منشور 1830 فرانسه و جنبش های ضد روحانیت سالاری
منشور 1830 و جنبش هاي ضد روحانيت سالاري
اين منشور حاصل انقلاب 1830 و بر افتادن رژيم مطلقه بوربُن ها در فرانسه است. در اين منشور آزادي کيش و برابري اديان (از جمله در زمينه کمک هاي مالي دولت به کليسا هاي کاتوليک و پروتستان) تضمين مي شود و کاتوليسيم نه به عنوان "دين رسمي" بلکه چون "مذهب اکثريت فرانسويان" به رسميت شناخته مي شود (ماده 4).
بدين ترتيب از يک سو گامي در جهت برابري اديان و بي طرفي دولت نسبت به آن ها برداشته مي شود (نفي دين رسمي و لغو امتيازات ماليِ کليساي کاتوليک)، اما از سوي ديگر، جدايي به طور کامل انجام نمي پذيرد زيرا دولت هم چنان براي کاتوليسيم به عنوان مذهب اکثريت مردم فرانسه، امتياز قايل است.
در اين دوره است که جنبش هاي سياسي و اجتماعي بر عليه امتيازات فراوان کليسا و به طور کلي بر ضد روحانيت سالاري[69] به نام مبارزه براي آزادي و عدالت اجتماعي، بر پا مي شوند. تظاهرات قهر آميز مردم پاريس عليه کليسا و حمله آنان به اقامت گاه اسقف اعظم و غارت آن در سال 1831 از آن جمله است .
در اين دوره، با قانون گيزو[70] در مورد آموزش ابتدايي (1833)، گونه اي رهايي از قيموميت کليسا در رابطه با مدارس صورت مي پذيرد. طبق اين قانون، هر کمون (بخش يا تقسيم بندي اداري در فرانسه) بايد مدرسه عمومي خود را داير کند. آموزگاران تحت تابعيت شوراي شهر قرار مي گيرند و حقوق آن ها بخشاً از طرف کمون و بخشاً با کمک خانواده ها تامين مي شود.