اسطوره‌­های آفرینش در چین

از دانشنامه ملل
نسخهٔ تاریخ ‏۹ نوامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۰:۴۶ توسط Hamidian (بحث | مشارکت‌ها) (صفحه‌ای تازه حاوی «بندانگشتی|خلق آسمان و زمین توسط پانگو دیگر اسطوره‌­های خلقت در سنت چینی، در نبود دلیل ملکوتی یا وجود خالق با آنچه در نسخ انجیل و دیگر نسخ آمده در تقابل هستند. یکی از اسطوره‌­های اصلی آفرینش، اسطوره‌­ی کالبد...» ایجاد کرد)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
خلق آسمان و زمین توسط پانگو

دیگر اسطوره‌­های خلقت در سنت چینی، در نبود دلیل ملکوتی یا وجود خالق با آنچه در نسخ انجیل و دیگر نسخ آمده در تقابل هستند. یکی از اسطوره‌­های اصلی آفرینش، اسطوره‌­ی کالبد کیهانی بشری است که مشخصه­‌هایی شبیه به اسطوره ‌شناسی ایران باستان دارد. اسطوره‌­های چینی مربوط به سیل­‌های ویرانگر، به جهت نبود بن مای‌ه­ی عذاب الهی و مداخله‌­ی خدایی در فرونشاندن سیل (باران سیل‌آسا) منحصر به فرد است. در عوض، مضمون اصلی اسطوره­‌ی سیل چینی بر مضمون کنترل بلایای طبیعی توسط انسان و از طریق توجه به کیفیات (اخلاقی) قهرمان دلاور توجه زیادی دارد. اسطوره‌ی خشکسالی که احتمالا از شرایط خشک و کم باران بخش­‌هایی از شمال چین منتج شده است، بیانی فصیح و معمولی می‌یابد. در اسطوره‌­های مربوط به کشاورزی، خدایان خالقان ملکوتی این نعمت­‌ها هستند و ایزدان نخستین کسانی هستند که به انسان­‌ها می­‌آموزند تا چگونه از این نعمت­‌ها استفاده کنند. ایزدان کشاورزی چینی، اغلب دارای بدن­‌های عضلانی بوده و خدایان مؤنث بیشتر در اسطوره­‌های کیهانی نقش دارند. مانند ایزدبانوی مادر (نوگوا (Nugua)) آفریننده و به­ وجود آورنده­‌ی نوع بشر و الهه­‌های مادر خورشید و ماه. اسطوره­‌های خالق مربوط به سلسله‌­های پادشاهی، تأکیدی منحصر به فرد به اجداد مؤنث آن­ها دارند که به وسیله‌­ی بنیانگذاران مذکر سلسله­‌ها پیروی می­‌شوند، مانند اسطوره­‌های نیاکان خاندان سلسله­‌های جو و شانگ. در این اسطوره‌­ها، موضوعات عشقی به ندرت دیده می­‌شود آن­هم در سبکی غیر صریح که ممکن است حاصل ویراستاری­‌های زاهدمآبانه­‌ی تاریخ نویسان اولیه باشد. تولد­های مقدس معمولا از طریق وساطت جانوری بیان شده است. برای نمونه، یک پرنده یا تخم یک پرنده، یا از طریق گوش پیرزنی و یا حفره‌ای در یک درخت، یا ارجاع دادن چیزها به درختان درخشان و شاخ و برگ نمادین، یا تبدیل شدن شخصیت‌­ها به خرس، پرنده و یا یک ستاره است که یک انسان خداگونه و یا خدای به شکل انسان پا به دنیای انسان­‌ها گذاشته و مسئولیت هدایت و آموزش آن­ها را بر عهده می­‌گیرد و دگردیسی بر داستان‌ها سایه می‌افکند.

پس از اینکه قهرمانی اسطوره­ای، نوع بشر را از مصیبتی عظیم و بلایی آسمانی و یا زمینی نجات می‌دهد، درون مایه‌­هایی مهم از آغاز دوباره‌­ی جهان و موضوعاتی درمورد دوران طلایی از شاهانی عاقل که فرمانروایان ایده‌آل و بنیان­گذاران آغازین حکومت بشری هستند دیده می‌­شود[۱].[۲]

کتابشناسی

  1. ارشقی، عادل (1381). ملت‌ها قصه می‌گویند: افسانه‌های چینی، دوجلدی. چ چهارم. انتشارات امیرکبیر.
  2. سابقی، علی محمد (1392). جامع فرهنگ و ملل چین. تهران: انتشارات الهدی، جلد--- ص---