اسطورههای آفرینش در چین
دیگر اسطورههای خلقت در سنت چینی، در نبود دلیل ملکوتی یا وجود خالق با آنچه در نسخ انجیل و دیگر نسخ آمده در تقابل هستند. یکی از اسطورههای اصلی آفرینش، اسطورهی کالبد کیهانی بشری است که مشخصههایی شبیه به اسطوره شناسی ایران باستان دارد. اسطورههای چینی مربوط به سیلهای ویرانگر، به جهت نبود بن مایهی عذاب الهی و مداخلهی خدایی در فرونشاندن سیل (باران سیلآسا) منحصر به فرد است. در عوض، مضمون اصلی اسطورهی سیل چینی بر مضمون کنترل بلایای طبیعی توسط انسان و از طریق توجه به کیفیات (اخلاقی) قهرمان دلاور توجه زیادی دارد. اسطورهی خشکسالی که احتمالا از شرایط خشک و کم باران بخشهایی از شمال چین منتج شده است، بیانی فصیح و معمولی مییابد. در اسطورههای مربوط به کشاورزی، خدایان خالقان ملکوتی این نعمتها هستند و ایزدان نخستین کسانی هستند که به انسانها میآموزند تا چگونه از این نعمتها استفاده کنند. ایزدان کشاورزی چینی، اغلب دارای بدنهای عضلانی بوده و خدایان مؤنث بیشتر در اسطورههای کیهانی نقش دارند. مانند ایزدبانوی مادر (نوگوا (Nugua)) آفریننده و به وجود آورندهی نوع بشر و الهههای مادر خورشید و ماه. اسطورههای خالق مربوط به سلسلههای پادشاهی، تأکیدی منحصر به فرد به اجداد مؤنث آنها دارند که به وسیلهی بنیانگذاران مذکر سلسلهها پیروی میشوند، مانند اسطورههای نیاکان خاندان سلسلههای جو و شانگ. در این اسطورهها، موضوعات عشقی به ندرت دیده میشود آنهم در سبکی غیر صریح که ممکن است حاصل ویراستاریهای زاهدمآبانهی تاریخ نویسان اولیه باشد. تولدهای مقدس معمولا از طریق وساطت جانوری بیان شده است. برای نمونه، یک پرنده یا تخم یک پرنده، یا از طریق گوش پیرزنی و یا حفرهای در یک درخت، یا ارجاع دادن چیزها به درختان درخشان و شاخ و برگ نمادین، یا تبدیل شدن شخصیتها به خرس، پرنده و یا یک ستاره است که یک انسان خداگونه و یا خدای به شکل انسان پا به دنیای انسانها گذاشته و مسئولیت هدایت و آموزش آنها را بر عهده میگیرد و دگردیسی بر داستانها سایه میافکند.
پس از اینکه قهرمانی اسطورهای، نوع بشر را از مصیبتی عظیم و بلایی آسمانی و یا زمینی نجات میدهد، درون مایههایی مهم از آغاز دوبارهی جهان و موضوعاتی درمورد دوران طلایی از شاهانی عاقل که فرمانروایان ایدهآل و بنیانگذاران آغازین حکومت بشری هستند دیده میشود[۱].[۲]