سیاست های فرهنگی چین
چین کشوری است آسیایی، با تمدنی کهن و باستانی که فرهنگ سنتی آن در طول هزاران سال دگرگونی، درگیری، اختلاف، ائتلاف، ارتباط، تولید، توسعه، فراز و فرود و تلاش همه جانبهی یک ملت سختکوش، اعم از حاکمان، نخبگان و مردم عادی شکل گرفته و در صحنهی جهانی به عنوان فرهنگی ریشهدار، پویا، اثر گذار، بزرگ و نیرومند شناخته میشود. به همین دلیل، امروزه نیز در میان سایر فرهنگهای جهان از موقعیت خاصی برخوردار است.
در پایان قرن بیستم، این کشور با هدف همگامی با پیشرفت جهانی و بهبود شرایط زندگی مردم و دستیابی به جایگاه رفیع گذشتهی فرهنگ و تمدنی خود، قدم در مسیر تحولی عمیق نهاد تا افزون بر بازسازی هویت دیرین و بازنمایی ارزشهای اجتماعی و سنتهای فرهنگی باستانی، به تأمین حقوق اساسی و همه جانبهی شهروندان و فراهم سازی زمینه برای خلاقیت و توسعهی فردی و اجتماعی آنان، توجه لازم صورت گیرد که از آن بهعنوان توسعهی هماهنگ مادی و معنوی تمدن سوسیالیستی چین نام برده میشود.
دولت چین معتقد است که در مسیر پیشرفت کلی هر جامعه، ساختار فرهنگیآن نقش اساسی دارد و نباید نادیده گرفته شود.یک کشور پیشرفته بایستی نه تنها دارای اقتصادی پررونق، بلکه از فرهنگی پویا و موفق نیز بهرهمند باشد. بر همین اساس، در حالیکه بازسازی اقتصادی در مقیاسی گسترده را دنبال ميكند، همزمان به سیاستهای فرهنگی، که بر نیرو و توان تمامی گروههای قومی کشور تکیه دارد نیز توجه لازم را مبذول داشته است.
بر اساس این سیاستها، دولت چین طرحی جامع، فراگیر و قابل حصول برای توسعهی اجتماعی، با مشخصههای چینی، که با گذشتهی فرهنگی این کشور و توسعهی آن در آینده تناسب دارد را طراحی و به مرحلهی اجرا گذاشته است. اجرای این طرح، زمینه را برای توسعهی هرچه پرشکوهتر فرهنگ سرزمین چین در داخل و خارج، با در نظر گرفتن و استفاده از خلاقیتهای مشترک گروههای مختلف قومی این کشور فراهم ساخته است.
دولت چین، بر اساس ایدهی ارزشمند قدیمی« بگذار صدها گل شکفته شده و صدها مکتب فکری برای خدمت به جامعه با هم به رقابت به پردازند» در صدد بنیادی و پایدار ساختن اندیشهی اصلاحات در بدنهی دولت و جامعه برآمده تا هرچه بیشتر به رشد و خلاقیت فرهنگی و هنری جامعه بینجامد. لذا، بهطور همزمان، ضمن گشایش درهای چین به روی دنیای خارج، به ترویج تبادلات فرهنگی و حفاظت از آثار تاریخی و فرهنگی پرداخته و با سرمایه گذاریهای کلان، عموم مردم را برای مشارکت سازنده در ایجاد ساختار فرهنگی مناسب تشویق و از فعالیتهای آنها در این زمینه، به ویژه از رشد فرهنگی اقلیتهای قومی، حمایت عملی میکند.
شالودهی سیاست فرهنگی چین
خط مشی اصلی و بنیان سیاست فرهنگی چین عبارت است از: هدايت جامعه برای ايجاد وحدت قومی، تمرکز بر بازسازی اقتصادی، تأکید بر چهار اصل اساسي سیاست خارجی، تأكيد بر اصلاحات و سياست درهاي باز، دستیابي به اعتماد به نفس اجتماعی، و تلاش براي تبدیل چین به کشوری با فرهنگ و تمدنی مدرن، سوسياليستي، مردم سالار و مرفه. جیانگزِمین، رئیس جمهور سابق این کشور، در پانزدهمین کنگرهی ملی حزب كمونيست چين، توسعهی اقتصاد، سیاست و فرهنگ با ویژگی سوسیالیستی چین را بهعنوان برنامهی اساسی حزب در مرحلهی آغازین تمدن سوسیالیستی مورد اشاره قرار داده و اهداف و چارچوب توسعهی فرهنگ سوسیالیستي با مشخصهی چینی را اینگونه بیان کرد:«ساختن فرهنگي سوسیالیستي با ویژگی چینی با در نظر گرفتن مارکسیسم به عنوان رهنمود، و با هدف تربیت مردم برای دستیابی آنها به آرمانهاي متعالي، انسجام اخلاقی، آموزش خوب و دركي قوي از نظم، ايجاد فرهنگ سوسیالیست ملی، علمی و مورد پسند که مناسب نوسازي جهان و آينده است میباشد. برای انجام چنین کاری، باید بر تجهیز تمام حزب به درك نظریهی دِنگشیائوپنگ و آموزش آن به مردم تأكيدکنیم. برای افزایش استانداردهای ایدئولوژکی و اخلاقی و بالا بردن سطح آموزشی، علمی و فرهنگی تمام ملت تلاش کنیم. باید با تأکید بر پیشرفت و شکوفایی فعالیتهای آکادمیک، هنر و ادبیات، به مردم و سوسیالیسم خدمت كرده و به اصل(شکوفایی صدها گل و رقابت صدها مکتب فکری) پایبند باشیم. بایستی با در نظر داشتن واقعیات چین، ايدئولوژي و اخلاق سوسیالیستي را گسترش دهیم و سنتهای فرهنگی اصیلی که از گذشتگان به ما رسیده است را ادامه دهیم. ما باید در این راه مزيتهاي فرهنگی ساير كشورها را نیز جذب کنیم. » (گائو شوشون،1390: 13) همین اهداف، در چشم انداز و سیاست توسعهی فرهنگی چین مد نظر قرار گرفته است.
اصول بنیادین سیاست توسعهی فرهنگی
بر اساس سیاستهای اعلامی دولت جمهوری خلق چین، اصول بنیادین سیاست توسعهی فرهنگی این کشور عبارتند از:
1-خدمت به مردم و خدمت به سوسیالیزم: به معنای رفع مطالبات فزایندهی معنوی و فرهنگی مردم و پرداختن به آرزوها، خواستهها و آرمانهای آنان که فرهنگ و هنر بازتابی از زندگی مردم و سهیم شدن در شادیها و غمهای آنها با استفاده از سبکهای ملی و مبنا قرار دادن فرهنگ سنتی گذشته.
2-ایجاد فضای لازم برای«شکفتن صدها گل و رویش صدها مکتب فکری»: بدین معنا که فعاليتهاي فرهنگی و هنری با سبکها، مكاتب، گونهها و روشهای متفاوت بتوانند با یکدیگر همزیستی مسالمت آمیز داشته و آزادانه توسعه یابند. مائو در سال 1951، در نامهای به مؤسسهی تحقیقاتي اُپرای چین، بر این اصل تأکید و در سال 1956، اصل«شكفتن صدها گل و جوانههاي فکری نو» رسميت يافت، چون منطبق با اصول مردمسالاري و قانون اساسی چین بوده و در غنی سازی و پویایی فرهنگ چین نقش مهمی دارد.
3-دفاع از اصول و حمایت از تنوع فرهنگی: به این معنا که، تحت رهنمودهای نظریهی سوسیالیسم چيني و خط مشی حزب كمونيست چين، مؤلفههاي مهم سياست اصلاحات و درهاي باز نظير ميهنپرستي، وحدت ملی، پیشرفت اجتماعی، پیمودن مسیر نوسازي و حمایت از افکار و روحیهی مالکیت اشتراکی سوسیالیسم، مورد توجه قرار گرفته و برای رسيدن به يك زندگي مطلوب كه با سختکوشی حاصل ميشود، تلاش خواهد شد. چین دارای تاریخی طولاني، سرزمینی پهناور و جمعیتی فراوان است. مردم چين با قومیت، حرفه، سن، تجربه و تحصیلات مختلف، دارای عادات، سنتهای فرهنگی و علایق هنری متفاوتی هستند. امور متعالي و احساسات آنها تنها در فعاليتهاي فرهنگی و هنری آزاد قابل انعکاس هستند. حمایت از تنوع، ذاتا و ابتدا به ساکن، به معنای ایجاد رضایتمندی در رفع نیازهای متنوع فرهنگی مردم است.
1- استفاده از گذشته برای خدمت به حال، بهکارگیری فرهنگ بیگانگان برای خدمت به چین، و فرایند زدودن کهنهها برای تحقق امور تازه و بديع: این اصل به شناخت و استفادهی صحیح از میراث فرهنگ باستاني و نيز ميراث فرهنگي ساير كشورها براي ساخت و پایه ریزی فرهنگی نوین و سوسیالیستي کمک خواهد کرد. برای ساختن چنین فرهنگی، لازم است عناصر ارزشمند فرهنگهای سنتی و خارجی جذب و آنها را با روح نوگرایی و ویژگیهای کنونی چین تركيب كرده و زمينهی توسعهی هرچه بيشتر اين عناصر را فراهم آورد. شكلگيري و توسعهی فرهنگ نوین چین، به وضوح تحت تأثیر دو عامل فرهنگی بوده است كه عبارتند از: فرهنگ ريشهدار چين و ساير فرهنگهای جهان. تنها از این طریق ميتوان اصلاح، نوآوری و خلاقيت را بدون چالش به مرحلهی عمل درآورد. چین توانسته است با بررسی روابط میان فرهنگ باستان و فرهنگ بیگانه، اصل واقع گرایانهای را اتخاذ کند. بر پایهی این اصل، ارث بردن و یادگیری از تمامی فرهنگهای باستانی و بیگانه ابزار است، هدف اصلي ساختن فرهنگی نوین با ویژگی چینی است.
(Chinese Cultural Policy: www.culturelink.or.kr).
سیاستهای راهبردی توسعهی جامع فرهنگی چین
1- پیشبرد فرهنگ و هنر سوسیالیستي از طریق بالا بردن رشد و آگاهی نخبگان، و پیاده سازی راهبرد تولید انبوه آثار برجسته: این راهبرد در تمامی سطوح، نهادهایی که عهده دار امور فرهنگی هستند را ملزم ميكند تا پیشرفت و توسعهی فعاليتهاي فرهنگی را در اولويت قرار دهند و زمينهاي فراهم كنند تا مردم آثار بيشتر و بهتري مصرف نمايند. خلق آثار انبوه و برجسته و در شأن ملت و سازگار با نیازهای روز، از جمله راهبردهای توسعهی فرهنگی و هنری چین است. به منظور پیاده ساختن این راهبرد، وزارت فرهنگ چین از دههی1980 با بسيج امكانات و منابع براي اجراي طرحهای بنيادين در جهت تضمين برآورده کردن نیازهاي انساني، و مادی طرحهای مهم تولیدی؛ ايجاد سیستم ارزیابی و بررسی كارآمدی مديريت و هماهنگی تولید آثار برجسته؛ تقویت مؤسسات تولید کنندهی برنامه؛ ايجاد سيستم پرداخت کمک هزينهی مالی و پاداشدهي به تولیدات فرهنگی و هنری به منظور تشویق به توليد آثار هنری برجسته؛ تشويق بازارهاي محلی و تأمين سرمایههای لازم براي تولید برنامههای فاخر؛ آموزش هنرآفرينان براي بهبود کفیت برنامهها؛ تقويت مدیریت فعالیتهای فرهنگی و هنری و ارزشيابي لازم جهت ارتقاي فرايند كار؛ تعيين بالاترین جایزهی دولتی، یعنی جایزهی فرهنگ«وِنهووا» تلاشهای گستردهای را به عمل آورد.
2- تأکید بر رونق و ارتقاي مدیریت بازار فرهنگی: از زمان اجرای سیاست اصلاحات و درهاي باز در سال 1978، بازار فرهنگی توسعهی روزافزوني يافته است. درحال حاضر، یک سیستم جامع بازار، شامل بازار نمایش، بازار سرگرمی، بازار صوتی و تصویری، بازار نشر، بازار هنری، بازار فیلم، بازار آثار باستانی، بازار آموزش هنري و بازار فرهنگ بین المللی، در حد قابل قبولی شکل گرفته است. اين سيستم در زمینهی مالکیت چندگانهی دولتی، جمعي، فردي، سرمايه گذاري خارجي يا مشاركتی كه همزمان با يكديگر توسعه مي يابند، موفقیتهايي را به بار آورده است. توسعهی بازار فرهنگی به معنای آماده سازي و هدايت توسعهی بازار فرهنگی، کمال بخشیدن به ساز و كار بازار، تأمین موفقیت بازار تفریحات و برنامههای شادی آفرين براي مردم از طریق مصرف محصولات فرهنگی است. قدرت بخشیدن به مدیریت به معنای: تكميل قوانین و مقررات و تنظيم فعالیتهای بازار فرهنگ برای ورود محصولات و خدمات فرهنگی بهتر؛ مبارزه با فعالیتهای مختلف غیرمجاز در این بازار با استفاده از راهکارهای اقتصادی، اجرايي و قانونی و حراست از حقوق و منافع مشروع از طریق اعمال قانون، حمایت از حقوق مشروع كساني که به قوانین و آئین نامهها پایبند بوده و تقویت مدیرانی است که در چارچوب قانون کار میکنند؛ و استفاده از قدرت متمرکز براي پاکسازی بازار فرهنگی از طريق جمع آوری محصولات غیراخلاقی و انتشارات غیرمجاز، و برخورد با عرفانهاي انحرافي که باعث مسموم ساختن افکار و زندگی فرهنگی مردم میگردند.
3- اتخاذ مسیر صحیح، اجرای سیاستهاي کلی، در دست داشتن ابتكار، انتخاب فعاليتهاي ضروری و مهم براي گسترش نفوذ و دوستی و هدایت فعالانهی مبادلات فرهنگی: دولت چین همیشه به مبادلات فرهنگی با کشورهای خارجی توجه داشته و اهمیت و نقش آن را کاملا درک میکند. «چوئن لای» نخست وزیر اسبق، مبادلات فرهنگي با ساير كشورها را بهعنوان یکی از دو رکن اساسی روابط خارجی چین دانسته وگفته است: «تبادل فرهنگی با کشورهای مختلف، درست مانند همکاریهای اقتصادی، شرط مهمی برای ترویج و تثبیت صلح، دوستی و همکاری میان کشورهاست.» دِنگ شیائوپینگ نیز گفته است:«ما باید جسورانه دستاوردهاي فرهنگی جوامع انسانی را جذب کرده و از آنها فرا بگیریم. فرمولهاي عملي پیشرفته و روشهای مدیریتی کشورهای امروزي(از جمله کشورهای پیشرفتهی کاپیتالیستی) كه نمايانگر قانون تولید در جامعهی مدرن است، نيز بايد آموخته شوند.» در سال1996، «اصل «اتخاذ مسیر صحیح، پيروي از سیاست کلی در دوستی، در کنفرانس ملی مبادلات فرهنگی به تصویب رسید. براساس این اصل، در مبادلات فرهنگی، چین هرگز نظام اجتماعي و ايدئولوژي خود را به دیگران تحمیل نخواهد کرد. در عینحال، هرگز اجازه نمیدهد که كشورهاي ديگر نظامهاي اجتماعي و ايدئولوژي خود را بر چین تحمیل کنند. عملكرد تبادل فرهنگی، بخش مهمي از اصلاحات چین و سیاست درهاي باز این کشور است که با عمق یافتن اصلاحات، مبادلات خارجی نیز به اشكال مختلف در حال گسترش است.
4- توسعهی فعالیتهای فرهنگی مردمي بر اساس اصل«فعال، سالم، غنی و متنوع سازی» و خدمت به مردم: رفع نیازهای روز افزون مادی و فرهنگی تودهی مردم و بهبود کفیت فرهنگي کل جامعه، هدف بنیادین توسعهی نهضت فرهنگی نوین سوسیالیستی است. دولت حق تمام شهروندان برای مشارکت برابر در فعالیتهای فرهنگی را تضمین و از شرکت مردم در فعالیتهای فرهنگی و هنری پشتیبانی میکند. کار فرهنگی مردمي، توسعهی فعالیتهای فرهنگی مردم، با هدف ايجاد زیربنايی محکم براي توسعهی نهضت فرهنگ سوسیالیستي، حمایت از روشهای زندگی سالم و متمدن، تشويق فرهنگهای محلي، شهری و روستایی، تأسيس انجمنهای فرهنگی، تشیکلات فرهنگی و بهبود کفیت حيات فرهنگي مردم است. هدف از ساختار اصلی شبکهی فرهنگی مردمي این استکه نمايشگاههاي هنری در سطح شهر و مراكز فرهنگی در سطح استان و پايگاههاي فرهنگي در سطح شهركها ساخته شده و در بلندمدت یک شبکهی فرهنگی که بتواند بهطور همزمان مناطق شهری و روستایی را تحت پوشش قرار دهد تشکيل و فعالیتهای متنوع فرهنگی برای زنده نگهداشتن حيات فرهنگی مردم و بالا رفتن استاندارد زندگی آنها صورت گيرد.
ترکیب فرهنگ سنتی محلی با فستیوا لهای جدید، و فرهنگ با اقتصاد و تجارت، اشتیاق مردم را برای مشارکت در فعالیتهای فرهنگی برانگیزاند. فرهنگ استفاده از اوقات فراغت از نظر محتوا و شکل، متنوع و غنیتر شود. افزون بر فعالیتهای فرهنگی سنتی از جمله نواختن سازهای موسیقی، آوازخواني در اپرای پکن، خوشنویسی و نقاشی، فعالیتهای دیگری مانند خوانندگي وسالنهای حرکات موزون، اجرای کنسرت و موسیقی، و سالنهای بازیهای تلویزیونی و سایر سرگرمیها و تفریحات نیز فعال و از سوی نهادهای دولتی و غیر دولتی مورد حمایت و تشویق قرار گیرند. ایجاد منطقهی فرهنگي پيشرفته؛ دالانهای فرهنگی مرزی؛ اجرای طرح قاصدک(پارکهای فرهنگی)؛ سفر به ییلاقات و مناطق خوش آب و هوا؛ اجرای طرح دانش(گسترش کتابخانه های عمومی)؛ و برگزاری سال بینالمللی هنر از جمله فعالیتهایی هستند که در این راستا راه اندازی و آغاز به کار نمایند.
5- اتخاذ سیاستهای ویژه برای حمایت و توسعهی فرهنگ اقليتهای قومی: همچنان که ذکر آن رفت، چین کشوری است با 56 گروه قومی مختلف که براساس اعلام رسمی دولت این کشور، همهی آنها در سیاست، اقتصاد و فرهنگ با هم برابر هستند و دولت برای سرعت بخشیدن به توسعهی اقتصادی و فرهنگی این اقلیتها، بر اساس ویژگیها و نیازهای هر قوم، به آنها کمک میکند. به ظاهر تمام گروههای قومی، در به كارگيري و توسعهی زبان نوشتاری و گفتاري و حفظ يا اصلاح سنتهای خود آزادند. دولت در مناطقي كه اقليتها متمركز هستند، مناطق خودمختار منطقهاي ايجاد كرده است. در این مناطق نهادهاي مستقلي ايجاد شدهاند كه مستقل از دولت مرکزی عمل میكنند. بر اساس قانون اساسی و ساير قوانین، مناطق آزاد در پذیرفتن سیاستهای ویژه و راهکارهای منعطف، با در نظر گرفتن ويژگيهاي محلي خود، آزادند تا توسعهی اقتصادی و فرهنگی خود را دنبال كنند. نهادهاي مستقل براي انجام وظایف خود، یک یا چند زبان متداول در منطقه را به کار ميگیرند. در صورت بهرهگيري از چندين زبان، بايد زبان یکی از اقوام که دارای حاکمیت است، به عنوان زبان اصلی در نظر گرفته شود. مناطق آزاد حق توسعهی ادبیات، هنر، مطبوعات، انتشارات، رادیو، فیلم و تلویزیون با ویژگیهای ملی خود را دارا بوده و میتوانند در سطح ملی به گردآوری، تلفیق، ترجمه و انتشار کتاب پرداخته و از میراث ملی تاریخی و فرهنگی خود که شامل مناظر طبیعی، اماكن تاریخی و آثار باستانی با ارزش میشود، حمایت کنند. دولت براي حفظ سنتهاي فاخر اقليتها، سیاستهای ویژهاي را برای حمایت و توسعهی فرهنگ و هنر آنها اتخاذ كرده است. از جملهی اين سياستها ميتوان به تحقیق روی آثار باستانی در مناطق مرزی و اقليتهاي قومی، حمایت از توسعهی اپراهای اقلیتهای قومي، برانگیختن رقابت بين آنها براي توسعه و بهرهبرداري کامل از منابع فرهنگی غنی، و تقویت ساختار و فنآوری و ابزارهاي مورد نياز فرهنگی براي رشد يكسان همهی فرهنگهای اقوام اشاره کرد. ساخت امکانات فرهنگی، تربيت نیروهاي هنري و فرهنگی، مبادلات فرهنگی خارجی و حفظ آثار باستانی با اولویت به اجرا گذاشته میشود. در مبادلات فرهنگی و هنری خارجی، 30 تا 4 درصد از گروههای نمایشی هنری اعزامی به خارج از کشور را گروههای هنری اقلیتها تشکیل میدهند. براي تقويت گروههای هنری و تربيت نیروهای فرهنگی و هنری، دانشگاهها و مدارس تحت نظر دولت مرکزی، استانها و مناطق خودمختار، موظفند واحدهای ویژهی درسی و آموزشی برای اقلیتها داير کنند.
6- تأکید بر اصلاح و مرمت، تمرکز در پشتیبانی و حفاظت مؤثر، بهرهگيري منطقی و تقویت مدیریت میراث تاریخی فرهنگی در عصر نوین: کشور چین با تاریخی به قدمت 5 هزار سال، یکی از معدود کشورهای دنیاست که قدیمیترین آثار باستانی را دارد. نیاکان ملت چین آثار فرهنگی غنی، درخشان و ملموسي همچون بناهای باستانی، مقبرههای امپراتوران، ساختمانها، کتابها واسناد و نوشتههای تاریخی، اسباب و ابزار، باغات، ادبیات، نقاشیها، منبت کاریها و... بسیاری از خود برجاي گذاشتهاند. افزون بر اينها، ميراث معنوي شامل آداب و رسوم، جشنهای مناسبتی، مهارتهای سنتی، ترانهها و آوازهای محلی، ضرب المثلها، ادبیات شفاهی، نغمههاي کودکانه، اپراهای محلی، آکروبات و بندبازی نيز از میراث فرهنگی برجای مانده از آنها است. این آثارگوناگون و متنوع نشانگر فرزانگی اقوام 56 گانهی چین، و نتیجهی تعامل و جذب از دیگر فرهنگها و تمدنهای دنیا است. این آثار نه تنها برای چین، بلکه براي كل بشریت ميراثي با ارزش به شمار میروند. با توجه به قدمت هزاران سالهی بسیاری از اين آثار، و احتمال تخریب و نابودی آنها در اثر عوامل طبیعی و انسانی، چنانچه براي حراست و حفاظت از آنها اقدامی نشود، احتمالا نابود خواهند شد. برای ایجاد هماهنگی بین حفاظت و بهرهبرداري منطقی از این آثار، دولت وظیفهی«حفاظت مؤثر، بهرهبرداري منطقی و تقویت مدیریت» را که لازمهی حفاظت از آثار و بهرهبرداری اقتصادی، حفاظت از آثار و منافع مردم، و نيز سیستم مدیریتی و نظام اقتصادی بازار سوسیالیستي است، بر عهده دارد.
دولت چین برای حفظ و نگهداری از آثار باستاني، سیستم حفاظتی طبقهبندی شدهاي را به مورد اجرا گذاشته و آثار باستانی و تاریخی منقول را براساس ارزش آنها به سه دستهی محلی(درجهی3) ملی(درجهی2) و بین المللی(درجهی1) تقسیم کرده و از آنها به شكل علمی نگهداری میشود. از آثار باستانی غیرمنقول نیز از طریق اعطای حق مالكيت به مؤسسات حفاظت از آثار، حراست میشوند. در این نظام، مسؤولیت حفاظت از آثار به حكومتهاي مرکزی و محلي واگذار شده است.
7- تقویت و توسعهی مدیریت و مسئولیت رسانههای خبری، تبلیغاتی و انتشاراتی: از آغاز اجراي سیاست اصلاحات و درهای باز، مسئولیت رسانههای خبری، تبلیغاتی و انتشاراتی چین، گسترش سريعي یافتهاند. درحالحاضر، در اين كشور بیش از دو هزار روزنامه، نزدیک به ده هزار فصلنامه و مجله و نزدیک به600 چاپخانه فعالیت دارد كه سالانه بیش از سیصدهزار عنوان کتاب در زمینههای مختلف منتشر میکنند. همچنین، بیش از 350 مؤسسهی بزرگ تولید و تکثیر اقلام صوتی و تصویری وجود دارد که سالانه صدها ميلیون محصول تولید و منتشر ميكنند. افزون براینها، بیش از 1200 ایستگاه رادیویی و نزدیک به هزار ایستگاه تلویزیونیفعال هستند که میزان پوشش تلویزیونی در کشور به /3/96درصدرسیده است. امروزه روزنامه، مجله، رادیو و تلویزیون و اینترنت، بخش قابل توجهی از زندگی روزانهی مردم چين را تحت تأثیر قرار داده است. استفادهی وسیع از علوم و تکنولوژیهاي مدرن، و وسایل اطلاع رسانی چندرسانهاي و ارتباطات ماهوارهای، موجب بهبود امور خبری، تبلیغاتی و انتشاراتی شده و قدرت رقابتپذیری چین در این زمینهها را به میزان زیادی افزایش داده است. برنامههای رادیویی و تلویزیون ماهوارهای چین امروزه به زبانهای مختلف در سرتاسر جهان شامل آسیا، اروپای شرقی، آفریقای شمالی و آمر یکای شمالی پخش و موجب بهبود مبادلات فرهنگی و رسانهای چین با ساير کشورها شده است.
براساس قوانین دولت چین، آزادی مطبوعات سوسیالیستی شامل آزادی بیان و نشر، بخشی از حقوق دموكراتيك در نظام سوسیالیستي است که حق حاكميت مردم بر كشور را تضمين ميكند.از این منظر آزادی مطبوعات سوسیالیستی دو بعد دارد: نخست آنکه مردم از رویدادهای واقعی داخلی و خارجی و اطلاعات مختلف آگاهی پیدا میکنند، در امور دولتی و مدیریت امور اجتماعی مشارکت میکنند و نهادهای دولتی و دولتمردان را از طریق رسانهها تحت نظارت دارند. دوم آنکه نظرات خود را اظهار کرده و به بحث آزاد میپردازند و طي اين بحثها، نظرات خود را تکمیل و در آن بازنگري کرده و توسط رسانهها آموزش ميبينند . ( idb)
اصلاح ساختار نظام فرهنگی
هدف از اصلاح نظام فرهنگی، احیا و گسترش فعاليتهاي فرهنگی و ایجاد انگیزه و اشتیاق بیشتر در متوليان امور هنری اعلام شده است که اساسا بر اصلاح ساختار و تشکیلات سازمانی و مدیریت محصولات سازمانهاي فرهنگی تأكيد دارد. در دوران اعمال سیستم متمرکز و طراحی شدهی اقتصادی پیش از اصلاحات، بخش فرهنگ چین نیز از یک نظام مدیریت فرهنگی دولتی متمركز پیروی میكرد که اگرچه کاربرد خوبی داشت، ولی پرنقص نیز بود و اشتیاق و انگیزه و خلاقیت فرهنگی و هنری مردم را از بین میبرد. به همین سبب، فعاليتهاي فرهنگی در گذشته از قدرت و جذابیت چنداني برخوردار نبود.
از زمان اجرای سیاست اصلاحات و درهای باز در سال1978، فعاليتهاي فرهنگی انرژی بیشتر و قدرتي دوباره یافت. پس از اجرای اقتصاد سوسیالیستي مبتنی بر بازار، وزارت فرهنگ، اصلاح ساختار نظام فرهنگی را از كانونهاي هنرهاي نمایشی آغاز كرد. از آن زمان تا كنون، در زمینههایی مانند مالکیت، مدیریت، منابع انسانی، نظام توزیع و نظارت، پيشرفتهايي چشمگیری حاصل شده است. نظارت مستقیم وزارت فرهنگ و دولت مرکزی و اصلاح كانونهاي هنرهاي نمایشی در دو مرحله به مورد اجرا گذاشته شد: نخست به گروههای هنرهای نمایشي، يارانه پرداخت شد و شکل سرمایهگذاری دولت در این زمینه تغيير يافت. بهجاي اينكه پیش از تولید آثار، به آنها يارانه پرداخت شود، يارانه پس از تولید به آنها اختصاص داده شد تا امكان كنترل بيشتري وجود داشته باشد. دوم آنکه ساختار جذب نيروي انساني تغيير پيدا كرده و استخدام از طريق برگزاری آزمون صورت گرفت. هيئت دولت طرح تغيير ساختار جذب نيروي انساني و نيز ارزيابي فعاليتهاي كانونهاي نمايشي را برعهدهی وزارت فرهنگ گذاشت. اين وزارت نیز با بهرهجويي از تجارب داخلي و خارجي، پيگيري منظم توليدات هنری و توجه به اشكال و سبکهای مختلف هنری، نظام توزیع و ساختار كانونهاي نمایشی را تعدیل و برای بالابردن کیفیت، تعداد آنها را کاهش داد. اين اقدامات اصلاحي موجب کاهش نیرو و پیشرفت و توسعهی خلاقیتهای هنری و در نتیجه، دستیابی به نتایج مطلوب اجتماعی و اقتصادی شد. اين اصلاحات در ساير حوز ههاي فرهنگي نظير فرهنگ اجتماعی، آموزش هنری، علوم و تکنولوژیهای فرهنگی، حفظ آثار، موزهها و کتابخانهها نیز به اجرا گذاشته شد و در کل زمینه را برای پیشرفت و توسعهی همه جانبه فراهم ساخت.
(Cultural Sector urged to deepen reform,2006)
به کارگیری سیاست اقتصاد فرهنگی
هدف از سياست اقتصاد فرهنگی عبارت است از: فراهم ساختن امکانات و تضمین لازم برای توسعهی فعاليتهاي فرهنگی از طریق اتخاذ سياستهای کاربردی به منظور كمك و حمايت از بخش فرهنگي، مالیات فرهنگی، قیمت گذاری، صنایع فرهنگی، كمكهای اجتماعی و امنیت اجتماعی اعلام شده است. در این راستا دولت چین اقدامات زیر را مد نظر داشته است:
افزایش كمك به فعاليتهاي فرهنگی از طریق:
-پشتیبانی از فعاليتهاي فرهنگی سازمانهای هنری، در سطح ملی و نيز مناطق مرزی،
-سرمایهگذاری ويژه برای احداثو گسترش کتابخانهها، موزهها، مراکز علمی و تکنولوژیکی، مراکز فرهنگی و تالارهای یادمان انقلابی و تاریخی تحت پوشش دولت،
-حمایت از تولیدات معنوی در سطوح هنری و علمی، دانشگاههای هنر، كانونهاي نمایشی،
-و حمایت و محافظت از آثار باستانی و سازمانهای فرهنگی هنری،
تقویت زیرساختهای اساسي فعاليتهاي فرهنگی از طریق:
-تأسیس نهادها و امکانات فرهنگی که مستقیما در خدمت مردم باشد،
-سرمایه گذاری برای ساخت پروژههاي مهم فرهنگی دولتی مانند موزهها و سالنهای تئاتر ملی،
-مراقبت و جلوگیری از انهدام امکانات فرهنگی هنگام بازسازی شهرهای قدیمی و توسعهی اراضي،
-تأکید بر ساخت کتابخانه، موزه و حتی مراکز علمی و تکنولوژیکیدر شهرهای بزرگ و متوسط،
-ایجاد مراکز و ایستگاههای جامع فرهنگی در استانها و شهرستانها،
-تخصیص بودجه و سرمایهی لازم براي تجهیز و خرید کتاب براساس مقياس، اندازه و ذخيرهی کتابخانههای عمومی در مناطق مختلف.
ايجاد مكانيسم استاندارد و مؤثر براي افزایش بودجهی نظام مشاركتي چندجانبه
در ژانویهی سال1997، دولت براي تقویت فعالیتهای بخش فرهنگی در سرتاسر کشور، قانونی را تصویب نمود که براساس آن تمامی مؤسسات و واحدهای تجاری فعال در زمینههای تفریحی و سرگرمیساز، مانند تالارهای آوازخوانی و رقص، کارائوکه، چایخانههای موزیکال، زمینهای گلف و سالنهاي بولینگ، موظف شدند 3 درصد از حجم تجاری خود را به بخش امور فرهنگی اختصاص دهند. همچنين، مؤسسات رسانهای و تبلیغاتی نیز موظف شدند که 3درصداز حجم تجاری خود را به اين امر اختصاص دهند. دولت مؤسسات فرهنگی را تشویق کرد تا افزون بر استفاده از سرمايههای دولتي، خودشان نيز برای توسعهی فعالیتها سرمایهگذاری نمایند، مديريتشان را اصلاح و از طریق ارائهی خدمات متنوع، كمبود سرمايهای خود را جبران كنند. دولت از اتحادو ادغام مؤسسات فرهنگي كوچك با بنگاههاي تجاري بزرگ در جهت دستیابی به سرمایههای بلندمدت و ثابت پشتیبانی میکند. همچنين، كمكهاي مردمی را جمع آوری و به مؤسسات آثار باستانی و موزهها اجازه ميدهد تا به اکتشافات باستانشناسی پرداخته و از طریق همکاری با سرمایهگذاران خارجی، پیرامون آثار باستاني به تحقيق و پژوهش پرداخته و از آنها محافظت نمايند. افزون براين، مؤسسات خارج از کشور و افراد خصوصی را تشويق ميكند تا در توسعهی فعاليتهاي فرهنگي دولتی و ساخت امکانات فرهنگی سرمايهگذاري نمایند.
سیستم ویژهی مالیاتی و قیمت گذاری در بخش فرهنگ
از جمله راهکارهای مؤثر دولت چین در مدیریت فعاليتهاي فرهنگی، ميتوان به ایجاد توازن کلان و نظارت از طریق تعیین مالیات و سیاست قیمتگذاری با در نظر گرفتن سطح، سلایق و مدیریت محصولات و خدمات فرهنگی اشاره كرد. دولت چین در سال1993، نظام مالیاتی خود را اصلاح و برخی از فعاليتهاي فرهنگی را مشمول كاهش يا معافیت مالیاتی کرد. اگرچه اصلاح نظام مالی و مالیاتی چین، باعث اختلاف و تفاوت در سیستم مالیاتي دولت مرکزی و حكومتهاي محلی شده است، اما در دو زمینه هر دو مشترك هستند، يكي نرخهای متفاوت مالیاتی و ديگري کاهش مالیات یا معافیتهای مالیاتی. نرخ مالیات تجارت خدمات فرهنگی3درصد اعلام شده است. در حالیکه مالیات واحدهای سرگرم کنندهی فرهنگی بين 5 تا 20درصد در نظر گرفته شده است. نرخ مالیات فروش کتاب، روزنامه و مجلات، 13درصداست كه کمتر از نرخ مالیات 17درصدی پايهی تعيين شده برای سایر واحدهاست.
سود حاصل از فروش بلیط مربوط به فعالیتهای فرهنگی در تالارهای یادمان، موزهها، مراکز فرهنگی، گالریهای هنری، تالارهای نمایشی، مراکز خطاطی و نقاشی، کتابخانهها و نهادهای حفاظت از آثار تاریخی، معاف از ماليات شناخته شده و از پرداخت مالیات ارزش افزوده معاف هستند. همچنین، از فروش محصولات صوتی و تصویری اصل، ماليات اخذ نميشود. بنگاههاي اقتصادی که توسط نهادهای فرهنگی تأسیس شدهاند و حساب مالي مجزايي دارند، چنانچه در نخستین سال فعالیت خود دارای مشکلاتی باشند و ادارهی مالیات آن را تأ یید كند، از پرداخت مالیات حاصل از درآمد معاف شده و یا میزان پرداخت آنها کاهش مییابد. املاک، خودروها، کشتیها و زمینهایی که در اختیار نهادهای فرهنگی دولتی هستند، از پرداخت مالیات معاف میباشند.
علیرغم توسعهی اقتصاد مبتنی بر بازار در چین، دولت کمابیش نقشي اساسی در تعدیل قیمتها ایفا میكند. با توجه به خصوصیات ویژهی محصولات فرهنگی، معمولا تفاوتهایی بين قیمتها و ارزشهای آنها وجود دارد. برخی از مواقع قیمتها حتی کفاف هزینههای تولید را نیز نمیکنند. برای نمونه، در خصوص نمایشهای کودکان، که بر اساس نیاز نوجوانان و کودکان ساخته میشوند، قيمتهاي كنترل شدهاي در نظر گرفته میشود و براي برخی از محصولات فرهنگی، سیاستهای مشخصي تدوين شده تا محدوديتهای اعمال شده جبران شود.
بهرهگیری از کمکهای مردمی برای توسعهی فرهنگ
دولت چین، از كمكهاي مردمی در راستاي توسعهی امور فرهنگي استقبال کرده و این عمل را مورد تشويق قرار ميدهد. این کشور در قوانین مالیاتی خود قید کرده است که مالیات دهندگان، میتوانند بخشی از3درصد مالیات سود سالانهی خود را صرف امور فرهنگی كرده و آنرا به نهادهای دولتی فرهنگی، یا سازمانهای غیر انتفاعی رفاه اجتماعی که پروانهی تأسیس دارند، بپردازند. نهادهای فرهنگی و هنری دریافت کنندهی این کمکها شامل گروه ارکستر سمفونیک ملي چين، گروههای نمایشی باله، گروههای نمایشی اپرا، گروههای نمایشی اپرای پکن و ساير گروههای نمایشی هنری محلی، کتابخانههای عمومی، موزهها، مراکز علمی و تکنولوژیکی، گالریهای هنری، موزههای یادبود تاریخ انقلاب و مؤسسات حفظ آثار باستانی و کلیهی نهادهای تصریح شده در آئین نامههای مالیاتی که در راستای اجرای سیاستهای دریافت کمکهای اجتماعی قرار دارند.
برقراری نظام بیمهی اجتماعی ویژه برای فعالان در بخش فرهنگی و هنری
دولت چین براي ایجاد یک نظام کامل و فراگیر بیمهی اجتماعی، اصلاحات جامعی را در قوانین و مقررات بیمهای کشور به عمل آورده است. دربخشی از این اصلاحات، برای کارکنان مؤسسات و هنرمندان گروههای هنرهای نمایشی که تحت نظارت مستقيم وزارت فرهنگ قرار دارند، کلیهی کارکنان بخش فرهنگی و هنری، شاغلان در مراکز خدماتدهی و افراد بازنشسته از وزارت فرهنگ و مرکز خدمات اپرای ملی و هنری، افراد دارای حرفههای خاص هنری، بیمههای اجتماعی ویژهای در نظر گرفته شده است. همچنین، سن بازنشستگی برخی از هنرمندان همچون هنرمندان حرکات موزون، و آکروبات بازان، 36 سالگی است. اتخاذ و اجرای این راهبردها، زندگی افراد و خانوادههای هنرمندان و کارکنان بخشهای فرهنگی و هنری را بهطور مؤثر تحت تأثیر قرار داده و انگیزهی آنها را افزایش و زمینهی توسعه و خلاقیتهای هنری را فراهم ساخته است.