جهانی شدن فرهنگ چینی

از دانشنامه ملل
نسخهٔ تاریخ ‏۱۳ اکتبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۸:۳۲ توسط Samiei (بحث | مشارکت‌ها) (صفحه‌ای تازه حاوی « == '''مفهوم جهانی شدن اقتصاد، سیاست و فرهنگ''' == جهاني شدن اقتصاد یعنی«روند ادغام بازارهاي جهاني كالاها، خدمات و عوامل توليد». ادغام و يكپارچه سازی اقتصادهاي ملي و بازار كالاها از طريق كاهش موانع تجاري؛ تجديد مكان استقرار صنايع، و جهاني شدن تول...» ایجاد کرد)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

مفهوم جهانی شدن اقتصاد، سیاست و فرهنگ

جهاني شدن اقتصاد یعنی«روند ادغام بازارهاي جهاني كالاها، خدمات و عوامل توليد». ادغام و يكپارچه سازی اقتصادهاي ملي و بازار كالاها از طريق كاهش موانع تجاري؛ تجديد مكان استقرار صنايع، و جهاني شدن توليد از طریق غير متمركز شدن و توازن فعاليت­هاي توليدي در هر منطقه بر پايه­ی برتري­هاي مادي- جغرافيايي و افزایش مبادلات خارجی.  حركت از اقتصاد بين الملل به اقتصاد جهاني بر اثر عواملي صورت می­گیرد كه مي­توان آن­ها را«مؤلفه­هاي جهاني شدن» ناميد. اين مؤلفه­ها بر ابعاد مختلف جهاني شدن، از جمله جهاني شدن اقتصاد و فرهنگ تأثير بسزايي گذاشته اند که مهم­ترين مؤلفه­هاي جهاني شدن عبارتند از: رشد تجارت بين الملل؛ افزايش سرمايه گذاري مستقيم خارجي توسط شركت­هاي فرامليتي؛ پيشرفت ارتباطات و فناوري اطلاعات؛ جهاني شدن توليد؛ و نظام تجاري چندجانبه.

جهاني شدن سياست یعنی«روند حركت از دولت ملي(دور شدن از دولت- ملت) به سوي حاكميت جهاني و پيدايش سياست جهاني يكپارچه». با گسترش جهاني شدن سياست، مفهوم و نحوه­ی اعمال حاكميت ملي تغيير يافته و پيوند متقابل ميان دولت­ها گسترش مي­يابد. در اين شرايط، رويدادها، تصميمات و فعاليت­هاي سياسي در يك نقطه از جهان، عواقب مهمي براي سياست كشورهاي ديگر دارد و تفكيك سياست هاي داخلي و خارجي از يكديگر به سختي امكان پذير خواهد بود. مهم­ترين مؤلفه­هاي مؤثر بر شكل­گيري حاكميت جهاني(جهاني شدن سياست) عبارتند از:

الف- گسترش ارتباطات و رسانه­هاي جهاني؛

ب - گسترش فعاليت شركت­هاي فراملي؛

ج- تسهيل انتقال افراد و انديشه­ها، كالاها و خدمات؛

ح- پيوند خوردن امنيت كشورها به يكديگر؛

د- گسترش سازمان­هاي فراملي (منطقه­اي- جهاني) بعد از جنگ جهاني دوم؛

ز- مطرح شدن مفهوم ميراث مشترك بشريت؛

و- پذيرش افراد، علاوه به دولت­ها به عنوان اشخاص حقوق بين الملل؛

هـ ـ پيدايش مسائل مشترك جهاني[1].

جهاني شدن فرهنگ یعنی:«روند ادغام فرهنگ­هاي ملي و قومي، به­عنوان واحدهاي فرهنگي در فرا واحدهای جهاني و ايجاد «فرهنگ جهاني». مهم­ترين مؤلفه­هاي جهاني شدن فرهنگ هم عبارتند از:

  - پيدايش مفهوم«ميراث فرهنگي جهاني» و گسترش قلمرو و مصاديق آن؛

 - رشد «جهان وطني» و جدايي از سرزمين؛

 - گسترش ارتباطات و فناوري اطلاعات به عنوان ابزار انتقال محصولات فرهنگي؛

 - پيدايش شيوه­هاي رفتاري، روش­هاي زيست و ارزشيابي مشترك در مناطق مختلف جهان؛

 - توزيع جهاني دانش و اطلاعات؛

 - به وجود آمدن الگوهاي مصرف تقريبا يكسان؛

 - پيروي از استانداردهاي آموزشي، پژوهشي، هنري و... يكسان در كشورهاي جهان؛

 - رشد شتابان تجارت محصولات فرهنگي؛

 - توسعه­ی صنايع سمعي و بصري؛

 - جهاني شدن دانش مدرن و اضمحلال تدريجي دانش­هاي بومي و سنتي.

عوامل ياد شده زمینه­ی کاهش«تنوع فرهنگي» و انتقال فرهنگ­هاي ملي و قومي به سوي فرهنگ يكپارچه جهاني را فراهم و«هويت­هاي ملي» را مورد تهديد قرار داده و «بحران هويت» ايجاد می­کنند.

مؤلفه­ها و پيامدهاي جهاني شدن فرهنگ

مهم­ترين مؤلفه­ها و پيامدهاي جهاني شدن فرهنگ عبارتند از:  

۱- گسترش توليد و تجارت محصولات (كالاها و خدمات) فرهنگي. در واقع، يكي از ابزارهاي مهم اثرگذاري بر باورها، ارزش­ها، شيوه­هاي رفتاري، روش­هاي زيست و ساير عناصر فرهنگي، محصولات فرهنگي هستند.    

۲- ساختار متمركز بازار صنايع فرهنگي. بنابراين، صنايع فرهنگي با چالش رقابت بين المللي روبه رو می­شود. نوعی انحصار غير رسمي از كارتل­هاي چندرسانه­اي بخش اعظم و فزاينده­اي از بازارهاي محصولات فرهنگي را به خود اختصاص می­دهند.

۳-توسعه­ی صنايع سمعي و بصري. يكي ازصنايع فرهنگي كه با توليد محصولات فرهنگي نقش چشمگيري در جهاني شدن فرهنگ داشته است، صنايع سمعي و بصري است. با رشد فن­آوري اطلاعات، ديجيتالي شدن محصولات و گسترش اينترنت، هزينه­ی توليد كاهش يافته و انتقال محصولات سمعي-بصري به سرعت توسعه می یابد.  

۴- جهاني شدن دانش مدرن و اضمحلال دانش­هاي بومي و سنتي. دانش سنتي بخشي از فرهنگ هر ملت را تشكيل مي­دهد. از دهه­ی۱۹۸۰، گرايش جديدي به دانش سنتي در زمينه­هاي كشاورزي، پزشكي، محيط زيست و صنايع دستي در جهان پديدار شده و مراكز متعددي در كشورها به وجود آمده است. سازمان جهاني مالكيت فكري(WIPO) درحال تدوين نظام حقوقي براي ثبت و حمايت از حقوق مالكيت فكري براي دانش سنتي است و يونسكو با همكاري(WIPO) در زمينه­ی حمايت از فرهنگ عامه ازجمله هنرهاي سنتي، مقرراتي در زمينه­ی شناسايي و مستند ساختن فرهنگ عامه و بررسي روش­هاي اعمال حقوق مربوط به فرهنگ عامه، تدوين کرده است. یكي از مشكلات مربوط به دانش سنتي، خلق جمعي و مالكيت جمعي دانش سنتي است. اما متأسفانه بسياري ازدستاوردهاي دانش سنتي کشورهای جهان سوم توسط بيگانگان به سرقت رفته است. راه مقابله با چنين وضعيتي، شناسايي و ثبت و حمايت از دانش سنتي است. زيرا اين قبيل دانش­هاي سنتي يكي از مزيت­هاي نسبي كشورهاي درحال توسعه درامور فرهنگي و ميراث فرهنگي است و مي­تواند فراهم كننده­ی منافع اقتصادي و تجاري براي هر كشور شده و از نابودي تدريجي آن جلوگيري كند.

۵- استثناي فرهنگي، موافقت نامه­ی فلورانس و پروتكل نايروبي. نظريه­ی«استثناي فرهنگي» بر اين اصل استوار است كه كالاها و خدمات فرهنگي به دليل«فرهنگي بودن»، ماهيت خاصي وراي جنبه­هاي صرفا اقتصادي دارند، و مفاهيم، ارزش­هايي را منتقل مي­كنند كه بخشي ازهويت فرهنگي يك كشور است. در مذاكرات تجاري اروگوئه، برخي از كشورها به اين موضوع اشاره داشتند كه كاربرد گات۱۹۹۴، به­ويژه اصل كامله الوداد و اصل«رفتارملي» در مبادله­ی محصولات فرهنگي و محصولات مشمول حق مؤلف، خصوصيات فرهنگي آن­ها را ناديده مي­گيرد. لذا، در پايان مذاكرات تجاري در اروگوئه، به طور ضمني توافق شد كه تجارت محصولات سمعي-بصري مشمول تمامي مقررات گات۱۹۹۴ نباشد. اين توافق ضمني، «استثناي فرهنگي» ناميده مي­شود هرچند در هيچ موافقتنامه­اي ذكر نشده است.


[1] - Global Commons.