تئاتر و هنرهای نمایشی بنگلادش
9. 3. تئاتر و هنرهای نمایشی
تاریخچۀ بازی تئاتر در این بخش از جهان، به قرن های گذشته باز میگردد. «بروسونیوم بنگالی تئاتر»، نتیجۀ مستقیم نفوذ تئاتر انگلیسی در دورۀ حکومت بریتانیا در بنگال است. معمولاً بازی های تئاتر مخصوص انگلیسی ها بود و عموم مردم استقبالی از این گونه برنامهها نداشتند. در آن دوران اماکنی به نام «خانه بازی قدیمی» (1753م) و خانه بازی جدید (تئاتر کلکته 1750م)، تئاتر خانم بریستو (1789م) و خانههای تئاتر دیگر هم در کلکته برای نمایش بازی های نمایشی برای انگلیسیها ساخته شده بود. اولین کسی که تئاتر بنگالی متأثر از بازیهای تئاتر انگلیسی را بر روی صحنه آورد (27 نوامبر 1795م)، فردی به جز موسیقیدان مشهور به نام «گراسیم استپانوویچ» [1] نبود. این نمایش، اولین نمایش بنگالی در صحنۀ تئاتر بنگال بود.
نخستین تئاتر واقعی بنگالی به نام «ویداسوندار»[2] در سال 1835، در سالن تئاتر «نابین چاندرابوست» [3] (تأسیس 1833م) بر روی صحنه آمد. اولین تئاتر ملی و مردمی در 7 دسامبر 1872 در شهر کلکته افتتاح شد. قبل از تأسیس این سالن تئاتر در کلکته، «رامابیشک»[4] در سالن هنرهای دراماتیک بنگال شرقی در داکا در 30 مارس 1872م برای مردم به نمایش گذاشته شد و بلیط آن فروخته شد. به هر حال این سنت شکوهمند به دلیل مشکلات اقتصادی و اجتماعی جامعه تداوم نیافت.
در شهر داکا، سالنهای تئاتر دائمی همچون سالن تئاتر «تبابه پور»[5] (1888م)، سالن تئاتر «کران» [6] (1890م)، دایموند جوبلی[7] (1897م) که بعداً به تئاتر لاین [8] (شیر) تبدیل شد، وجود دارد که در آن صحنههای نمایشی اجرا میشود.
پس از اینکه شبه قاره در سال 1947 به هند و پاکستان (بنگال شرقی جزو پاکستان محسوب گردید) تقسیم شد، مسئله هنر نیز به نوبۀ خود دستخوش حوادث گردید. بیشتر هنرمندانی که به جامعۀ هندو تعلق داشتند به هند مراجعه کردند و پاکستان نیز نه تنها حمایت نکرد بلکه به دلایل سیاسی، مانع فعالیت بازی های نمایشی شد. یکی از سیاستهای دولت پاکستان عدم رونق یافتن فرهنگ بنگالی بود و میبایست آن چیزی را که دولت پاکستان دیکته میکرد، انجام یابد. کمکم این جریان قوت گرفت و مردم بنگالی نیز مقاومت خود را در برابر تجاوز فرهنگی پاکستان آغاز کردند. از این رو، روح ناسیونالیست بنگالی روز به روز تقویت میشد. «دراما سرکل» (دایره نمایش) تأسیس شد که از تئاترهای پیش قدم کشور به حساب میآمد؛ اما در الهام بخشیدن به مردم نتوانست موفق شود. تئاتر بنگالی به علت نداشتن حرفۀ لازم رنج میبرد. مدت ها نمایش تئاتر به صورت موقت، توسط انستیتوهای آموزشی، کلوپها و بعضی از گروههای تازه تأسیس، برگزار میشد، هر چند از تئاترهای دائمی خبری نبود. «درام» در میان بازی های تئاتر، در مرحله پایینی قرار داشت. بازی های تئاتر معمولاً در ساعات شب و مخصوص مهمانان دعوت شده به نمایش بود.
از نویسندگان مشهور تئاتر در دوران پاکستان، نورالمؤمنین (1906-1990م)، شوکت عثمانی (1919-1998م)، منیرچودری (1925-1971م) و عسگربن شیخ (1925م) را می توان نام برد، که برخلاف مشکلات فراوانی که در پیش روی داشتند، نتوانستند خدمات شایانی را در تئاتر به عمل آورند. از میان اینان، منیر چودری که سرآمد همۀ آنان بود، هنوز هم به عنوان پیر درامای مدرن و پیشگام از وی نام می برند. معروف ترین نمایش وی به نام «قبر» (در زمانی که زندانی بود و در زندان مرکزی داکا این نمایش را بازی کرد) در واقع موفقترین بازی بود که تا کنون اجرا شده است. از این دوران به بعد است که کشور شاهد جنبش جدیدی در زمینۀ تئاتر و پیدایش نسل جوان مشتاق در کار تئاتر و سناریوها و نوشتههای جدید و مراکز بیشتر در این زمینه بوده است. البته مسائل اجتماعی که نویسندگان محلی می نوشتند، مقبولیت و محبوبیت بیشتری داشت. در این میان نیز جنبش استقلال طلبانه، تأثیر به سزایی در آثار تئاتری و نویسندگان داشت. ترجمۀ آثار خارجی مانند شکسپیر[9] ، برشت [10] ، مولیر[11] و ایپسن[12] با رنگ و بوی محلی بر روی صحنه آمد و آثار کلاسیک بنگالی نیز در این تئاتر اجرا میشد. تغییرات سیاسی نیز به نوبۀ خود زمینههای تغییر در سمت و سوی بازی های تئاتر بنگالی را فراهم آورد. بیشتر بازی ها اصالت دار و دارای پیامی خاص برای مردم شدند و از جنبۀ صرفاً تفریحی و سرگرمی خارج شده و رنگ و بوی سیاسی گرفتند.
از میان سناریونویسهای تئاتر امروزی که شیوه موصوف را برگزیده اند، میتوان از سید شمسالحق (متولد 1935م)، عبدالله آل مأمون (متولد 1942م)، مأمون الرشید (متولد 1948م) و سلیمالدین (متولد 1948م)، که جایگاه بالایی در این هنر دارند، نام برد. اینان برای سه دهه در زمینه تئاتر توانستند دستاوردهای خوبی ارائه دهند. پراجراترین تئاتر، در سال 1973 و 1976، حدود 12 بار در 12 شب بر روی صحنه آمد. امروزه این آمار به حدود سیصد بار، در مراکز مختلف، رسیده است. با این وجود، در حال حاضر نه تنها سود مادی عاید هنرمندان فعلی، در این زمینه نمیشود که متضرر هم میشوند. هنرمندان این رشته معمولاً از شرایط مالی خوبی برخوردار نیستند. چنانچه درآمدی از بازی در تئاتر کسب کنند، مجبورند همان درآمد را عیناً برای هزینه نمودن بازی بعدی به مصرف برسانند.
در حال حاضر گروه های زیادی که «درام» بازی میکنند، وجود دارد که بعضی از آن ها فعال و بعضی نیمه فعال هستند. فدراسیون گروه تئاتر بنگلادش نیز در سال 1980م تأسیس شد که در حال حاضر حدود 150 گروه در این فدراسیون عضویت دارند. از این تعداد، 50 گروه برنامههای دائمی برای اجرای نمایش دارند. عدم سالن و امکانات مناسب برای نمایش تئاتر سبب شده است که این صنعت از رونق خوبی برخوردار نباشد و مردم نیز استقبال کمتری به عمل آورند.
نشریهای به نام «تئاتر» که در سال 1972 چاپ آن آغاز شد، تا کنون انتشار آن ادامه دارد؛ اما نشریات تخصصی نمایشی دیگر همه بنا به دلایلی، انتشارشان متوقف شده است.
آموزش تئاتر در بنگلادش بسیار ضعیف است و بخشهای دراما در دانشگاه داکا، چیتاگنگ و جهانگیرنگر بیشتر به صورت تئوری و درسی عمل میکنند. تئاتر عملی در مدرسۀ تئاتر در سال 1980 توسط گروه تئاتر تأسیس شده است و در حال حاضر توسط «جامعه آموزش تئاتر» اداره میشود. دورهها در این مرکز یک ساله و به صورت عملی است.
مرکز دیگری به نام ناتیاشکشنگون[13] برای 10 سال فعالیت کرد و سپس به علت مشکلات مالی، تعصیل شد. مراکز دیگری بودهاند که به علت مشکلات متعددی، فقط برای مدت کوتاهی فعالیت کردهاند. در حال حاضر مرکز بینالمللی تئاتر به نام «مرکز انستیتو تئاتر بینالمللی بنگلادش» وجود دارد که در واقع روابط بین تئاتر جهانی و تئاتر بنگلادش است. این مرکز به طور متناوب برنامههایی در زمینه موضوعات سیاسی و اجتماعی برگزار میکند.
گرام تئاتر [14] و موتکاناتوک [15] نیز مراکز نمایشی مخصوص مناطق روستایی هستند و برای آن ها فعالیت میکنند.
فستیوال تئاتر را چندین ارگان در سطح کشور همه ساله برگزار میکنند. در این جشنواره، مراکز بازی های تئاتری در بنگلادش و به ویژه هند شرکت میکنند. در مجموع، با همه افت و خیز های تئاتر در کشور، هنوز تئاتر هنری زنده در بنگلادش به حساب میآید (The Independent Bangladesh Yearbook 2011. Dhaka: 137-135 ).
رقص
معمولاً سه نوع رقص به نام های «سنتی یا فولک»، «قبیلهای یا ترایبل » و «خاورمیانهای یا اورینتل» شناخته شده هستند که در میان مردم عمومیت دارند.
رقصهای «مانیپوری» و «سنتال» از رقصهای قبیلهایی است که شهرت دارد. «آکادمی هنرهای زیبای بلبل» در زمینۀ رشد و ترویج این گونه رقصها، توانسته نقش مهمی را بازی کند. «آکادمی شیل پاکالا» نیز در سراسر کشور دارای شعبههایی است که در ترویج و تقویت و مردمی کردن این گونه رقصها بسیار مؤثر عمل کرده است.