بهداشت و سلامت سیرالئون

از دانشنامه ملل
نسخهٔ تاریخ ‏۱۱ آوریل ۲۰۲۴، ساعت ۱۹:۴۵ توسط Samiei (بحث | مشارکت‌ها) (صفحه‌ای تازه حاوی «'''وضعیت بهداشت و سلامت''' كشور سیرالئون از نظر بهداشتی و سلامت در رده كشورهای عقب مانده جهان به‌شمار می‌رود و یكی از عوامل اصلی مرگ و میر در این كشور طی چند دهه اخیر امكانات نامناسب بهداشتی و شیوع بیماری‌های فراگیر در مناطق مختلف بوده است. وضع...» ایجاد کرد)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

وضعیت بهداشت و سلامت

كشور سیرالئون از نظر بهداشتی و سلامت در رده كشورهای عقب مانده جهان به‌شمار می‌رود و یكی از عوامل اصلی مرگ و میر در این كشور طی چند دهه اخیر امكانات نامناسب بهداشتی و شیوع بیماری‌های فراگیر در مناطق مختلف بوده است. وضعیت بهداشتی كشور در اواخر دهه 1980 تا حدودی بهبود یافت ولی وقوع جنگ داخلی ده ساله و موج كشتار مردم توسط شورشیان ضربه بسیار سنگینی بر بخش بهداشت و تأسیسات این بخش در سرتاسر كشور وارد آورد. در طول سال‌های جنگ بسیاری از مراكز بهداشتی و درمانی سیرالئون توسط شورشیان به آتش كشیده شد و خسارات سنگینی به بیمارستان‌های بزرگ كشور در فریتاون نیز وارد آمد. این ضربات علاوه بر آن موجب گسترش بیماری عفونی و واگیردار خطرناكی همچون ایدز، وبا، تب زرد و مننژیت در مناطق مختلف شهری و روستایی شد. (J. Paracka 2003: 200-225)

پس از پایان جنگ داخلی دولت تیجان كاباه اهتمام ویژه‌ای را به ترمیم بخش بهداشت در جامعه مبذول داشت كه این سیاست توسط ارنست بای كروما تداوم یافته است. از این روی طی ده سال گذشته ضمن كاهش نرخ مرگ و میر مادران در حین زایمان، بر تعداد مراكز درمانی و درمانگاه‌های شهری و روستایی اضافه شده و دولت با كمك كشور انگلستان و سازمان یونیسف از سال 2010 نوعی بیمه همگانی رایگان را برای زنان باردار، زنان شیرده و كودكان زیر پنج سال درنظر گرفته است. با وجود این اقدامات نرخ مرگ و میر زنان سیرالئونی در هنگام زایمان هنوز یكی از بالاترین‌ها در جهان محسوب می‌شود و بیماری‌های خطرناكی همچون ایدز، تب زرد و وبا موجبات مرگ و میر كودكان و بزرگسالان را به‌ویژه در مناطق روستایی كه از امكانات بهداشتی و پزشكی كمتری برخوردارند فراهم می‌آورند. درصد مبتلایان به ایدز در سیرالئون 1.6 درصد است و از هر هشت زن سیرالئونی در هنگام زایمان یك نفر در معرض خطر مرگ قرار دارد. (Miller, Ladouceur and Dugal 2006: 12-13)