام خود را از شخصی به نام «کروا» که در ارتش فرانسه خدمت می کرد , گرفته است. او برای محافظت گلوی خود, دستمالی را به گردن می بست. بعدها به جلو کراوات یک تاب افزوده گشت و از آن پس, یقه پیراهن هیچ مرد ظاهرا خوش لباسی بدون دستمال گردن یا کراوات نماند. یک طرح تازه در دوره لویی سیزدهم, بالا جمع کردن دامن رویی بود که در اصل توسط بورژوازی پذیرفته شده بود. از آن پس شکل لباس رفته رفته دگرگون شد. نخستین دوره حکومت لویی چهاردهم, دوره انتقالی شیوه لباس پوشیدن بود و همه کشورهای اروپا,جز اسپانیا از طرحها و شیوه لباس پوشیدن فرانسویها پیروی می کردند. لویی چهاردهم پس از مرگ مازارین و بنا به توصیه وزیرش کالبر, توربافان ونیزی را به فرانسه خواند و در چند شهر فرانسه مراکزی برای بافتن تور احداث کرد. کالبر نخستین قطعه های تور بافته شده در فرانسه را تقدیم پادشاه کرد. پادشاه آن را زیبا یافت و درباریان را به استفاده از آنها تشویق نمود. در دوره دوم لویی چهاردهم ( 1670-1661) فرانسه در زمینه طرح های پوشاک نقشی تعیین کننده داشت. نکته جالب این که برای نخستین بار در بافت پارچه سایه روشن رنگ ها مورد توجه قرار گرفت و طرح گل ها را بزرگ تر از اندازه طبیعی نقش کردند حال آنکه , در دوران لویی پانزدهم, طرحها کوچک تر از اندازه طبیعی و در زمان لویی شانزدهم از آن هم کوچک تر شد. در آغاز دوره سوم حکومت لویی چهاردهم ( 1715-1670) پوشاک از شکوه و تجمل بسیار برخوردار بود. لیکن با فرارسیدن پایان این دوره, از تجملات آن کاسته شد. در پوشاک مردان, یکی از مهم ترین و اساسی ترین تغییرات پدید آمد. نیم تنه چسبان به جلیقه و نیم تنه رویی تبدیل گردید. تا سال 1675 تنها خیاطان به کار طرح و تهیه پوشاک زنانه اشتغال داشتند ولی در این زمان ,هر قسمت از لباس, طراح و تهیه کننده ای ویژه داشت مانند دوزندگان لباس, خیاطان بالا پوش و شنل, کلاه دوزان, کفاشان, دستکش دوزان, بادبزن سازان, جواهر سازان, آرایشگران و طراحان آرایش مو که همگی مهارتی در سطح بالا داشتند و پول گزافی دریافت می کردند.طرح های لباس تئاتر نیز در تغییر و تحول پوشاک زنان موثر بود. در سده هیجدهم و از سال 1770 تا 1775 پوشاک فرانسویان به اوج تکامل خود رسید. این مرحله به دو دوره تقسیم شده است. دوره نخست(1750-1724) که به « روکوکو»[18] شهرت یافته , با یک مایه اصلی , صدف همراه با شاخ و برگهای گل و گیاه, پر, پاپیون, همه گونه قوسها و پیچ و تابها که در یک طرح جمع می گردد, مشخص می شود. دوره دوم( 1770-1750) که از حالت فانتزی طرحها کاسته شده, و وقار بیشتری در آنها به چشم می خورد. می توان گفت که شیوه های رفتار و لباس پوشیدن دربار فرانسه در زندگی اجتماعی دنیای متمدن آن روز تاثیر بسیار گذارده بود. لباس مردانه فرانسوی سه جز اساسی داشت: کت, جلیقه و شلوار که در دوره حکومت لویی چهاردهم کاملا جا افتاده بود. در زمینه پوشاک زنان باید گفت که سراسر اروپا از شیوه لباس پوشیدن فرانسویها به ویژه ماری آنتوانت پیروی می کردند. گاه به گاه عروسک های بزرگی به نام « عروسکهای مد» که آخرین طرح های لباس بر آنها پوشانده شده بود از فرانسه به پایتخت کشورهای دیگر صادر می شد تا به معرض نمایش مشتاقان گذارده شود. سالهای پیش از انقلاب فرانسه , شیوه لباس پوشیدن رو به دگرگونی نهاد. نیاز به ساده شدن طرحهای پوشاک و کاهش شکوه و جلال آن و کم بها دادن به امتیازهای طبقاتی رفته رفته آشکار می شد. نشانه های امتیاز طبقاتی از طریق شیوه لباس پوشیدن , توسط مجلس ملی برانداخته شد. سادگی استاندارد شده ای که امروزه در لباس مردان وجود دارد از زمان انقلاب فرانسه پدید آمد. پوشاک زنانه نیز چون مردانه به سادگی گرایید, در حالی که خطوط و برش اصلی, همچون طرحهای سالهای آخر دوره لویی شانزدهم حفظ شده بود. در سده نوزدهم پانتالون یا شلوار بلند[19], جزئی مشخص از پوشاک مردان شد. پوشاک زنان اغلب از پارچه های کتان ضخیم یا نازک, تور و گاز,تافته, پشم و کشمیر بود که با طرحهایی کلاسیک و با مهارت و زیبایی بسیار آنها را برودری دوزی و پولک دوزی می کردند. آستین های پیراهن بلند بود. با پیدا شدن پیراهن های نازک, زیر دامنی اهمیت بیشتری یافت و از آنجا که از پایین دامن نمایان بود, اغلب حاشیه پایین آن با چین هایی از تور تزیین می یافت. همین پیراهن ها باعث بوجود آمدن دامن شلواری شد که به جای زیر دامنی به کار می رفت. در حدود سال 1805 شلوار ململ با حاشیه تور چین دار در نشریات مد به چاپ رسید ولی تا سال 1807 کسی آن را نپوشید, و در فرانسه نیز طرفدار زیادی نیافت. تا پیش از سالهای 1830 زنان زیر لباس خود, زیرپوش, زیر دامنی و جوراب بلند می پوشیدند. ژوزفین همسر ناپلئون در این دوره شال را رایج کرد. خانم ها برای آنکه بتوانند هر چه زیباتر و استادانه تر شال را به دور شانه و اندام خود بپیچند, آموزش می دیدند. در سال 1801 «ژوزف ماری ژاکارد»[20] با اختراع دستگاه بافندگی مکانیکی, انقلابی در صنعت پارچه بافی پدید آورد. دولت فرانسه در سال 1806 دستگاه او را با پرداخت حق امتیاز و مستمری سالانه خریداری کرد. از سال 1819 دور کمر بسیار باریکتر شد و دامن راسته و کم چین جای خود را به دامنی گشاد و زنگوله شکل دادکه به زمین نمی رسید. حاشیه پایین دامن لایه ای از کرباس داشت و با چندین ردیف پف و چین, والنهای کنگره ای شکل, تور, روبان, پاپیون و گل و نوار تزیین می گردید. به دلیل افزودن اپل یا لایی هایی از پنبه , پهنای سرشانه ها از گذشته بیشتر شد. آستین های بلند و کوتاه در اشکال گوناگون متداول بود. با حضور نیروهای متحدین در فرانسه, بسیاری از تزئین های مربوط به پوشاک انگلیسی , روسی و لهستانی به فرانسه راه یافت. پوشش سفید برای عروس, که امروزه نیز متداول است, از این دوره باب شد. ابداع دیگر این عصر پیراهنی با بالاتنه ای به رنگ تیره و دامنی به رنگ روشن و یا برعکس بود. در سال های 1860پیراهن پرنسس با نام «گابریل» عرضه شد و آن پیراهنی بود یکسره بدون درز کمر که جلو آن سراسر با دگمه بسته می شد و با پاپیون هایی تزیین می شد. زنان همچنین از لباس های ویژه کنار دریا و خارج شهر استفاده می کردند که شامل کت ملوانی , ژاکت قایقرانی و دامن کوتاه بود. در این دوره برای نخستین بار کت و دامن زنانه به بازار آمد. با ظهور کت و دامن , توردوزی و چین های پیراهن کاهش یافت و پاپیونی کوچک به جلوی یقه آن افزوده شد. همراه با کت و دامن , جلیقه ای چسبان نیز پوشیده می شد که در جلو دگمه داشت. پیراهن های مجلسی از پارچه های گاز, تور و ململ دوخته می شد. پیراهن های تابستانی را هم از پارچه های کتان لطیف, حریر و پاتیس تهیه می کردند. در سال های 1880-1870 پشت لباس زنان اهمیت بیشتری پیدا کرد. هم زمان پیراهن و دامن کوتاه , که روی دامن اصلی قرار می گرفت, بلندتر شد و تا روی باسن امتداد یافت. چین هایی که در پشت, نزدیک به خط کمر قرار داشت پایین تر آمد و در نتیجه, پایین کمر صاف تر شد. آستین های لباس روز, بلند و در قسمت پایین گشاد بود. لباس شب آستین بسیار کوتاه و یقه ای باز و چهار گوشه داشت. « دوسه» طراح و دوزنده فرانسوی لباسی شامل کت, دامن و بالاتنه ابداع کرد که برای نیم سده باقی ماند و بدعتی در تاریخ لباس بود. دوسه در سال 1824 فروشگاهی ویژه لباس زیر بنیان نهاد که بعد ها در سال های دهه 70 تبدیل به سالن مد گردید. وی برای نخستین بار استفاده از پوست را جایگزین پارچه نمود. در سال 1890 مجموعه ای از ژاکت, دامن, بلوز کمر تنگ جای خود را کاملا باز کرد و کت کوتاه و دامن بلند مورد پذیرش کامل قرار گرفت. سالن مد «کالو» استفاده بیشتر از تور را رواج داد. دور یقه, سر آستین ها, و جلو ی بلوزها با تورهای چین دار آراسته می شد. در دهه دوم قرن بیستم دو رویداد اساسی در شکل و طرح پوشاک زنانه پدید آمد. یکی آنکه طرح لباس ها هر چه بیشتر به خطوط طبیعی اندام نزدیک شد؛ و دیگر بهره گیری از لباس های ساده و بدون پیرایه برای روز و موارد غیر رسمی, که نتیجه جنگ جهانی اول بود. در سال 1911 لباسی به صحنه آمد شامل تونیک بلند که روی دامنی تنگ و باریک پوشیده می شد. در سال 1914 پیراهنی راسته عرضه شد که روی آن تونیکی راسته با آستین های تنگ و بلند پوشیده می شد. در سالهای 1918 و 1919 قد پیراهن ها تا زیر زانو و در سال 1925 باز هم کوتاهتر شد و تا زانو رسید. در سال 1919 « ویونه» طراح فرانسوی پیراهنی لوله ای شکل عرضه کرد که که از سر پوشیده می شد و محبوبیت بسیار یافت. در سال 1918 « شانل» طراح فرانسوی پارچه ژرسه را وارد بازار کرد که برای دوخت پیراهن و کت و دامن به کار می رفت. در سال 1915 شانل در شهر «دوویل» فرانسه, نمونه هایی از پارچه ابریشم مصنوعی عرضه کرد که برای تهیه دامن اسپورت و راحت, مناسب بود. در سال 1921 دامن بلند پدید آمد و در سال 1930 بود که اندازه دامن لباس شب تا روی زمین و لباس های روز تا میان ساق پا رسید و تا سال ها ثابت باقی ماند. در دهه پنجاه برای هر زمان , مکان و موقعیت خاص لباسی ویژه طراحی شد. لباسی ویژه شهر, خارج شهر, میهمانی های چای و عصرانه, برای میزبانی در ضیافت رسمی و غیر رسمی شبانه, برای ورزش های گوناگون و حتی برای شرکت در میدان های ورزشی به عنوان تماشاگر. در این زمان طراحی جدید به نام « کریستین دیور» استعداد خلاق خود را به طراحی پوشاک زنانه منتقل ساخت و طرح هایی آفرید که در دنیای مد زنانه از اهمیتی بسیار برخوردار است. یک نمونه مشخص از طرح های او پیراهنی بود که از یقه به پایین, گشاد بود و پشت آن دراپه های فراوان داشت. و دیگری کت و دامنی بود که دامن آن به انتخاب پوشنده باریک و چسبان یا گشاد بود.دامن کلوش چند ترک نیز طرح شورانگیزی از دیور بود. در سال 1954 طراحان پاریسی انواع و اقسام لباس های شومیزیه را به بازار آوردند. این پیراهن برای زنانی که روزانه در فعالیت های اجتماعی شرکت داشتند, پوشاک بسیار مناسبی بود. در فوریه سال 1958 « ایو سن لوران» جانشین دیور پیراهن ذوزنقه ای شکلی عرضه کردکه در قسمت سرشانه ها کم عرض بود و عرض آن به طرف پایین تدریجا افزایش می یافت, بالاتنه پیراهن کوتاه و قد آن تا زانو می رسید. [21]