منابع طبیعی امارات متحده عربی

از دانشنامه ملل
نسخهٔ تاریخ ‏۲۶ مهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۲۰:۲۹ توسط Samiei (بحث | مشارکت‌ها) (صفحه‌ای تازه حاوی «'''منابع طبيعي''' کشور امارات متحده عربي هم مانند بسياري ديگر از کشورهاي حوزه­ي خليج فارس از منابع غني نفت و گاز بهره مي­برد و اين صنعت در امارات بسيار با اهميت و استراتژيک مي­با­شد. '''نفت''' ابوظبی در سال ۱۹۶۶ به عضویت اوپک درآمد. سپس در سال ۱۹۷...» ایجاد کرد)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

منابع طبيعي

کشور امارات متحده عربي هم مانند بسياري ديگر از کشورهاي حوزه­ي خليج فارس از منابع غني نفت و گاز بهره مي­برد و اين صنعت در امارات بسيار با اهميت و استراتژيک مي­با­شد.


نفت

ابوظبی در سال ۱۹۶۶ به عضویت اوپک درآمد. سپس در سال ۱۹۷۱ با تشکیل کشور امیرنشین فدراتیو این عضـویت به امـارات متحده عربی انتقال یافـت. گرچه ابوظبی سایر امیـرنشین ها را نمـایندگی می کند. امـا نمـی تواند بر آن ها اعمال قدرت نماید زیرا هر امیرنشین منابع زیر زمینی خود را تحت کنترل دارد. حق صدور مجوز اکتشاف، استخراج و توسعه میادین نفتی در هر امیر نشین در اختیار حاکم همان منطقه است. بنابراین وزارت نفت و منابع طبیعی فدرال برای سیاست گذاری و برنامه ریزی همه جانبه قدرت محدودی دارد. اداره نفت و هیئت مدیره شرکت نفت ابوظبی در سال ۱۹۸۸ منحل گردید. وظائف این نهادها (اداره و نظارت بر امور نفت کشور) به شورای عالی نفت که جدیدا تأسیس شده بود واگذار گردید. این شورا یازده عضو داشت و ریاست آن را بعهده شیخ خلیفه ابن زیاد آل خلیفه بعهده گرفت. (Parker, 2007:64)

اکتشافات انجام شده در دهه های ۱۹۸۰ و ۱۹۹۰ میزان ذخائر نفت و گاز امارات متحده عربی را به نحو چشمگیری افزایش داد. بیشتر ذخائر نفت خام ثابت شده امارات متحده عربی تا سال ۱۹۹۲ در چهار امیرنشین واقع بود. میزان ذخائر این امیرنشین ها ۹۸ میلیارد بشکه نفت و ۲/۵ تریلیون مترمکعب گاز است. بخش عمده این ذخائر در ابوظبی قرار دارند. (Ibid: 82)

ابوظبی و سایر امیرنشین های تولید کننده نفت هر یک با توجه به میزان ذخائر و برنامه های خود برای تولید نفت در دراز مدت سیاست های جداگانه ای را دنبال می کنند. ابوظبی با توجه به ذخائر عظیمی که در اختیار دارد برنامه های توسعه تولید و اقتصادی خود را بیشتر برای دراز مدت طراحی می کند. این امیر نشین به ندرت تولید و قیمت را فدای مقاصد نهائی خود می نماید. سایر امیرنشین ها که ذخائر نفت و گاز کمتری دارند بیشتر در پی تولید و کسب منافع خود در کوتا مدت هستند.

ابوظبی در سال های ۱۹۸۰ سهمیه اوپک را رعایت می کرد اما دبی از سهمیه خود تجاوز کرد. با این حال سهمیه ابوظبی و دبی هر دو بعد از سال ۱۹۸۷ افزایش یافت. بعنوان مثال در اوایل سال ۱۹۸۷ اوپک سهمیه ابوظبی را ۶۸۲,۰۰۰ بشکه در روز و سهمیه دبي را ۲۲۰,۰۰۰ بشکه در روز تعیین نمود. اما تولید ابوظبی به ۱,۰۸۲,۰۰۰ بشکه در روز (۶۴ درصد بیش از سهمیه) و تولید دبی به ۳۶۵,۰۰۰ بشکه در روز(۶۰ درصد بیش از سهمیه) رسید. درنتیجه اوپک کمیته ای را برای نظارت بر تولید کشورهائی مانند امارات که سهمیه خود را رعایت نمی کنند تعیین نمود. امارات در پاسخ اظهارداشت که میزان سهمیه این کشور با توجه به ذخائر گسترده نفتی که در اختیار دارد در مقایسه با سایر کشورها کم است. (Ibid: 98)

اوپک سهمیه تولید امارات متحده عربی را چندین بار افزایش داد و در ماه مارس سال ۱۹۹۰ به ۱/۱ میلیون بشکه در روز رسانید. در آن زمان هم امارات با زیرپا گذاشتن سهمیه اوپک تولید خود را به ۱/۲ میلیون بشکه در روز رسانید. قیمت نفت در جولای سال ۱۹۹۰ به بشکه ای ۱۴ دلار سقوط کرد. سرانجام امارات موافقت کرد تا با سهمیه تولید ۵/۱ میلیون بشکه در روز آن را رعایت کند. در آن زمان مقامات عراقی بر این اعتقاد بودند که کویت و امارات با افزایش تولید باعث سقوط قیمت نفت شده و از این طریق عراق را که شدیدا” به درآمد نفتی خود نیاز دارد از حق خود محروم کرده اند. (Ibid: 112)

اوپک در ماه اوت سال ۱۹۹۰ بدنبال تجاوز عراق به کویت برای جبران کمبود قطع تولید عراق و کویت سهمیه های تعیین شده را لغو کرد. امارات متحده عربی در سال ۱۹۹۰ با تولید روزانه ۱/۲ میلیون بشکه ۱۵ میلیارد دلار درآمد کسب کرد و سال بعد با تولید ۴/۲ میلیون بشکه در روز به ۱۴ میلیارد دلار دست یافت. اوپک در ماه مارس سال ۱۹۹۲ سهمیه امارات را ۲/۲ میلیون بشکه تعیین نمود. بنظر می رسد امارات از این سهمیه تبعیت نمود. امارات متحده عربی در ماه مارس سال ۱۹۹۱ اعلام کرده بود که با اجرای یک برنامه توسعه چند میلیارد دلاری قصد دارد ظرفیت تولید خود را تا اواسط سال های ۱۹۹۰ به ۴ میلیون بشکه در روز برساند. (Ibid: 114)

امارات متحده

ابوظبی

ابوظبی برای اولین بار در سال ۱۹۳۹ امتیاز استخراج نفت در منطقه خود را به شرکت تروشیال کوست دولوپمنت اویل کمپانی(۱) (این شرکت در سال ۱۹۶۲ به شرکت نفت ابوظبی یا ADPC تغییر نام داد) داد. نفت در این منطقه در سال ۱۹۶۰ کشف شد و تولید و صادرات نفت دریائی از سال ۱۹۶۲ و نفت خشکی از سال ۱۹۶۳ آغاز گردید. شرکت ملی نفت ابوظبی (ADNOC) در اوایل سال های ۱۹۷۰، ۶۰ درصد از سهام شرکت نفت ابوظبی را خریداری نمود. شرکت نفت ابوظبی در سال ۱۹۸۷ با تغییر اساسنامه خود مسئولیت عملیات در مناطق خشکی ابوظبی را بعهده گرفت. شرکت نفت ابوظبی در اواخر سال های ۱۹۸۰ باقیمانده سهام خود را به این شرح واگذار نمود: بریتیش پترولیوم، رویال داچ شل، و کامپاین فرانسیس دس پترولس هر کدام ۵/۹ درصد ؛ موبایل اویل و اکسان هر یک ۷۵/۴ درصد ؛ و پارتکس ۲ درصد (۲). میادین عمده خشکی عبارت بودند از بوالحسا، باب، و العصاب. تولید نفت میادین خشکی در سال ۱۹۸۰ برابر ۲۶۷ میلیون بشکه بود.

این امیر نشین در سال ۱۹۵۳ امتیاز اکتشاف نفت در مناطق دریائی که تحت پوشش شرکت نفت ابوظبی نبودند را به شرکت انگلیسی دی آرکی اکسپلوریشن کمپانی(۳) واگذار نمود. شرکت ابوظبی مارین اریاز(۴) که یک کنسرسیوم چند ملیتی بود در سال ۱۹۵۵ این امتیاز را خریداری کرد. این شرکت به اولین اکتشاف اقتصادی خود در سال ۱۹۵۸ دست یافت و تولید و صادرات نفت را از سال ۱۹۶۲ آغاز نمود. این شرکت و شرکت ملی نفت ابوظبی در سال ۱۹۷۷ توافق کردند شرکت ابوظبی مارین اریاز آپریتینگ کمپانی (۵) (ADMA-Opco) را برای فعالیت در مناطق دریائی تأسیس نمایند. در اواخر سال های ۱۹۸۰، ۶۰ درصد از سهام این شرکت به شرکت ملی نفت ابوظبی ؛ ۱۲ درصد به شرکت ژاپن اویل دولوپمنت کمپانی(۶) ؛ ۷/۱۲ درصد به شرکت بریتیش پترولیوم ؛ و ۳/۱۳ درصد به شرکت کمپین فرانسیس دس پترولس تعلق داشت. ام الشیف، زقوم السفلی، دالما,ام الدلخ از جمله میادین نفت دریائی ابوظبی هستند. جزیره داس واقع در شمال شرقی جزیره دالما بعنوان مرکز فعالیت های دریائی تعیین گردید. (Abed, 2001:99)

ابوظبی در سال ۱۹۹۲ برخلاف آنچه که در بین کشورهای خلیج فارس معمول بود ادعای مالکیت کامل بر تمام صنعت نفت خود را نداشت. شرکت ملی نفت ابوظبی در سال ۱۹۷۱ تأسیس شد. این شرکت علاوه بر در اختیار داشتن اغلب سهام شرکت نفت خشکی ابوظبی و شرکت ابوظبی مارین اریاز وظیفه تولید، پالایش، توزیع و حمل گاز را نیز بعهده دارد. ۵۱ درصد از سهام شرکت گاز مایع ابوظبی به شرکت ملی نفت ابوظبی تعلق دارد. از سال ۱۹۷۷ تا کنون از تأسیسات این شرکت واقع در جزیره داس گاز طبیعی و گاز مایع به کشور ژاپن صادر می شود. در سال ۱۹۸۸ در تأسیسات داس ۵/۲ میلیون تن LNGکه از میادین دریائی استخراج شده بود تولید گردید. شرکت ملی نفت ابوظبی ۶۸ درصد از صنایع گاز ابوظبی را در اختیار دارد. در این صنایع پروپان، بوتان و میعانات گازی از میادین خشکی بوالحسا، باب، و العصاب استخراج و در پالایشگاه الرویس پالایش می شود. (Gonzalez, 1999:43)

پالایشگاه های ام النار والرویس در ابوظبی نیز تحت کنترل شرکت ملی نفت ابوظبی می باشند. کل ظرفیت پالایشگاه های ابوظبی در سال ۱۹۹۱ روزانه ۱۸۵,۰۰۰ بشکه بود که از این مقدار ۱۰۰,۰۰۰ بشکه قابل صدوربه خارج بود. بازاریابی و توزیع توسط یکی از شرکت های تابعه شرکت ملی نفت ابوظبی انجام می شود. شرکت ملی نفت ابوظبی و شرکت سرمایه گذاری ابوظبی برای خرید پالایشگاه و پمپ های بنزین مشترکا” شرکتی بنام شرکت بین المللی سرمایه گذاری نفت(۱) (IPIC) تأسیس کرده اند. ۲۰ درصد از سهام پالایشگاه مادرید در سال ۱۹۸۹ متعلق به این شرکت بود. نفت این امیرنشین از طریق ترمینال های جبل الزانه و جزیره داس صادر می شود. ترمینال کوچکی هم در المبرز وجود دارد. (Abed, 2001:117)

دبی

شرکت نفت عراق(۸) (IPC) از سال ۱۹۳۷ تا ۱۹۶۱ مجوز اکتشاف و استخراج نفت در دبی را در اختیار داشت. شرکت کمپین فرانسیس دس پترولس و یک شرکت اسپانیائی به نام هیسپانویل(۹) در سال ۱۹۵۴ شرکتی به نام دبي مارین اریاز تأسیس و امتیاز اکتشاف و استخراج نفت در دبي را اخذ کردند. شرکت نفت کنتینانتال در سال ۱۹۶۳ امتیاز شرکت نفت عراق را خریداری و شرکت نفت دبي (DPC) را تأسیس نمود. در همان سال شرکت نفت دبي ۵۰ درصد از سهام شرکت دبي مارین اریاز را خریداری و بخشی از سهام خود را به سایر شرکت ها واگذار نمود. نفت در آب های دبي در سال ۱۹۶۶ کشف و تولید آن از اواخرسال ۱۹۶۹ شروع شد. دولت دبي در سال ۱۹۷۵، ۶۰ درصد از سهام شرکت نفت دبي را خریداری کرد.

ذخائر نفت دبي در سال ۱۹۹۱ حدود ۴ میلیارد بشکه برآورد می شد. سیاست تولید نفت اوپک در اغلب اوقات نادیده گرفتن سهمیه اوپک بوده است. دبي بیشتر بر استخراج مؤثر از میادین نفت این امیرنشین تمرکز داشته است. این بدان معناست که تولید در اغلب اوقات با حداکثر ظرفیت یا در همان حدود انجام شده است. میادین عمده نفتی دبي عبارتند از: فتح، رشید، مرقام و فلاح در دریا. (Parker, 2007:94)

دولت دبي در سال ۱۹۷۵ شرکت گاز دبي (Dugas) را بمنظور پالایش گاز حاصل از میادین دریائی تأسیس نمود. این شرکت در اوائل سال های ۱۹۹۰ برای پالایش گازهای میدان خشکی مرقام نیز برنامه ریزی کرد. شرکت سیمیتار اویل (۱۰) که وابسته به شرکت کانادائی سانینگ دال اویلز (۱۱) بود با شرکت گاز دبي مشارکت داشت. پالایشگاه شرکت گاز دبي درمینا جبل علی قرار دارد. در سال۱۹۸۰ روزانه ۲۰,۰۰۰ بشکه گاز طبیعی مایع (پروپان، بوتان، و مایعات سنگین) و ۱/۲ میلیون بشکه گاز خشک (متان) از طریق لوله به این پالایشگاه منتقل می شد. گاز خشک با لوله به شرکت آلومینیوم دبي فرستاده میشود تا در آن جا بعنوان سوخت در نیروگاه برق و تصفیه خانه آب به مصرف برسد. بخش کمی از گاز مایع طبیعی بصورت کپسول گاز در داخل مصرف می شد و بیشتر آن به ژاپن صادر می گردید. ترمینالی ویژه گاز در سال ۱۹۸۰ در مینا جبل علی ساخته شد که می تواند به کشتی های حامل گاز با ظرفیت ۴۸,۰۰۰ تن خدمت ارائه کند. میزان ذخائر گاز این امیرنشین ۱۲۵ میلیارد مترمکعب برآورد می شود. (برگرفته شده از سایت ویکی پدیا)

شارجه

امیرنشین شارجه در سال ۱۹۶۹ امتیاز اکتشاف و استخراج نفت در مناطق دریائی را بمدت ۴۰ سال به یک کنسرسیوم امریکائی به نام شرکت کرسنت اویل کمپانی(۱۲) داد.

نفت در سال ۱۹۷۳ در میدان مبارک واقع در آب های جزیره ابوموسی کشف شد و تولید از آن میدان از سال ۱۹۷۴ آغاز گردید.

سایر امیرنشین ها

ذخائر نفت و گاز در امیرنشین رأس الخیمه محدود است. این امیرنشین از اوائل سال های ۱۹۸۰ مورد اکتشاف قرار گرفت. تولید نفت در این منطقه در سال ۱۹۸۶ به ۰۰۰، ۱۰ بشکه در روز رسید که بیشتر درآمد حاصل از آن مجددا صرف اکتشاف گردید. این امیرنشین در همان سال احداث خط لوله انتقال نفت از میدان دریائی سیلا را به پایان رسانید. این خط لوله نفت از این خط لوله به یک مخزن ۰۰۰، ۵۰۰ بشکه ای و یک پالایشگاه LPG بظرفیت 1000 بشکه در روز در رأس الخیمه منتقل می شد. تولید نفت در این امیرنشین بعدها به ۸۰۰ بشکه در روز کاهش یافت. (Parker, 2007:79)

عملیات اکتشاف و حفاری در عجمان، ام القیوان، و الفجیره به نتیجه مهمی نرسید. بخشی از هزینه های این عملیات توسط دولت فدرال تأمین گردید.