عثمان سامبن
نمی توان از سینمای سنگال سخن گفت و از عثمان سامبن (Ousmane Sembène) پدر سینمای این سرزمین حرفی به میان نیاورد. اگر بخواهیم تاریخچه ی سینمای سنگال را مطالعه کنیم باید به این نویسنده معروف سنگالی و آثار او نیز مراجعه کنیم. عثمان سامبن اولین پیشگام سینمای سنگال و چهره ی نمادین هفتمین هنر در این کشور است که در سال 1923 در شهر "زیگن شور" سنگال به دنیا آمد و در 9 ژوئن 2007 در سن 84 سالگی فوت کرد. از نظر او "سینما بهترین روش برای تماس با مردم آفریقا است." یکی از ویژگی های او این بود که خیلی علاقه داشت با مردم به طور مستقیم ارتباط برقرار کند، برای همین او پس از سرودن شعر و نوشتن رمان به سینما روی آورد. او می گوید:" آنچه که باعث شد من به سینما روی آورم این بود که در کتاب ها (آثارش) من به زبان فرانسه خود را بیان می کردم، در حالیکه 80% مردم من به فرانسه صحبت نمی کنند و آن 20% هم که به زبان فرانسه صحبت می کنند وقتی برای خواندن نمی گذارند (بیشتر مردم ترجیح می دهند به سینما بروند). با این شکل بیان من مطمئن هستم که مردم را لمس می کنم. برای من، سینما بهترین مدرسه شبانه است. نه تنها اجازه آنچه را به من می دهدکه ادبیات نمی دهد، بلکه باعث می شود که مردم را به زبان خودشان به حرف در آورد، من نمی توانم مثل زبان آکادمی، زبان مجلس ملی و زبان دادگاه برای آفریقایی فرانسه زبان فیلمی بسازم." [۱] از نظر او سینما واقعی تر از ادبیات فرانسه زبان است و سینما حاصل یک ادبیات آفریقایی انقلابی و پسران ارشد ادبیات ضد استعمار است.[۲]
برای ساخت یک فیلم، یک دوربین و یک سناریو لازم است. سینمای سنگال با یک مشکل مواجه بود و اینکه این سناریو باید به زبان فرانسوی نوشته و پخش می شد. بنابراین اولین فردی که فیلم خود را در سنگال به زبان محلی مردم یعنی زبان ولوف ارائه کرد، سامبن بود. به دنبال آن بینندگان این فیلم ها توده عادی مردم سنگال شدند و اختصاص به قشر یا طبقه خاصی از جامعه نداشت. نوشته های سامبن بیشتر خطاب به بورژوازی سنگالی و پیام های سینمایی او کاملاً مردمی و مربوط به بینندگان بی سوادی بود که تنها از طریق تصویر این پیام ها را می گرفتند. به لطف زبان ولوف سامبن توانست فیلم را نه تنها سنگالی بلکه آفریقایی کند. بدین گونه سامبن در حالیکه موضع خود یعنی ادبیات را حفظ کرده بود، در سن 38 سالگی سینمای سنگال را فتح کرد. او پس از تکمیل آموزش های لازم در شوروی، در سال 1963 در سنگال نشر "هارماتان" (L'Harmattan)را تأسیس و اولین فیلم کوتاه خود را تحت عنوان "بروم ساره" (Borom Sarret) که داستان سفر طولانی یک فروشنده ی دوره گرد با گاری و الاغش درخیابان های پر پیچ و خم شهر داکار است را ساخت که در آن دوباره فرهنگ آفریقایی را ارج می نهاد. فیلم داستان رنج و مشقت یک درشکه چی بی نوای اهل داکار را روایت می کرد که گویا دوران پس از استعمار نیز از فقر و رنجش او چیزی نکاسته بود. از «بوروم سارت» به عنوان اولین فیلمی که کاملا در آفریقا توسط یک فیلمساز آفریقایی ساخته شده است یاد می شود.[۲]
اولین فیلم طولانی سامبن "سیاهِ..." (le Noire de…) (1966) نام دارد که داستان یک دختر خدمتکار است که برای کار به فرانسه می رود و چون زبان نمی داند دچار افسردگی و نهایتاً خودکشی می شود. این فیلم نه تنها یک پیام برای سنگالی ها بلکه برای تمام آفریقایی ها و فیلم سازان بود.
دومین فیلم طولانی سامبن "حکم" (Mandat ou Mandabi) (1968) نام دارد. موضوع آن این است که به چه زبانی باید باید فیلم ساخت و نوشت؟ (با وجود سه قرن حضور فرانسوی ها در سنگال، حدود 80% مردم قبل از استقلال بی سواد بودند) در این اثر سامبن عیب و نقص های جامعه ی سنگال را نشان می دهد که گروه اندکی از بورژواهای سیاه بدون هیچ نگرانی تعداد زیادی از سیاهان را به فقر می کشانند.
فیلم بعدی او "اِکسالا" (Xala) (1974) نام دارد. این فیلم داستان یک مرد سنگالی است که برای بار سوم ازدواج می کند و در شب عروسی ماده ای به نام او "اِکسالا" به او خورانده و او دچار مشکل می شود. این فیلم که بیشتر یک کمدی است نمایانگر همزیستی پلید و در تضاد طلسم آفریقایی و طلسم غربی است. تلفیق ایندو ویژگی روحی، مفهوم واقعی سنت ها را از بین برده و آنها را تبدیل به مسائل پیش پا افتاده که نشأت گرفته از مارکسیسم است می کنند. در این خصوص سامبن در یک مصاحبه می گوید: " تضاد چیزی است که جامعه ی آفریقایی فعلی بین دو طلسم تقسیم شده است: طلسم تکنیک اروپا یعنی ایمان به اینکه هیچ کاری را نمی توان بدون توافق اروپا و مشاوره ی تکنیسین های آن کرد و طلسم مارابویی که می گوید بدون کمک های مارابو همه ی امور با شکست مواجه می شوند. موفقیت واقعی انسان در قبول هر دو یعنی هم تکنیک هم مارابو است. "[۲]
اثر بعدی عثمان سامبن "اِمیتای" (خدای طوفان) (Emitaï) (1971) نام دارد که الهام گرفته از خاطرات او و رویدادهای تلخی است که او به عنوان یک فرد مبارز در جنگ دوم جهانی شاهد آن بود.کمدی سیاه «ژالِی» (۱۹۷۵)
یکی دیگر از مهم ترین کارهای سامبن و سینمای سنگال در دهه هفتاد میلادی است. این فیلم با بهره گیری از طنزی کنایه آمیز هجویه ای است که می توان گفت پیش تر در هیچ فیلم آفریقایی دیده نشده بود. «ژالِی» که براساس یکی از داستان های خود سامبن ساخته شده در مورد الحاجی تاجر سنگالی است که برای سومین بار در اوج دوران توفیق اقتصادی و اجتماعیش ازدواج می کند. استفاده رندانه سامبن از موضوع ناتوانی جنسی، نمادی از ناتوانی دولت پسااستعماری در جلوگیری از حرص و طمع موجود و نفوذ سلطه بیگانگان بر این کشور است.
مهمترین فیلم سامبن "سِدو" (Ceddo) (1976) نام دارد. این اثر یک فیلم تخیلی است که سنگال را در دوران قبل از استعمار نشان می دهد. در این فیلم سامبن وقایع تلخ و خونریزی های بین قبایل را هنگام ورود اسلام و مسیحیت به سنگال و بردگی نشان داده است. "سدو" به افرادی گفته می شود که ملحق شدن به یک گروه و یا یک مذهب را رد می کنند. پخش این فیلم در هنگام رئیس جمهوری سنگور ممنوع بود.
دیگر اثر مهم وی در همین دهه فیلم «بیگانه ها» (۱۹۷۷) به درگیری بین اسلام، مسیحیت و قبیله های بومی در این سرزمین می پردازد. داستان فیلم درمورد ربودن دختر پادشاه توسط بیگانگان و تلاش پادشاه برای رهایی اوست. «بیگانگان» در دهمین دوره جشنواره مسکو حضور داشت و امروزه نیز از آن به عنوان شاهکار دهه هفتاد سنگال یاد می شود، گرچه فیلم در آن زمان به خاطر دلایل نامعلوم که به صورت غیر رسمی گفته می شد به خاطر حساسیت های مذهبی بوده است ۸ سال توقیف شد.
«اردوگاه تیاروی» (۱۹۸۸) یکی دیگر از آثار مشهور سامبن است که توانست جایزه ویژه هیات داوران ونیز را از آن خود کند. داستان فیلم درباره کشتار تیاروی در سال ۱۹۴۴ به دست نیروهای فرانسوی است. گولوارGolovoir) (۱۹۹۲) که نامش برگرفته از یکی از سلسله های مشهور پیش از استعمار اقوام سرر سنگال است یکی از آخرین ساخته های مهم سامبن در سینماست که به قائله میان مسلمانان و مسیحیان در جامعه معاصر نگاهی می اندازد. نشریه گاردین (Gardian) از این فیلم به عنوان یکی از ۱۰ فیلم برتر قاره آفریقا یاد کرده است.
در کل، سامبن نقطه ی برخوردی بین سنت های آفریقایی و اروپایی به وجود آورده است. او به سنت افراطی و شخصی حمله می کند (زندگی بورژوازی سیاه). فیلم های او در زمان استعمار مفاهیم زیاد سیاسی را نیز در بر دارد. او نگاه استعمار را رد کرده و با اینکه در عمل به سنت ها وابسته است، از عیب و نقص های مردم خود نیز چشم پوشی نمی کند. برای او تهیه یک فیلم یک عمل سیاسی با الهام از تاریخ است، مانند گریو (Grive) که نقش او بر ملا کردن عیب ها و نقص های جامعه است، حال یا استعماری یا فرا استعماری، فیلم سامبن هم همین نقش را دارد و این مسئله تعهد او را نسبت به کشورش نشان می دهد.[۲] در مجموع، بیشترین موضوعات او مسائل نهی شده در جامعه از قبیل: نظام چند همسری، ختنه ی دختران و مسایل دوران پسا –استعمار است. فیلم های او بسیار مورد پسند صنعت فیلم سازی دنیا قرار گرفت و هنوز در سنگال در دسترس است تا جائی که امروز همچنان فیلم سنگال مارک آثار سامبن را به همراه خود دارد. از سال 1962 سامبن 16 فیلم ساخت. آخرین فیلم او در سال ۲۰۰۴ با نام «مولاد» (Moolaadé) (حفاظت جادویی) به صورت تولید مشترک با چند کشور دیگر آفریقایی ساخته شد و در جشنواره کن حضوری موفق داشت و در گروه "نگاهی خاص" (Un Certain Regard) انتخاب شد. داستان فیلم به مانند بسیاری از کارهای قبلی سامبن به موضوع زنان اختصاص داشت. فیلم در گیشه جهانی همان سال ۳۶۱ هزار دلار فروش داشت. سه سال بعد از این فیلم، سامبن در سن ۸۴ سالگی از دنیا رفت.[۳][۴]
نیز نگاه کنید به
کتابشناسی
- ↑ Sembène.(1973).15
- ↑ ۲٫۰ ۲٫۱ ۲٫۲ ۲٫۳ Sow, M. (1996). Cinéma sénégalais: Évolution Thématique du discours filmique dans les œuvres de Sembène Ousmane, Djibril Diop Mambéty, Moussa Sène Absa, Jo Gaye Ramaka et Alain Gomis. Sénégal: Université Gaston Berger, Saint-Louis 1.
- ↑ شکاری، محمد امین (1399) ، سینما در سنگال چگونه شکل گرفت:از استعمار تا استقلال. در تاریخ 26/08/1399 قابل دسترس در: https://www.mehrnews.com
- ↑ بصیری، محمدعلی، فتحی پور، ریحانه (1401 ).جامعه و فرهنگ سنگال. تهران: سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی( در دست انتشار)