قدرت گیری مجدد پرونیست ها در آرژانتین
وخامت اوضاع اقتصادی کشور و عدم توانایی دولت در کنترل اوضاع باعث شد که آلفونسین ۵ ماه قبل از پایان دوره ریاست جمهوری، استعفا کرده و در نتیجه منم قدرت را به دست گیرد.
1. PJ
2. Carlos Menem
۸۷
۸۸
با این وجود برای اولین بار بعد از ۱۹۲۸م روند دوره قانون و دموکراسی در کشور به درستی طی شد و یک رئیسجمهور قانونی، جانشین رئیسجمهور قبلی شد. با تغییر و تحولات جدی گسترده در نظام بینالمللی و به ویژه پایان دوره دیکتاتوریهای نظامی در منطقه آمریکای لاتین، بازگشت دوره دیکتاتورها در این مقطع متصور نبود. در این دوره آمریکا از طریق دموکراسی به نفوذ خود در سیاست و حکومت کشور ادامه داد .(Luna,1994:234)
ذکر این نکته مهم است که با انتخاب رائول آلفونسین به عنوان رئیسجمهور آرژانتین در اکتبر ۱۹۸۳ حزب رادیکال برای سومین بار پس از سالها حاکمیت نظامیان، سرنوشت سیاسی کشور را مجددا به دست گرفت. لکن عدم موفقیت آن در حل معضلات جامعه که در نهایت به شکست این حزب در انتخابات ۱۹۸۹ ریاست جمهوری توسط پرونیستها انجامید، باعث شد تا حزب رادیکال به مقام دومین حزب مطرح در جامعه تنزل نماید.
نزول حزب رادیکال به مقام دوم از ۱۹۸۹م تاکنون نیز نه تنها ترمیم نیافته، بلکه با توجه به نتایج به دست آمده از رقابتهای سیاسی این حزب در مقاطع مختلف انتخاباتی از ۱۹۸۹ تا انتخابات اکتبر ۲۰۱۱، حزب رادیکال در سراشیبی نزول قرار گرفته و موقعیت خود را به شدت از دست داده است.
مشکلات اقتصادی کشورکه از زمان آلفونسین آغاز شده بود، تا سال ۱۹۹۱م ادامه داشت. در این زمان، دومینگو کاوالو" به عنوان وزیر اقتصاد معرفی شد. وی برنامه ثبات اقتصادی کشور را ارائه نمود که بر اساس آن ارزش پزوی آرژانتین معادل یک دلار آمریکا قرار داده شد. علاوه بر آن، دولت تعداد بسیار زیادی از شرکتهای 1. Raul Alfonsin
2. Domingo Cavallo
دولتی از جمله شرکتهای مادر را خصوصی کرد؛ دقیقا برعکس آنچه بنیانگذار حزب پرونیست انجام داده بود. بر همین اساس، برنامه اصلاحات مالیاتی به اجرا گذارده شد. در نتیجه این اقدامات، تورم لجامگسیخته مهار شد و اقتصاد کشور به آرامی شروع به رشد نمود. به لطف اقدامات مثبت اقتصادی و افزایش محبوبیت عمومی، منم به دنبال اصلاح قانون اساسی ۱۸۵۳ م و فراهم نمودن زمینهای انتخاب مجدد خود بود. در این شرایط حزب حاکم به آسانی در انتخابات میاندورهای سال ۱۹۹۳م پیروز شد. البته با این وجود نتوانست اکثریت لازم دو سوم را برای بازنگری قانون اساسی به دست آورد. بنابراین ناگزیر به ائتلاف و رسیدن به توافق با رئیسجمهور سابق آلفونسین (رئیس حزب رادیکال) شد و بنابراین راه برای اصلاحات مورد نظر فراهم شد. در اصلاحات قانون اساسی، دوره ریاست جمهوری از شش سال به ۴ سال کاهش یافت اما امکان انتخاب مجدد برای یک بار فراهم گردید .(Romero, 2011:279)
در سال ۱۹۹۵م، اقتصاد کشور از بحران ارزش پول مکزیک (مشهور به تاکیا) متأثر شد اما منم توانست برای بار دوم به ریاست جمهوری برسد. نکته مهم این بود که اتحاد فره پاسو (جبهه همبستگی کشور) توانست جایگاه دوم را در انتخابات کسبکند و حزب رادیکال متحمل سنگینترین شکست خود شد. در این انتخابات نیز حزب عدالتخواه (پرونیست) اکثریت را در مجلس نمایندگان به دست آورد.
در سال ۱۹۹۶ م، دومینگو کاوالوا پس از ذکر مواردی از فساد در درون دولت منم و مافیایی دانستن دولت، از سمت خود استعفا
1. Domingo Cavallo
۹۰
داد. در سال ۱۹۹۷ م در حالیکه اقتصاد به شدت در حال رشد بود، یک بار دیگر منم به دنبال دور زدن محدودیت قانون اساسی از دو دوره متوالی ریاست جمهوری بود اما موفق نشد و حزب عدالتخواه فرماندار بوئنوسآیرس ادواردو دوآلده را به عنوان کاندیدای ریاست جمهوری خود برای انتخابات عمومی سال ۱۹۹۹ م انتخاب کرد. در همین حال اتحاد دمکراتیک مدنی فرناندو دلاروآ (شهردار بوئنوسآیرس) را به عنوان نامزد ریاست جمهوری خود انتخاب کرد. دلاروآ در انتخابات پیروز شد. در این انتخابات حزب رادیکال اکثریت را در مجلس نمایندگان به دست آورد اما اکثریت حزب پرونیست در سنا حفظ شد (2011:280 .(Romero,
در ماه ژوئیه ۱۹۹۷ م تایلند ارزش پول خود را کاهش داد. در اکتبر همین سال بورس هنگکنگ به شدت سقوط کرد. این سقوط به صورت زنجیرهای ژاپن، کره، روسیه و نهایتا برزیل را در بر گرفت، در آغازین روزهای ۱۹۹۹م برزیل ارزش پول خود را به شدت کاهش داد. اقدام برزیل ضربه بسیار سختی برای آرژانتین محسوب میشد و باعث گشت که ارزش محصولات صادراتی آرژانتین به شدت کاهش یابد. در مدت کوتاهی رتبه اعتباری آرژانتین سقوط کرد.گسترش این وضعیت، نابودی زیرساختهایی راکه یک دهه منم آنها را بنا نموده بود، به دنبال داشت. تولیدات عمده به ویژه در بخش اتومبیل و صنایع به نصف کاهش یافت و بدهی کشور ۱۶۰ میلیارد دلار افزایش یافت که بیش از دو برابر سال ۱۹۹۴م بود (2011:286 .(Romero, وضعیت اقتصادی که ورشکستگی نیمی از شرکتهای متوسط و کوچک و نیمه تعطیل شدن کارخانههای بزرگ را به دنبال داشت، ناآرامیهای اجتماعی
1. Fernando de la Rua
را نیز به دنبال داشت. در چنین مقطعی راهپیماییهای هر روزه که عمدتا به خشونت کشیده میشد و راهبندانهای جادهای توسط کارگران و کشاورزان بیکار به مشکلی بر دیگر مشکلات کشور تبدیل شده بود.