طبقات و قشرهای اجتماعی بنگلادش
وضعیت قشربندی و طبقات اجتماعی
عنوان «ساختار جامعه» یک عبارت یا واژه بسیار فراگیر وگسترده است که در هر یک از رخدادها و رفتارهای جامعه و یا عناصر آن نقش دارد.
ساختار جامعه شامل محورهای متعددی چون دین، مذهب، اقتصاد، نهادهای اجتماعی، هنجارها و ارزشها و ... میتواند باشد. بنابراین برای درک و شناخت بهتر و بیشتر هر جامعهای، نیازمند به تجزیه و تحلیل و بررسی دقیق از ساختار کلی آن هستیم.
اساساً بنگلادش سرزمین رسوبی با شبکههای متعددی از رودخانههای بزرگ و کوچک است. مردم این سرزمین از اوایل تأسیس سرزمین خود، پایههای زندگی را براساس اقتصاد کشاورزی بنا نهادهاند. در پایان قرن هشتم، جامعه بنگال بر اساس قوم و نژاد خاصی شکل گرفت که دارای زبان و فرهنگ و شخصیت ملی خاصی بودند.
براساس علم انسان شناسی زیست فرهنگی و اختلافات انسانی، جمعیت فراوان بنگالیها بر پایه سه نژاد اصلی توسط سه عنصر مهم شکل گرفته است که شامل مردمان بومی و اصلی غیر آریایی، دراویدی و آریایی میباشند. اصلیترین تقسیمات طبقهای، میان برهمن ها و غیر برهمن ها میباشد. سپس در میان زیر شاخه غیر برهمن ها، طبقات مختلفی شکل گرفته است. گروهی معتقدند که برهمن های محلی، به «ودا» خیلی پایبند نیستند و برهمن های «کایبرانا» از شمال هند به این منطقه مسافرت کردند تا روحانیت و معنویت را در این منطقه حفظ کنند.
طبقات غیر برهمن به طور گسترده به سه دسته تقسیم شدهاند که در درون هر یک از این طبقات حداقل 40 گروه کوچک تر وجود دارند؛ این سه دسته شامل چاندال [1]، سوار ناکا [2]، و تانتی [3] میباشند.
پس از ورود اسلام به شبه قاره و سپس به ناحیه بنگال، این ناحیه رو به پیشرفت و توسعه نهاد و رشد عقاید دینی به طور گستردهای در میان مردم شروع شد. دین اسلام محبوبیت بسیاری در میان مردم بنگال شرقی ایجاد کرد، زیرا مردمی که آیین بودا داشتند به رابطه نزدیک و مشترک این آیین با دین اسلام معتقد شدند(www.country studies. com ). عقاید مذهبی حکمرانان بنگلادش نیز نقش بسیار مهمی در شکلگیری و توسعه فرهنگ مردم این سرزمین داشته است.
مذهب بودا در دوران حکومت پالا (pala)، 750-116 م، مذهب هندو در دوران حکومت سنا Sena))، 1205-1095 م و تأثیر دین اسلام در زمان حکومت سلاطین مغول، 1757-1205 م، همگی در شکلگیری فرهنگ و ساختار کلی جامعه و ترکیب آن نقش داشته اند. اینکه فرهنگ بنگلادش تمامی عناصر، از جمله مذهب را در طول فرآیند دراز مدت رشد خود پذیرفته، اما بعد از جنگ آزادیبخش سال 1971 میلادی به یک حکومت غیر مذهبی مبدل شده است، جای بحث دارد.
از نگاه بوم شناسی و جمعیت پژوهی باید گفت که بنگلادش همانند دیگر نقاط شبه قاره هند در طول تاریخ فرهنگ های محلی و وارداتی بسیاری را تجربه کرده است. امروزه ترکیبی از عناصر آن ها را در قالب فرهنگی بومی، به میراث گرفته است که تجلی آن، همه روزه در فعالیتهای روزانه مردم مشاهده میشود. بررسی این قبیل فرهنگ های بومی و تنوعات گسترده موجود در آن، برای به دست آوردن تصویر مشخصی از فرهنگ کشور، بسیار کارآمد است.
اکثر مردم بنگلادش کشاورزند، از این رو از تعداد کل جمعیت، حدود 5/68 درصد را کشاورزان تشکیل می دهند. همچنین از کل جمعیت، 5/79 درصد از مردم این کشور در روستا زندگی میکنند. بنگالی ها مردمانی ساده، مبادی آداب و مهمان دوست هستند. آن ها معمولاً به صورت خانواده گروهی زندگی میکنند. قید و بند خانوادگی در این کشور مقدس بوده و افراد مسن خانواده، احترام ویژهای دارند.
در کشور بنگلادش علاوه بر بنگالی ها که از نظر زیستی مشخص هستند، در حدود یک میلیون نفر افراد بومی با قومیتهای مختلف زندگی می کنند. این قومیت ها همگی نسلی از نخستین قبایل ساکن در بنگلادش میباشند.
تا کنون 27 جامعه بومی به طور مشخص در این کشور شناسایی شدهاند. از جمله اجتماعات بومی، میتوان به اقوام زیر اشاره کرد: (Singh, 2010: 5-40; Akbar Ali Khan, 1996: Bangla Encyclopedia, 2009-2011):
Chakam, Maram, Tanchangya, Tripura, Mru, Khumi, Chaklushai, Pankhua, Bawm, Khyang, Garo, Khasi, Manipur, Dalui Hadi, Banai, Koach, Hajong, Santal, ….
همان گونه که قبلاً گفتیم، به جز اجتماع بومی Santals همه اجتماعات بومی دیگر این کشور بازماندههایی از مغولان زرد پوست آسیای شرقی هستند که در مناطق کوهستانی جنوب و شمال شرقی کشور زندگی میکنند. در نقطه مقابل Sandals، بازماندگانی از مردم آسیایی هستند که در فلات و دشتهای غرب و شمال غربی بنگلادش زندگی میکنند.
پس از آزادی کشور بنگلادش در سال 1971، دولت جمهوری خلق بنگلادش برای وجود تنوعات قومی محلی، مؤسساتی تحت عناوین Birisiri، Bandarban، Khagrachhari و دو موسسه فرهنگی دیگر یکی در منطقه راجشاهی و دیگری در منطقه چیتاگنگ تأسیس کرد.
نگاهی کوتاه به تنوع قومی و گویش ها و لهجه های بودایی های ساکن در این کشور، درک ما را از وضعیت قشربندی در بنگلادش بیشتر می کند.
بودائي هایي که در منطقه چيتاگنگ زندگی می کنند، با گويش و لهجه چيتاگنگ مكالمه مي كنند. البته در محافل و مراسم مذهبي، زبان «تريپيتك » یعنی زبان مذهبي خود و يا زبان «پالي» را استفاده مي کنند. از طرف ديگر، بعضي از اقوام بودائي هستند كه زبان مذهبي خود را كمي تغيير داده در مكالمه روزمره استفاده مي كنند . در اين زمينه مي شود به اقوام چكما ، مارما و راخائين اشاره كرد. در اينجا فقط در مورد زبان و گويش مردم بودائي در مناطق جنگلي و بياباني به طور اختصار اشاره مي شود.
3. 3. 1. بوروا
يكي از اقوام بزرگ بودائي، « بوروا» است كه در مناطق بياباني زندگي مي كنند. اكثر قوم بوروا در چيتاگنگ سكونت دارند و به گويش هاي محلي چيتاگنگ تكلم مي كنند. در مدارس زبان فصيح بنگلا و در مراسم مذهبي زبان پالي يعني زبان كتاب مقدس « تريپيتيك » استفاده مي شود. همچنين كساني از اين قوم كه خارج از منطقه چيتاگنگ زندگي مي كنند، گويش هاي محلي آن منطقه را در مكالمات روزمره بكار مي برند.
شایان ذكر است كه زبان پالي الفباي خاصي ندارد و با حروف لاتين نوشته مي شود؛ اما براي تعيين تلفظ، بعضي از علايم و آواها بر روي حروف گذاشته مي شود. از زمان قديم اين روال ادامه داشته و هنوز مرسوم است، به همين دلیل الفباي پالي در واقع الفباي لاتين همراه با علائم مخصوص مي باشد. اقليت هاي ديگر بودايي در چيتاگنگ از القاب و نام هاي گوناگون مانند چوهدري، تعلقدار و موتسودي و ... استفاده مي كنند.
3. 3. 2. سينگا
يكي از اقشار بودائي كه در بيابان زندگي مي كند، قوم « سينگا» است. آن ها در مناطق كوملا، لاكشام، فيني و اطراف آن زندگي مي كنند. زبان محاوره اي مردم همان زبان وگويش محلي و زبان و رسم الخط مدارس، همان زبان بنگلا و زبان مذهبي آن ها زبان مقدس پالي است.
3. 3. 3. چکما
بودائيهاي چكما در ناحیه چيتاگنگ کوهستانی زندگي مي كنند. آن ها زبانی جداگانه دارند. فرزندان آن ها نیزگرچه به زبان بنگلا آموزش مي بينند، ولي زبان سنتي و مادري خود را حفظ کرده اند. آداب و رسوم چکما ها شبيه "مارما" است و ارتباط آن ها بيشتر با همین مردم است.
3. 3. 4. مارما
مردم مارما از بودائي هايي هستند كه به صورت پراكنده در مناطق چيتاگنگ جنگلي و كوهستاني، باندربان، پتواكهالي، بورگونا و باريسال سكونت دارند. زبان آن ها با زبان مردم كشور ميانمار ارتباط نزديك دارد. آن ها به اين زبان گفتگو و مراسم مذهبي را به جاي مي آورند، ليكن زبان آموزشي فرزندان آنان در مدارس، بنگلا است.
3. 3. 5. راخائين
راخائين همانند مارما يك قشر بودائي هستند كه در مناطق پتواكهالي و بورگانا زندگي مي كنند. از نظر اجتماعی شبيه مارماها هستند و از این حیث تفاوت مشخصي با آن ها ندارند.
3. 3. 6. چك
مردم چك در منطقة « ينكونگ چري » از بخش چيتاگنگ جنگلي زندگي مي كنند. آن ها زبان و الفباي مخصوصي ندارند.
اطلاعات پيرامون زبان و گويش هاي محلي بودائي در بنگلادش
نژاد | موقعيت – سكونت – جغرافيايي | موقعيت اجتماعي | زبان مكالمه | الفباي نوشتاري |
بورواBurua | چيتاگنگ | بنگالي | بنگلا | دارد |
سينگاSingha | كوملا- | بنگالي | بنگلا | " |
چكماChakma | فيني ، لاكشام | عشاير | زبان چكما | " |
تانچنگاTonchangha | چيتاگنگ | " | تانچانگا | ندارد |
مارماMarma | گوهستاني | " | زبان مردم | دارد |
راخائين Rakhain | " | " | ميانمار | " |
چكChak | " | " | زبان مردم | ندارد |
پتواكهالي | ميانمار | |||
بورگونا | زبان چك |